تحلیل دکتر محبیان از علل ظهور جریان سبز در نشست هفتگی بازار
با تدبیر، آموزش و پیام رسانی صحیح، شبهات از بین می رود

گردهمایی هفتگی جامعه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار در مسجد امام(ره) با حضور دکتر امیر محبیان مدیر عامل خبرگزاری آریا و عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت برگزار گردید.
به گزار ش خبرگزاری آریا، وی ضمن تسلیت بمناسبت فرا رسیدن سالروز وفات حضرت زینب سلام ا… علیها و همچنین سالروز شهادت آیت ا… دکتر بهشتی و ۷۲ تن از یاران ایشان در حادثه تروریستی سال ۱۳۶۰ در حزب جمهوری اظهار داشت: با توجه به فرا رسیدن این دو سالروز مهم باید به درسهایی که از این وقایع تاریخی می توان گرفت؛ بپردازیم،، در کل، مسائل سیاسی و اجتماعی دارای دو لایه بیرونی و درونی است. لایه بیرونی لایه ای است که عموم مردم آنرا میبینند و آثار آن کاملا مشهود است ولی لایه درونی و زیرین، لایه ای پنهان میباشد که با گذشت زمان تبعات و آثار آن و مواردی که در ابتدا مورد توجه نبوده نمایان میشود. وقتی واقعه عظیم کربلا و شهادت حضرت امام حسین(ع) پیش آمد و ایشان در مسیر تکامل تشیع و اسلام, شهادت را بعنوان یک استراتژی برگزیدند، حضرت زینب سلام ا… علیها بعنوان مکمل حرکت امام حسین(ع) پیام آور آن واقعه مهم بودند. چه بسا اگر افشاگری آن بانوی بزرگوار اسلام نبود امروز اثری از آن حرکت عظیم نمیماند. آن پیام، حریت امام حسین(ع) و ظلم و ستم یزید را به تمامی آزادگان جهان رسانید.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: پس در هر حرکت سیاسی دو رویکرد قابل تحلیل است، یکی خود حرکت ودیگری پیام رسانی آن حرکت. واکاوی حرکت امام حسین(ع) انسان را به شاخصهایی میرساند که با تنظیم آن میتواند راه صحیح را در زندگی تشخیص دهد. بطوریکه در عصر حاضر نیز شاهد هستیم که مقام معظم رهبری در سخنرانی روز ۱۴ خرداد خود با انگشت نهادن بر اندیشه ئ رقتار سیاسی حضرت امام خمینی(ره) یک راهبرد را در مقابل دیدگان امت اسلامی ایران قرار دادند.
محبیان در ادامه در مورد واقعه هفتم تیر ماه ۱۳۶۰ گفت: در این حادثه نیز شاهد بودیم شهادت یکسری از مسئولین عالی رتبه نظام باعثآشکار شدن چهره نقاق گردید، زیرا چهره کفر کاملا مشخص است ولی نفاق یک حرکت پیچیده است بطوریکه میتوان گفت نفاق باطلی است که لباس حق را پوشیده، شعار حق و مذهب را میدهد و این مسئله بسیار خطرناک است. پیچیدگی که نفاق دارد اینست بسیاری از ارباب علم وفضیلت را هم فریب میدهد. همانطوریکه در جریان فتنه اخیر نیز شاهد بودیم بسیاری از افراد را که قبلا در کنار امام و انقلاب میدیدیم ناگهان با تغییر باورها یک خط انحرافی را دنبال کردند و در مقابل انقلاب ایستادند.
ایشان با اشاره به اتفاقات سال گذشته اظهار داشت: قبل از اینکه وارد بحثکلی در مورد فتنه سال قبل شویم ذکر چند نکته ضروری میباشد؟ اول اینکه باید توجه داشت حرکات صورت گرفته در سال گذشته آیا بحرانی بود برای نظام؟ در علم سیاست سه عنوان کلی مطرح میشود: مسئله، مشکل و بحران که تعریف هر کدام کاملا متفاوت است، مسئله و مشکل در زندگی خصوص و اجتماعی همه افراد وجود دارد که میتوان آن مشکل را با تدبیر حل کرد ولی بحران کیان یک نظام را مورد هدف قرار میدهد. با توجه به این تعاریف باید گفت وقایع سال گذشته مسئله ای بود که باعثبوجود آمدن مشکلاتی جدی شد ولی از نظر من نیاید آن را بحران ارزیابی کرد؛ زیرا نظامی که بخواهد با چنین مسائلی زیر سوال برود باید نظام کوچکی باشد که اینچنین نبود. دومین نکته
انست که نبایداین واقعه را بیش از حد بزرگ نمایی کنیم.. نکته بعدی اینست که آیا این حرکات واقعا یک جنبش بود؟ در تعریف جنبش در مجامع سیاسی و مدنی تعریف خاص خود را دارد. در ادبیات جامعه شناسان ویژگیهای اصلی جنبشهای اجتماعی عبارتند از:
۱ - داشتن برنامه برای نیل به اهداف؛
۲ - ایدئولوژی به عنوان عامل گرد آوری اعضا؛
۳ - تمهید و ارائه سلسله‌ای از مراسم، عادات و آداب خاص برای تجدید حیات و قوام خود؛
۴ - رهبری؛ که توده‌های مردم را در حمایت از آرمانها و اهداف جنبش بسیج کند؛
لذا در مجموع به حرکتی گفته میشود که همه مردم یک جامعه هدف خاصی را دنبال نمایند که در اتفاقات سال گذشته چنین چیزی را ندیدیم. از لحاظ علمی نیز این حرکت بدلیل عدم داشتن یک ایدئولوژی مناسب در حد یک جنبش نبود. برای مثال انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به این دلیل پیروز شد که همه مردم، حتی کمونیستها نیز امام خمینی(ره) را بعنوان یک رهبر واحد و تفکر ایشان را بعنوان یک هدف نهایی قبول داشتند.
