به گزارش افکار برهان نوشت: پیرایهها، خرافهها، ادعاهای دروغین، کجفهمیها و بدفهمیها دربارهی نحوهی ارتباط نظام اسلامی و ولی فقیه زمان با حضرت حجت بن الحسن العسگری(عجلالله تعالی) یکی از دستمایهها و ابزارهای مؤثر دشمنان برای مشوش جلوه دادن چهرهی حکومت اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب بوده است.
بیشترین هدف دشمن در این تبلیغات گسترده این است که در افکار عمومی جا بازکند. «جمهوری اسلامی با توسل به خرافات و عوام فریبی، سعی دارد برای رهبری نظام چه در زمان حضرت امام خمینی(ره) و چه امروز در دوره آیتالله خامنهای مشروعیت سازی کند.» این تبلیغات پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری و در راستای فتنهی پیچیده ۸۸، عمق و وسعت بیشتری یافت.
فهم ناصواب، کژتابیهای هدفمند رسانهای دشمن از نحوهی پیوند نظام اسلامی و مفهوم غنی انتظار و تلاش مستمر برای خرافاتی جلوه دادن جمهوری اسلامی و مسؤولان کشور، مضاف بر آن اظهارات نسنجیدهی برخی از نیروهای معتقد به انقلاب به این شبهه دامن زده است.
نگارندهی این سطور بر آن است برخی از ابعاد این موضوع را با توجه به مَمشای نظری و عملی رهبران جمهوری اسلامی در معرض مداقهمضاعف قرار دهد.
۱ انقلاب اسلامی و تشکیل نظام سیاسی شیعه در ایران یکی از مهمترین مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله(ارواحنا له الفدا) است که نقطه کانونی فلسفه انتظار در عصر حاضر به حساب میآید. مفهوم انتظار پیوندی ناگسستنی با فلسفه تاریخی، تشیع وحکومت نهایی انسان کامل دارد. تجسم کمال انسانی در یک حکومت ولایتمدار، فرجام نهایی مبارزهی همیشگی حق و باطل است و تجلی گاه آن این کلام شریف است که «بقیه الله خیر لکم».
نظام اسلامی در ایران از جنس آینده اندیشیِ معناساز انتظار برای فرج انسانیت است و از سلک تحرک غایتمدارانه تشیع برای خداگونگی انسان؛ مردم شریف ایران با تولی به نایب برحق حضرت حجت و با اقتدا به نزدیکترین مردم زمان به عصمت این گوهر الهی که در سینه اولیای الله به ودیعه نهاده شده است در عمل طی ۳۲ سال گذشته ثابت کردهاند که «کمربسته» حقیقی «مهدی موعود» هستند.
۲ ولایت فقیه در فرهنگ سیاسی ایران از جایگاه رفیعی برخوردار است. پس از غیبت صغری و رحلت آخرین نایب خاص امام زمان(عجلاللهتعالی) و از زمان شیخ مفید(ره) باب سیاسیات اسلامی در قالب ابتدایی «وظایف حسبیه» و مهمتر مسأله نیابت عامه از امام زمان(عجلاللهتعالی)؛ تا به امروز که تز مترقی ولایت فقیه حضرت امام خمینی(ره) نمود عینی یافته همواره یکی از دغدغههای اصلی علمای اسلام بوده است.
در حکومت اسلامی اتقان مشروعیت بر دال برتر ولایت فقیه است و به حقیقت حکومت از آن خداست و هر حکومتی که از آن غیرخدا باشد، طاغوت است. شیخ طوسی، شیخ صدوق و شیخ طبرسی از اسحاق بن عمار نقل کردهاند که مولای ما حضرت مهدی(عجلاللهتعالی)(دربارهی وظیفهی شیعیان در زمان غیبت) فرموده است: «و اما الحوادثالواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم؛ در حوادثو رخدادهایی که واقع میشود، به روایت کنندگان حدیثما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم»
در مبانی نظری انقلاب اسلامی و بنیان مرصوص ولایت فقیه که حضرت امام خمینی(ره) آن را تبیین نمودند، مسأله نیابت عامه فقیه جامعالشرایط از امام زمان(عجلاللهتعالی) در عصر غیبت کبری همواره یک اصل بوده است. در توقیعی شریف از حضرت ولی عصر(عجلاللهتعالی) نیز آمده است: «من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لأمر مولاه فللعوام ان یقلدوه» در این حدیثمعروف بحثبر سر وجوب یا عدم وجوب تقلید و پیروی نیست چرا که تردیدی در ضرورت پیروی مردم از ولی فقیه نیست بلکه سخن از صلاحیت و شرایط فقیهی است که میتوان از وی تقلید کرد. در زمان غیبت بنابر توقیع
شریف امام زمان(عجلاللهتعالی) برای رهبری و اداره جامعه و همچنین برای حفظ دین باید از فقهایی پیروی کرد که «قادر به نگهبانی از نفسشان، حافظ دینشان، مخالف هوای نفس و مطیع امر خدایشان» باشند.
