به گزارش افکارنیوزبه نقل از پانصد و نود و هشت؛ در دورانی به سر می بریم که قدرت رسانه ای مطلب قابل انکاری نیست. اما گاهی این قدرت این توهم را برای برنامه سازان رسانه ها به وجود می آورد که می شود به راحتی هر واقعیت تاریخی را با بیان قسمتی از آن و کمی تغییرات در آمار مربوطه تحریف کرده و یک خیانت بزرگ تاریخی را به سادگی به یک افتخار تبدیل کرد.


از جمله شبکه ی ماهواره ای " من و تو " که بارها ارادت خود را به خاندان سلطنتی اثبات کرده به تازگی با ساخت یک به اصطلاح مستند به بازگویی جشن های ۲۵۰۰ ساله در سال ۱۳۵۰ پرداخت.


در این نوشتار این واقعه تاریخی از زبان خود درباریان، کارشناسان و نویسندگان خارجی و نه انقلابی از سه حیثبررسی می شود:


بخش اول: هدف از برگزاری این مراسم


در این مستند همسر شاه مخلوع(فرح) سعی می کند اینطور جلوه دهد که این مراسم برای شناساندن ایران به جهانیان بود ایرانی که در هیچ جای دنیا شناخته شده نبود!


در این مورد در کتاب " آخرین سفر شاه "(نوشته ویلیام شوکراس، ترجمه عبدالرضا هوشنگ انصاری، نشر البرز) چنین می‌خوانیم‌: جشن های ۲۵۰۰ ساله در تخت جمشید نمایشی از رؤیاها و بلندپروازی‌های شاه بود… در مورد شخص شاه در رابطه با جشن ۲۵۰۰ ساله‌، ره آورد جشن‌های تخت جمشید جدایی کامل او از واقعیات بود. او بیش از پیش دچار اشتغال فکری درباره سلطنت خودش و اهمیت جانشینی مستقیم خود بر اریکه کورش گردید.


همچنین «جیمزبیل‌» در کتاب " عقاب و شیر "(جلد اول، ترجمه مهنوش غلامی، نشر کوبه) می‌نویسد: «محمدرضا شاه پهلوی با این جشن های ۲۵۰۰ ساله‌، دوره جدیدی را در پادشاهی خود آغاز کرد، دوره جنون انجام کارهای بزرگ»


وقتی این سخنان را در کنار نطق شاه در این مراسم می گذاریم به خوبی هدف از این مراسم نمایان می شود، شاه در بخشی از سخنان خود در تخت جمشید می گوید: «اکنون ما در اینجا آمده‌ایم تا به سربلندی تو بگوییم که پس ازگذشت بیست و پنج قرن‌، امروز نیز مانند دوران پرافتخار تو پرچم شاهنشاهی ایران پیروزمندانه در اهتزاز است…»


او با این سخنان می‌خواست دلیلی بر موجودیت خویش اقامه کند وبا ارائه تنها یک مدل ثابت و طولانی برای شکل حکومت در ایران، همواره در اذهان عمومی این نکته را جا بیاندازد که حکومت در ایران مساوی با شاهنشاهی است‌.


بخش دوم: هزینه های جشن ۲۵۰۰ ساله


در این مستند ضمن اینکه فقط به بخش کوچکی از هزینه ها اشاره می شود ادعا می شود که کل بودجه این مراسم تنها ۲۲ میلیون دلار ناقابل! بوده است که در انتها اضافه هم آمده است!


این درحالی است که اکثر کارشناسان و رسانه‌های خبری دنیا و حتی حامیان محمدرضا، هزینه این جشن را گزاف و بیش از ۳۰۰ میلیون دلار برآورد کردند، این مبلغ در کشوری که درآمد سرانه آن اگرچه رو به افزایش داشت‌، اما خیلی کم بود، بسیار گزاف به شمار می‌رفت.


