افکار

- طی یکسال گذشته که مباحثمربوط به انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم به صورت کم و بیش در رسانه ها و محافل سیاسی مطرح بود؛ اصلاح طلبان و چهره های تحلیلگر وابسته به این اردوگاه نیز تحلیل های فراوان و البته متفاوتی را درباره این انتخابات حساس بیان کردند و نوشتند.

چهره هایی همچون عباس عبدی، هادی خانیکی، سعید حجاریان، الیاس حضرتی، صادق زیباکلام، اعظم طالقانی، سعید لیلاز و … تا آن اندازه درباره انتخابات دولت دهم حرف زدند و مطلب نوشتند که تقریباً هیچ گزینه ای نبود که در طبله انتخاباتی اصلاح طلبان مورد اشاره قرار نگرفته باشد.

از گمانه هایی برای انهدام دولت کنونی تا اجاره کاندیدا از اصولگرایان، اجازه دوباره برگزاری تجمعات در خیابان ها، اقتصادی که تا سالها مشکلاتش حل نمی شود، تشکر از مشایی و…

جالب آنکه این طبله گزینه های خنده دار و " نَشو " را نیز در خود داشت.

گزینه هایی مثل عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات، کاندیداتوری خاتمی، اجماع بر روی اگر نگوییم همه اما برخی از اصلاح طلبان تا همیشه تاریخ به واسطه ارائه تحلیل های دروغین و عملکرد مشکوک در سه سال بعد از فتنه سال ۸۸ تا همیشه در پیشگاه مردم ایران و وجدان تاریخی انقلاب اسلامی ایران پاسخگو خواهند شد. چهره های سابق جریان کارگزاران و …

*این حرکت خزنده
در این میان اما حرکت خزنده بسیاری از تحلیلگران اصلاح طلب برای دست یافتن به اهدافی از پیش تعیین شده چندان غیر قابل رصد نبود.

آنها چند راهبرد را در این زمینه در دستور کار داشتند که گویا به صورتی هماهنگ تمام این راهبردها را از مدتها قبل از یکسال اخیر به پیش بردند.

آن راهبردهای مشترک از این قرار بودند:

۱ _ سکوت در مقابل اقدامات غلط حلقه انحراف
۲ _ عدم اشاره به بسط گفتمان دولت وحدت ملی و احتمال کاندیداتوری هاشمی
۳ _ برائت نجستن از فتنه سال ۸۸
۴ _ ادای احترام نسبت به موسوی و کروبی

این ۴ راهبرد به صورتی هماهنگ و بعنوان یک نسخه واحد به تمام اصلاح طلبان اشاره شده دیکته شد و الحق و الانصاف نیز هماهنگی برخی از آنها در رعایت این راهبردها مثال زدنی بود.

اینکه این راهبردها از کجا به برخی اصلاح طلبان و تحلیلگران آنها دیکته شدند و یا اینکه چگونه بود که حتی چهره های متضاد اردوگاه اصلاحات نیز توانستند در این راهبردها همقدم شوند؛ نکات دیگری است که رصد و تحلیل آنها شاید جزو وظایف رسانه ها نباشد.

*امید به خوشه چینی از تحلیل های فرافکنانه
اما پر واضح آنکه اصلاح طلبان اشاره شده و هواداران آنها این نسخه ها را بصورتی هماهنگ اجرا کردند و هم اکنون کم کم وارد فصل خوشه چینی خود از آنچه کِشته اند، می شوند.

آنها بدون برائت جویی از فتنه در حال کرشمه و ناز برای ورود به انتخابات هستند. در قبال حلقه انحراف چیزی نگفتند و لذا دشمنی خاصی بین منحرفین و آنها وجود ندارد که بخواهد مانع برخی فعالیتهایشان باشد.
با ادای احترام به موسوی و کروبی می توانند به زعم خود از آب گل آلود برخی حرکات غلط حلقه انحراف ماهی بگیرند و دست آخر نیز با در آب نمک گذاشتن آقای هاشمی و تلاش برای دست نخوردگی ایشان؛ بر احتمال کاندیداتوری وی برای انتخابات دولت دهم، باز هم به حساب خود افزودند.

این اعمال اصلاح طلبان البته هرگز مصداقی از کیاست سیاسی نبود.

چه اینکه کسانی که حرف های راستی مثل احتمال کاندیداتوری برخی از اصلاح طلبان با انکاری مضحک درباره احتمال کاندیداتوری آقای هاشمی و طرح مبسوط گفتمان دولت وحدت ملی، دروغ هایی را برای مردم ایران بافتند که البته فرش آن دروغ ها اول از همه از زیر پای خودشان کشیده خواهد شد. آیت الله هاشمی را چندین ماه پنهان و اینگونه وانمود کردند که تو گویی چنین گزینه ای اصلاً وجود ندارد؛ نه باهوش که نیرنگ بازند.

نیرنگی که شکم فتنه زده اصلاحات را از حرام نیز انباشته کرد و قاعدتاً بحران این بطون پر شده از راهبردهای ناصواب، حتماً روزی قی خواهد شد.

همانگونه که در فتنه سال ۷۸ و در فتنه سال ۸۸ چنین اتفاقی را شاهد بودیم.

*تقوایی که بصورت جمعی کنار گذاشته شد
برخی از اصلاح طلبان اگرچه شاید به صورتی جمعی قید " تقوا " را به کناری گذاشته و با الحاح به بیان تحلیل های رد گم کن و بعضا ناصحیح دستاوردهایی سیاسی را نیز به دست آوردند اما نیک باید بدانند که اولاً این اقدام آنها نه تنها غیر قابل رصد نبود بلکه غلط اندازی هایی بود که آنها را به گردنه هایی سخت تر خواهند کشاند و ثانیاً حافظه جمعی مردم ایران نیز هیچگاه این جنایت سیاسی _ فکری را از یاد نخواهد برد.

آنها در مقابل حرکت های غلط حلقه انحراف که ربط به صلاح مردم و کشور داشت و نه ربط به نظر سیاسی طیف اصولگرا، سکوت محض اختیار کردند و هیچ نگفتند.

با عدم برائت جستن از فتنه، به خون هایی که در سال ۸۸ از مردم بیگناه بر زمین ریخته شد، آبروهایی که رفت و امنیتی که مخدوش شد ابراز بی تفاوتی کردند.

موسوی و کروبی را ظرفیت خواندند و با این کار مهر تأیید خود را بر پای همه رخدادهای سوء فتنه زدند.

*فرش دروغ از زیر پای چه کسانی کشیده می شود؟
و با انکاری مضحک درباره احتمال کاندیداتوری آقای هاشمی و طرح مبسوط گفتمان دولت وحدت ملی، دروغ هایی را برای مردم ایران بافتند که البته فرش آن دروغ ها اول از همه از زیر پای خودشان کشیده خواهد شد.

و لذا آیا این جز قاعده و روال همیشگی " منطق " و " تاریخ " است که هرکس بر مدار ناراستی حرکت کند، هرگز به مقصد نخواهد رسید؟!

اگر نگوییم همه اما برخی از اصلاح طلبان تا همیشه تاریخ به واسطه ارائه تحلیل های دروغین و عملکرد مشکوک در سه سال بعد از فتنه سال ۸۸ تا همیشه در پیشگاه مردم ایران و وجدان تاریخی انقلاب اسلامی ایران پاسخگو خواهند شد.