۳ نعمت بزرگ عشق و ارادت روز افزون ملت ایران به وجود مقدس حضرت ولی عصر(عجلاللهتعالی) و مسألهی ارتباط ماهوی نظام اسلامی با حضرت حجت بن الحسن(عجلاللهتعالی) همواره این شائبه را به همراه داشته که عدهای فرصت طلب و سودجو به سو استفاده از احساسات پاک و بیپیرایهی مردم بپردازند و مفهوم انتظار را دستمایهای برای انحراف افکارعمومی از جریان آرمان خواهانهی تشیع بسازند و باعثکژتابی در عقاید منطقی، مستحکم و متقن شیعی شوند.
از سویی دیگر، عدهای با تمسک به این مسأله و مغلقگویی در آن سعی میکنند به نوعی ابهام نظری در افکار عمومی دامن بزنند و چهره نظام را زشت گردانند. مَمشای عملی و نظری رهبران جمهوری اسلامی همواره مقابلهی عملی با این پدیده خطرناک بوده است. بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی(ره) در گفتار و کردارشان به طور جدی با این انحراف مبارزه مینمودند. امام خمینی(ره) با مبانی فکری غلط و کجفهمیهای انجمن حجتیه مخالف بودند. «انجمن بر این عقیده بود که باید منتظر بود تا حضرت تشریف بیاورند و امور را اصلاح کنند و حکومت حقیقی اسلامی را تشکیل دهند. آنها اقدام به تشکیل حکومت اسلامی در
دوران غیبت را به معنای قایل شدن اتمام رسالت برای امام زمان(عجلاللهتعالی) و بر افراشتن پرچم خلاف و دجالی میپندارند و معتقد هستند تشکیل حکومت اسلامی در غیاب حضرت حجت به شکست میانجامد.»(۱)
همچنین از «علیاکبر آشتیانی» نقل است؛ چند نفر، ادّعای عرفان داشتند و اذعان میکردند که با امام زمان(عجلاللهتعالی) ارتباط دارند. برخی از مسؤولان مملکتی، پس از شنیدن این ادّعاها، معتقد بودند باید این قضیه روشن شود تا چنانچه ادّعای این افراد، کذب و دروغ بود، موضوع افشا شود تا کسی به انحراف و اشتباه نیفتد. سرانجام با وساطت دو تن از مسؤولان نظام، این چند نفر اجازهی ملاقات با حضرت امام(ره) پیدا کردند. حضرت امام(ره) در همان لحظات اوّل، به ریاکاری آنان پیبردند و با اشرافی که داشتند جهت روشن شدن موضوع، ۳ سؤال را مطرح کردند. ایشان فرمودند:
«اگر شما با امام زمان(عجلاللهتعالی) ارتباط دارید، پاسخ این سؤالات را از آن حضرت بگیرید و برای من بیاورید.
اوّل؛ از حضرت سؤال کنید عکسی که من در منزل دارم و مورد علاقهی من نیز هست، منسوب به چه کسی میباشد؟
دوم؛ از حضرت بپرسید که رابطهی حادثبا قدیم که یک مسألهی فلسفی است چیست؟
سوم؛ اینکه من چیزی را گم کردهام و مدّتهاست دنبال آن میگردم. از آن حضرت بپرسید که گمشدهی من کجاست؟!»(۲)
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز در این زمینه طی بیانات صریحی با اشاره به لزوم هوشیاری آحاد مردم در مقابل سودجویان و دکاندارانی که مفهوم انتظار را مایهی فریب مردم قرار دادهاند، تأکید کردند: «این کسانى که ادعاهاى خلاف واقع میکنند ادعاى رؤیت، ادعاى تشرف، حتّى به صورت کاملاً خرافى، ادعاى اقتداى به آن حضرت در نماز که به حقیقت ادعاهاى شرمآورى است، اینها همان پیرایههاى باطلى است که این حقیقت روشن را در چشم و دل انسانهاى پاکنهاد ممکن است مشوب کند. نباید گذاشت. همه آحاد مردم توجه داشته باشند این ادعاهاى اتصال، ارتباط و تشرف به حضرت و دستور گرفتن از آن
بزرگوار، هیچ کدام قابل تصدیق نیست. بزرگان ما، برجستگان ما، انسانهاى با ارزشى که یک لحظه عمر آنها ارزش دارد به روزها و ماهها و سالهاى عمر امثال ما، چنین ادعاهایى نکردند. ممکن است یک انسان سعادتمندى، چشمش، دلش این ظرفیت را پیدا کند که به نور آن جمال مبارک روشن شود، اما یک چنین کسانى اهل ادعا نیستند؛ اهل گفتن نیستند؛ اهل دکاندارى نیستند. این کسانى که دکاندارى میکنند به این وسیله، انسان میتواند به طور قطع و یقین بگوید اینها دروغگو هستند؛ مفترى هستند. این عقیده روشن و تابناک را بایستى از این آفت اعتقادى دور نگه داشت.».(۳)
۴ همانگونه که مقام معظم رهبری هم تأکید کردهاند ممکن است شخصیتی مذهبی یا سیاسی، لیاقت و شایستگی ملاقات امام زمان را پیدا کند اما چنین شخص شایستهای هیچ گاه مدعی این ارتباط نخواهد شد و پاک نهادی خود را به حراج نمیگذارد البته در طول تاریخ غیبت کبرا، افراد متعددی، خدمت وجود مقدس امام زمان(عجلاللهتعالی) شرف یاب شدهاند. ارتباط با امام زمان هم میتواند حضوری باشد و هم ارتباط قلبی و معنوی. به یقین رهبران جمهوری اسلامی چه حضرت امام خمینی(ره) و چه آیتالله خامنهای بیش از همه این ارتباط قلبی را دارند و توسلات و عشق روزافزون ایشان به امام زمان(عجلاللهتعالی)
زبان زد خاص و عام است. برکات عظیم این توسلات و عنایت ویژه بقیة الله الاعظم(عجلاللهتعالی) در ۳۲ سال گذشته برای عموم مردم ما قابل لمس و درک بوده است. اما ارتباط به معنای ملاقات حضوری مسألهای است که به طور معمول پنهان میماند و این اشخاص شایسته حاضر نیستند آن را برای کسی بیان کنند و اگر ایشان نیز چنین ارتباطی داشته باشند در محضر کسی آن را برملا نمیکنند.