ساواک تجهیزات، چادرها و وسایل پیشرفته و گران بهای مخابراتی آن روز راچنین تشریح می‌کند:


«این کمپ و چادرهای پذیرایی تخت جمشید… به وسایل شگفت انگیزی مجهز است که آمیخته است از تجمل قدیمی و وسایل مدرن عصر فضا(از آن جمله حمام مرمر فرش‌های ابریشمی و ایرانی و…) سران کشورها در تمام ۲۴ ساعت از طریق شبکه مخابراتی ماه مصنوعی با پایتخت‌های خود به وسیله تلفن و تلکس در تماس خواهند بود. شبکه مخابراتی میکروویو که ۲۷۵ میلیون دلار خرج آن شده است و گرانترین و دقیق‌ترین شبکه مخابراتی جهان به شمار می‌رود…


همچنین به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس «پیرامون تزئین شهرستان تهران و شیرازبه وسیله یک مؤسسه انگلیسی(ایروین نارتین) ۸۶۴ هزار دلار لامپ و مجسمه‌های پلاستیکی از کوروش کبیر، داریوش و همچنین مرغ طاووس که مظهر تخت طاووس ایران است تهیه شد که در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران به مصرف تزئین خیابان‌های تهران و شیراز برسد…»


بخشی از مکاتبه شهرداری تهران در ۲۰/۱۱ / ۱۳۴۹ با شورای مرکزی جشن شاهنشاهی:


«قرارداد اجرای چراغانی و تزیین میادین و مسیرهای فوق الذکر باشرکت «اروین مارتین‌» به مبلغ ۱۹۴۸۶۰۰۰ریال

قرارداد برنامه آتش بازی باشکوهی به مدت دو و نیم ساعت به مبلغ ۱۹۰۰۰۰۰ ریال با شرکت «موگ‌»

هنگام افتتاح شهیاد آریامهر لوحه‌ای از طلای ناب از طرف شهردار پایتخت از طرف تمام مردم شاهدوست شهر به پیشگاه شاهنشاه تقدیم خواهد شد. وزن لوحه ده کیلو می‌باشد که حدود ۱۶۰۰۰۰۰۰ریال برآورد قیمت می‌شود.

و … با این تفصیل از طریق شهرداری پایتخت مبلغی حدود صد و هشتاد میلیون ریال بابت جشن و کارهایی که به مناسبت و مقارن آن انجام می‌شود به مصرف خواهد رسید»


جزئیات بیشتر را ویلیام شوکراس در کتاب " آخرین سفر شاه " آورده که فقط به بخشی از آن اشاره ای می کنیم:

«آرایشگران طراز اول از سالن‌های کارینا والکساندر پاریس به تخت جمشید پرواز کردند. «سرالین‌» جایگاه میهمانان را روی سفال‌های قرن پنجم پیش از میلاد ساخت. «لان ون‌» اونیفورم‌های جدیدی برای کارمندان دربار تهیه کرد که نیم تنه آن به طرز شکیل ولی نه زننده با بیش از یک و نیم کیلو نخ طلا دوخته شده بود. دوختن هر یک از این اونیفورم‌ها، نزدیک به ۵۰۰ساعت کار لازم داشت‌.


غذاهای ضیافت تخت جمشید را اصولاً رستوران «ماکسیم‌» تهیه می‌کرد… «لویی ورایل‌» رئیس ماکسیم‌… به این مناسبت یک بشقاب جدید و بسیار عالی محتوی خاویار و تخم بلدرچین آب پز اختراع کرد… صورت غذای ضیافت شام اصلی با مرکب سیاه روی صفحات پوست آهو نقش شده و با یک ریسمان تابیده طلایی بصورت یک کتاب کوچک باجلد ابریشمی آبی و طلایی صحافی شده بود. پس از تخم بلدرچین با مروارید دریای خزر، غذای بعدی با ته دم خرچنگ با سس «نانتوآ» بود، غذای اصلی خوراک پشت بازوی بره سرخ شده در روغن خودش بود که درون آن رابا سبزی‌های خوشبو انباشته بودند.



بخش سوم: اوضاع زندگی مردم ایران در زمان برگزاری جشن


سپهبد فریدون سنجر که خود یکی از آجودان‌های سران کشورهای افریقایی در جشن بود، در خاطراتش چنین می‌گوید:


«وقتی چشمم به آن بلوار زیبا و درختهای زینتی و گلکاری‌ها و فواره‌ها و آب نماها در شهرک چادرها که به این مناسبت(جشن ۲۵۰۰ ساله‌) برپا کرده بودند، افتاد در دلم گفتم برای ساخت این ویلاهای چادری و این بلوارها و گلگاری‌ها چقدر انرژی و پول مصرف شده است‌؟ آیا نمی‌شد این پولها را در راهی خرج کرد که به درد جامعه بخورد؟ …»


ساواک در گزارش ویژه خود در این خصوص چنین می‌گوید:


