قمپز در میکنیم پس نمرده‌ایم!

به گزارش افکارنیوز، روزنامه کیهان نوشت: رضا خاتمي اين ادعا را در مقاله اي كه سايت كلمه -مديريت شده از پاريس- منتشر كرد، مطرح كرده است. وي سال ۷۸ در انتخاباتي به مجلس راه پيدا كرد كه بعدها محسن هاشمي پسر ارشد آقاي هاشمي درباره آن گفت اصلاح طلبان در آن انتخابات تقلب كردند. رضا خاتمي دراين باره توضيحي ارائه نمي دهد كه بدون انتخابات آزاد چگونه به مجلس راه پيدا كرد. در انتخابات مجلس هفتم (سال ۱۳۸۲) وقتي صلاحيت نامبرده در كنار افرادي چون بهزاد نبوي و... رد شد، پارلمان اروپا بيانيه اي شرم آور صادر كرد و مدعي شد چون اصلاح طلبان كليدي رد صلاحيت شده اند، انتخابات ايران مشروعيت ندارد و به دور از استاندارد است!

رضا خاتمی در ادامه نوشته خود که می گوید هیچ یک از روزنامه ها حاضر به چاپ آن نشده اند، می نویسد: در چند ماه پیش رو، انتخابات ریاست جمهوری نقل همه محافل است. سوال اصلی هم این است که آیا این انتخابات، آزاد برگزار می شود یا مهندسی شده اجرا می گردد. به هر حال تجربه تلخ انتخابات قبلی در ذهن ها وجود دارد و به نظر نمی رسد جز با انتخاباتی واقعا آزاد بتوان کام ملت را شیرین کرد. به همین لحاظ شاید لازم باشد در این فرصت اندک باقی مانده برای زدودن شبهات و دادن تضمین کافی برای برگزاری انتخابات آزاد و امانت داری رای مردم اقداماتی صورت گیرد.

وی می افزاید: به باور بسیاری از اهل علم سیاست، نظارت استصوابی نقیض انتخابات آزاد است. چنین است حکم به احراز صلاحیت(در برابر اصل عقلانی احراز عدم صلاحیت).

وی اضافه کرد: تریبون های وابسته به حاکمیت مدعی هستند که اصلاح طلبان مرده اند و مردم آنها را به لعنتی هم یاد نمی کنند. از سوی دیگر مدعی هستند تقریبا همه مردم ایران از آنها و سیاستهای آنها رضایت دارند و به علاوه دارای انسجام هم هستند. در این صورت بر نتافتن رقیبی از اموات چه معنایی دارد؟ آیا ابطال همه ادعاهای آنها نیست؟ چه ایرادی دارد برای اینکه دنیا در برابر مشروعیت و مقبولیت بی نظیر آنها و آزاد بودن بی حد و حصر انتخابات سر تعظیم فرود آورد و در داخل هم حجت به این چند نیمه جانی که نفسهای آخر را می کشند و هنوز بصیرت کافی پیدا نکرده اند تمام شود در یک روند عقلانی و کم هزینه اجازه داده شود خود اصلاح طلبان مرده هم به یقین برسند که هیچ جایگاهی در بین مردم ندارند و در جشن ختم خود شرکت کنند.

رضا خاتمی در ادامه با بیان اینکه «پیشنهاد می شود حاکمیت چون گذشته از تمام امکانات خود برای ملکوک کردن اصلاح طلبان بهره گیرد و هر چه تهمت و افترا دارد شب و روز از رسانه ملی بر آنها ببارد و روزنامه ها را ببندد و تا می تواند اصلاح طلب بدلی بتراشد و وارد انتخابات کند و خلاصه بکند آنچه می تواند بکند»، خواستار دادن مجال دوباره به فتنه گران می شود و می نویسد: در پایان همه از هم اکنون امضا کنند که نتیجه انتخابات هر چه باشد بی چون و چرا می پذیرند و به منتخب مردم اجازه می دهند برنامه های خود را اجرا کند. این پیشنهاد بسیار ساده و کم هزینه است. اگر حاکمیت مدعی است آنچه درباره جایگاه خود و اصلاح طلبان مرتب تکرار می کند واقعیت دارد باید بی درنگ این پیشنهاد را بپذیرد و اگر نپذیرد البته انتخابات آزاد است.