از این رو در این که انقلاب اسلامی ایران، مورد الطاف امام زمان(عجلاللهتعالی) است و کشور ایران و مردم از برکات آن بهره میبرند، تردیدی نیست اما عدهای حق ندارند مفهوم انتظار را مایه سودجویی و دکانداری قرار دهند. در منطق مقام معظم رهبری انتظار فرج یعنی ایجاد و حفظ آمادگی همه جانبهی فردی، اجتماعی، تلاش و حرکت در مسیر تحقق عدل و داد و به همین علت مردم باید در مقابل دروغگویانی که با ادعاهای شرمآوری نظیر ارتباط با امام زمان و ترویج خرافات سعی در زشت جلوه دادن چهرهی نظام دارند، مقابله کنند.
۵ در منطق پویای تشیع و فرهنگ سیاسی مترقی حاکم بر انقلاب اسلامی بسیار بعید به نظر میرسد که رهبران جمهوری اسلامی که خود منادی و مدعی اصلی مقابله با پیرایهها، خرافهها، ادعاهای دروغین، کج فهمیها و بد فهمیها در قبال مسألهی پیوند نظام اسلامی با امام زمان(عجلاللهتعالی) هستند بخواهند از این ابزار ریاکارانه و پوپولیستی برای فریب افکار عمومی بهره ببرند. هر انسان منصفی که شور و شعور ملت ایران را در ۲۲ بهمن امسال میدید جایگاه و عمق ولایت را در تار و پود و رگ و ریشهی آحاد این ملت درک میکرد. منطق ولایت در همهی اعصار و ایام یکی است. کوچکترین ناخالصی در کلام
ولایت، کام شیعیان را تلخ میکند. مردم لمس میکنند که ولایت سیدعلی خامنهای از جنس ولایت روحالله خمینی(ره) و در پیوند مستمر با ولایت بقیة الله الاعظم(ارواحنا لتراب مقدمه الفدا) است.
این واقعیت نیاز به استدلال و احتجاج به انحرافاتی نظیر ملاقات با امام زمان(عجلاللهتعالی) در بیابان یا روشن کردن پرژکتور در ماشین ایشان و … ندارد. مهمترین شاخص و معیار، محبت و اعتقاد قلبی جامعه هوشمندی مثل جامعه ایران است. جامعهای که مردمش به تعبیر حضرت امام خمینی(ره)، به مراتب از مردم صدر اسلام بهترند. ملت ایران به عنوان میلیونها انگیزهی الهی اگر رگهای از ناخالصی در مسیر انقلاب ببینند اینگونه جان بر کف خود را فدایی رهبری نمیکنند.
پینوشتها:
۱ - جریان شناسی انجمن حجتیه
http: / / www. irdc. ir / fa / content / ۱۱۴۸۲ / default. aspx
۲ - پا به پای آفتاب، ج ۱، صص ۲۵۴۲۵۵(مصاحبه با علیاکبر آشتیانی)
۳ - بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمهی شعبان، ۲۷/۵ / ۱۳۸۷
نویسنده:سحاب فاطمی
شناسه خبر:
۲۱۲۰۱
آیا سران نظام با امام زمان ارتباط دارند؟
افکارنیوز: فهم ناصواب، کژتابیهای هدفمند رسانهای دشمن از نحوهی پیوند نظام اسلامی و مفهوم غنی انتظار و تلاش مستمر برای خرافاتی جلوه دادن جمهوری اسلامی و مسؤولان کشور، موجبات وارد آوردن اتهام به نظام را فراهم کردهاست.
۰