«بعد از ظهر روز ۳/۴ / ۱۳۵۰ چند نفر از افراد حاضر درمسجد خیابان فردوسی قبل ازشروع سخنرانی فخرالدین حجازی ضمن صحبت‌های خصوصی اظهار داشتند: وضع بازار بد است و این جشن‌ها و مخارج کمرشکن آن وضع اقتصادی را شکسته و نابود کرده است‌. مالیاتها زیاد شده‌، حتی کارمندان دولت‌، هم ازگرانی کرایه منزل و بالارفتن سطح زندگی ناراحت هستند. دولت فریاد می‌زند که مخارج جشنها را خودش تأمین کرده در صورتی که با گرانی روزافزون و مالیاتهای کمرشکن که از بازاری‌های بدبخت و مردم کوچه وبازار گرفته‌اند، این علم و کتل را راه انداخته‌اند. به خدا امسال بازار گرفتار ورشکستگی حتمی خواهد شد و لااقل ۳۵% تجار ورشکست خواهند شد. در میان آن چند نفر یکی کارمند دولت بود و گفت‌: آقا از حقوق ما هم برای جشن مبلغی کم کرده‌اند، بدبختی اینجاست که کسی جرأت حرف زدن را ندارد وآن بیچاره(آیت الله سعیدی‌) تا آمد حرفی بزند توی زندان او را کشتند.»


در شهرستان‌های کوچک و در روستاها وضع بدتر از پایتخت بود و اغلب مردم دچار خشکسالی و وضع نابسامان اقتصادی بودند. چنانکه ساواک در گزارش خبری خود به ذکر صریح آن پرداخته است:


«فرماندار فیروزآباد را تحت فشار قرار داده که باید یک سالن ورزشی به یادبود جشن‌های ۲۵۰۰ساله در فیروز آباد بسازند و اصناف نیز که در سالجاری به علت خشکسالی و خرابی وضع بازار و کسب در وضع بسیار نامساعدی بسر می‌برند از این موضوع ناراضی و اظهار می‌دارند، نمی‌توانیم هزینه این باشگاه را که بالغ بر یک میلیون ریال می‌باشد، تأمین نماییم‌.»


هنگامی که صحبت از کمک به مردم مسلمان کشور که خود آنها مسبب گرفتاری و بدبختی و فقر وفلاکتشان بودند می‌شد، از زیر بار مسئوولیت شانه خالی می‌کردند. اسدالله علم از یاران دهه ۴۰ محمدرضا طی مکاتبه‌ای که در پاسخ به نامه شورای مرکزی جشن ارسال نموده چنین می‌گوید:


«جناب آقای سناتور بوشهری رئیس محترم شورای مرکزی جشن شاهنشاهی عطف به نامه شماره ۱۳۴۱/۲۳۴۸ مورخ ۷/۳ / ۴۹ موضوع تأمین دو میلیون تومان اعتبار جهت احداثخانه برای زاغه‌نشینان شیراز این اعتبار را از کجا دولت می‌تواند تأمین کند فکر نمی‌کنم چنین پولی درحال حاضر موجود باشد.»


ولخرجی‌های بی‌حساب و کتاب شاه در جشنهای ۲۵۰۰ ساله به حدی بود که «اوتانت» دبیر کل وقت سازمان ملل دعوت شاه برای شرکت در این جشنها را نپذیرفت. «برایان اورکهارت» مشاور انگلیسی «اوتانت» در کتاب خود تحت عنوان «زندگی در جنگ و صلح» در زمینه دعوت شاه از اوتانت و پاسخ وی می‌نویسد:


«… اوتانت دعوت شاه سابق ایران را جهت شرکت در جشنهای معروف به دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران نپذیرفت. در این جشنها دهها رئیس جمهور، معاون رئیس‌جمهور، پادشاه و ولیعهد شرکت کرده بودند و میلیونها دلار با اسراف زیادی در این مراسم هزینه شده بود. اوتانت در برابر دعوت شاه ایران جهت شرکت در این جشن اعلام کرد: در حالی که نیمی از جمعیت کره زمین به سبب فقر با مرگ دست به گریبان هستند و در حال گرسنگی مطلق به سر می‌برند، این همه اسراف معنی ندارد…»


وقتی این مطالب و دیگر مستندات و برنامه های حمایت این شبکه از خاندان سلطلنتی را مورد دقت قرار می دهیم علاوه بر دروغ پردازی های این شبکه، ماهیت سلطنت طلبی شبکه من و تو به خوبی آشکار می شود.

معلوم می شود نقطه ایده آل شبکه من و تو برای ایرانیان ، مدل نظام ورچیده شده و عقب افتاده سلطنتی و شاهنشاهی است.