درباره اين اظهارات مغالطه آميز و انگيزه آن شايسته يادآوري است:۱- نامبرده مدت هاست به خاطر بازداشت نشدن- با وجود اتخاذ مواضع افراطي- مورد ابهام نزد حاميان فتنه ۸۸ است و بخشي از اين اظهارنظرها براي رفع آن ابهام و ترديد است ۲- آيا بدون احراز صلاحيت افراد، به آنها مجوز پزشكي و مهندسي يا رانندگي مي دهند كه درباره موضوع انتخابات بتوان قائل به عدم لزوم نظارت استصوابي و احراز صلاحيت بود؟ ۳- كدام دليل براي آزادي انتخابات در ايران بالاتر از حضور عناصر آلوده اي كه بعدها تحت الحمايه رسمي آمريكا و اروپا قرار گرفتند؟! ۴- چه كسي ادعا كرده همه مردم از تك تك عملكردها و جزء به جزء آن رضايت دارند اما همين مردم بودند كه بساط كودتاي مخملي سال ۸۸ را كف خيابان برچيدند. آيا تودهني بزرگ نهم دي را جز همين ملت به شما و بزرگ تر از شماها در آن سوي مرزها زدند؟ ۵- لازم نيست شما رو به قبله شويد تا بگويند مرده ايد. در انتخابات مجلس نهم كه اسفندماه سال گذشته برگزار شد، شما علنا در كنار گروهك هاي ضد انقلاب و رسانه هاي رسمي بيگانه دعوت به تحريم انتخابات كرديد اما در همان مقطع يكي از ركوردهاي بالاي مشاركت در انتخابات مجلس توسط ملت رقم زده شد. اگر دچار مرگ سياسي نشده بوديد كه دوستان شما بعدها علنا نمي گفتند تحريم انتخابات خبط بزرگي بود و از دست رفتن پايگاه اجتماعي ما را نشان داد. ۶- خائن را چندبار امتحان نمي كنند اما ملت ما خائنين مدعي اصلاح طلبي را چندين بار طي يك دهه گذشته با حوصله آزمودند. خيانت هاي حلقه هايي نظير حزب مشاركت از سال ۷۸ رو شد اما آنها به مدت يك دهه- تا سال ۱۳۸۸- تحمل شدند و البته در سال هاي ۸۲، ۸۴، ۸۶ و ۸۸ اجازه يافتند كه اقبال خود را نزد ملت بيازمايند. با اين حال وقتي ديدند از چشم مردم افتاده اند، مرتكب خيانت هاي تازه شده و لگد به ميز دموكراسي و جمهوريت - و سپر اسلاميت- زدند آنها مشاركت جشن ۴۰ ميليوني ملت ايران را تبديل به فرصتي براي جولان دشمن و گروهك ها كردند. با اين وصف فرموده اولياي الهي سرلوحه مردم و حاكميت است كه مومن از يك سوراخ دوبار گزيده نمي شود. ۷- جريان جرزن، قانون شكن و بهانه جويي كه انتخابات را بهانه ايجاد تشنج و ساختارشكني و براندازي مي داند كدام تضمين را مي تواند بدهد كه اگر براي چندمين بار بازنده شد، جرزني نكند. بر فرض كه به آنها اجازه داده شد وارد عرصه انتخابات شوند و دوباره ببازند، آنها چرا بايد خيانت سال ۸۸ را مرتكب نشوند؟ اصلا امضاي آمريكا و انگليس چه اعتباري دارد كه امضاي جماعتي از سالها قبل كه زير بيرق آنها رفته اند؟