به گزارشافکارنیوز،مراسم تقدیر از ۸ سال خدمات ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شامگاه سه شنبه در مسجد جامع نارمک برگزار شد که با حاشیه های جالبی همراه بود.
در ابتدای ورود احمدی نژاد به مسجد جامع نارمک بسیاری از اهالی این محله با نزدیک کردن خود به او خوش و بش گرمی با رئیس جمهور سابق انجام می دادند.
همچنین قبل از آغاز این مراسم، امام جمعه مسجد جامع نارمک سخنانی را در خصوص دوران ریاست جمهوری وی مطرح کرد.
مجری مراسم تقدیر از احمدینژاد در بخشی از این مراسم خطاب به رئیس جمهور سابق گفت: ما می‌خواستیم یک سکه به دکتر بدهیم که چشم نخورد. اما تابلوی ون‌یکاد می‌دهیم.
محمود احمدی نژاد در این مراسم که برای تجلیل از ۸ سال خدمات دوران ریاست جمهوری او برگزار شده بود، ترجیح داد در سخنرانی ۲۵ دقیقه ای خود هیچ حرفی از مسائل سیاسی روز نزند و تنها به موضوع انسان و امام عصر بپردازد و یاد دوران سخنرانی هایش در زمان ریاست جمهوری را زنده کند.
بعد از پایان سخنرانی رئیس جمهور سابق علاوه بر خبرنگاران رسانه ها تعدادی از جوانان و مردم سوالاتی را می پرسیدند که برخی از این پرسش و پاسخ ها جالب بود.
احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که ما چه زمانی می‌توانیم دغدغه خود را به مسئولان بگوییم مگر ما بچه‌های این سرزمین نیستیم، اظهار داشت: این سوال را از مسئولان بپرسید چرا از من می‌پرسید. من که مسئول نیستم من امروز مسئول کشور نیستم بلکه مسئول خودم هستم.
رئیس جمهور سابق کشورمان در پاسخ به سوال خبرنگاری که معتقد بود احمد‌نژاد در دوران ریاست جمهوری‌اش ارتباط بهتری با خبرنگاران داشت، اظهار داشت: الان هم رابطه ما با خبرنگاران خوب است و با آنها خوش و بش می‌کنیم اما به سوالات جواب نمی‌دهیم. ولی به وقتش به سوالات هم جواب می‌دهم.
احمدینژاد در خصوص سرنوشت نامه‌های مردمی به وی گفت: بروید از دیگران بپرسید چرا از من این سوالات را می‌پرسید. بعدا و سر وقت با خبرنگاران صحبت می‌کنم.
** طفره جالب احمدی نژاد در پاسخ به یک خبرنگار هسته ای
یکی از خبرنگاران خطاب به احمدینژاد گفت: سوالی از شما دارم که اگر جواب هم ندادید ندادید. سوالم این است که فکر میکنید چرا اصولگرایان در دو سال آخر شما را تنها گذاشتند و حمایت‌ها از شما کم شد.
احمدینژاد خطاب به این خبرنگار گفت: شما چند سال‌تان است.
خبرنگار گفت: ۲۰ سال.
احمدینژاد: شغل شما چیست؟
خبرنگار: خبرنگار.
احمدینژاد: دانشجوی کجا هستید؟
خبرنگار: دانشجوی مهندسی هسته‌ای در دانشگاه آزاد.
احمدینژاد: کدام واحد؟
خبرنگار: یکی از واحدها.
احمد‌نژاد: کدام واحد؟
خبرنگار: مهم نیست.
احمدینژاد: کدام واحد، مثلا نجف‌آباد.
خبرنگار: همان واحد نجف‌آباد.
احمد‌نژاد: جدی می‌گویید؟ دیدی چقدر خوب حدس زدم. انرژی هسته‌ای رشته بسیار خوبی است و باید به درس بچسبی. درست را بخوان و اگر می‌خواهی یک متخصص خوب شوی خیلی باید مطالعه کنی. این چیزها به درد کشور می‌خورد و آنها مهم است که بتوانی یک آجر روی آجر بگذاری.
خبرنگار: اما من یک سوال داشتم.
احمدینژاد: سوال‌های زیادی در عالم وجود دارد. مثلا زمانی می‌توانم به تو بگویم که می‌خواهی مهندس هسته‌ای شوی باید بگویی دو دوتا چند تا می‌شود اما مفیدتر این است که از تو سوال کنم که به کدام گرایش رشته هسته‌ای بروی و باید این چیزها را با هم بحثکنیم.
خبرنگار دیگری خطاب به احمدینژاد گفت: چرا همیشه با رسانه‌های خارجی صحبت میکنید و با رسانه‌های داخلی هیچ صحبتی نمی‌کنید؟ که احمدینژاد با خنده گفت، می‌خواهی با این چیزها مرا برای جواب دادن تحریک کنی من با این چیزها تحریک نمی‌شوم.
رئیس جمهور سابق کشورمان در پاسخ به سوال خبرنگاری که خطاب به وی گفت چرا با رسانه‌های داخلی مصاحبه نمی‌کنید، گفت: خیلی از رسانه‌های داخلی، خارجی هستند.
یکی از بانوان حاضر در این مراسم خطاب به احمدینژاد گفت: شما همچنان رئیس جمهور ما هستید که احمدینژاد هم در پاسخ گفت: من کوچک شما و همه ملت ایران هستم.
احمدینژاد همچنین خطاب به یکی از خبرنگاران گفت: ماشاءالله خیلی خندانی به تو توصیه می‌کنم که این روحیه را حفظ کنی و امیدوارم که در تمام زندگی این چهره تو خندان باشد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا همواره سوال را با سوال جواب می‌دهید، تنها سکوت کرد.
یکی از بانوان خطاب به احمدینژاد اظهار داشت که از هم اکنون تبلیغاتمان را برای حضور شما در انتخاب ریاست جمهوری ۴ سال آینده آغاز کنیم، که احمدینژاد در پاسخ به وی گفت: ۴ سال دیگر قرار است چه شود؟ یعنی شما می‌گویید ۴ سال دیگر امام زمان نیاید انشاءالله امام زمان بیاید و همه دنیا اصلاح شود.
همچنین یکی از جوانان مجددا به احمدینژاد گفت: خود را برای ۴ سال آینده و کاندیداتوری شما آماده کنیم که احمدینژاد در پاسخ به وی گفت، دنبال این باشید که امام زمان بیاید تا دنیا اصلاح شود. مردم آمریکا و آفریقا هم مردم هستند و ما می‌خواهیم امام بیاید تا قال قضیه کنده شود.
مجددا این جوان خطاب به احمدینژاد گفت: بالاخره برای این ظهور نیازی به مقدمات است که احمدینژاد به وی گفت، لازم نیست ۴ سال طول بکشد و زودتر هم می‌تواند باشد.
یکی از اهالی محله نارمک به سختی خود را به احمدینژاد رساند و خطاب به وی گفت: خدا بابایت را بیامرزد. من را به یاد میآوری؟ دست پدر را میگرفتی و به مسجد میآمدی ونماز میخواندی من حاج قاسم هستم و چاکر تو هستم.