محبیان در ادامه افزود: اما بدون تردید وقایع سال گذشته یک پروژه از پیش تعریف شده سیاسی بود که حتی باعثشد مقبولیتی نیز در جامعه بدست آورد و تعدادی رای و معترض را همراه خود نماید. وقتی این حرکت آنالیز و تحلیل میشود با چندین علت مواجه میشویم که در پایان با جمع بندی کلی به سه ضلع یک مثلثمیرسیم که باعثبوجود آمدن چنین مسائلی گردید که بطور خلاصه به آنها خواهم پرداخت: اولین مسئله و علت توسعه ناهماهنگ ثروت بین اقشار جامعه در زمان بعد از جنگ تحمیلی بود. زمانی که آقای هاشمی دولت را تحویل گرفتند بحثتوسعه مطرح شد، اما متاسفانه این توسعه بسیار ناهماهنگ بود زیرا در هنگام ایجاد یک توسعه اقتصادی، منابع مالی زیادی به اقشار مختلف مردم تزریق میگردد بطوریکه اگر مدیریت صحیحی در این بین نباشد باعثبوجود آمدن انحرافات میگردد. توسعه ناهماهنگ اساسا بحران ساز است، زیرا:
- باعثشکاف طبقاتی می شود.
- طبقه متوسط را فربه ومتوقع می کند.
- طبقات ضعیف را فقیر و معترض می کند.
یکی از مهمترین عوامل برای انحرافات بالارفتن سطح توقع مردم بدلیل قرار گرفتن پول در بین افراد است. بطوریکه اگر این منابع بطور عادلانه تقسیم نگردد باعثبوجود آمدن حس تبعیض بین افراد شده و زمینه انحرافات را فراهم میکند. دیگر مردم جامعه برای کفاف زندگی تلاش نمیکنند و همه پیش بسوی نمایش دارایی هامیروند. جوانانی که در یک خانواده و جامعه با محرومیت بزرگ میشوند با دیگر افرادی که در رفاه بزرگ شده اند از لحاظ فکر و رفتار دچار تفاوت های جدی هستند. بطوریکه شاهد بودیم اول انقلاب ادبیات جامعه یک ادبیات مبتنی بر قرآن بود و مرجعیت روحانیون در صدر قرار داشت ولی بعد از آن ادبیات تغییر کرد و مرجعیت تحلیل جامعه از روحانیون به سمت جامعه شناسی رفت.
دومین ضلع مثلث، بالا رفتن نرخ رشد جمعیت جامعه بود. موج جمعیتی که از سال های اواخردهه ۵۰ به ناگهان با نرخی بالا افزایش یافت؛ اثرات قراوانی در جامعه گذاشت؛ ورود این جمع کثیردر اواسط دهه هفتاد به صحنه سیاسی و اجتماعی عملا تعادل موجود در صحنه را در هم ریخت و تبعات فراوانی از خود به جای گذاشت. ایران در ابتدای انقلاب ۳۳ میلیون نفر جمعیت داشت که با رها کردن سیاستهای کنترل جمعیت در دامنه موج جمعیتی قرار گرفتیم؛ جمعیت کل کشور در مقایسه با ۳۰ سال گذشته ۹۹ درصد رشد پیدا کرده است. بیش از ۲۴ میلیون نفر از جمعیت کشور را جوانان تشکیل می دهند.
این افزایش جمعیت؛ تقاضا را در برهه های زمانی مختلف زیاد کرد رشد شتابان جمعیت و تغییر فاحش آن نسبت به قبل از انقلاب و تداوم مهاجرت به شهرها که موجب شکل‌گیری رشد ۴۱/۵ درصدی جمعیت در شهرها شد، آموزش و پرورش کشور را با مشکل‌کمبود فضای آموزشی مواجه ساخت. شکل‌گیری مدارس سه شیفته(و حتی بعضاً چهارشیفته) در برخی نقاط کشور و حتی در مناطق آموزشی جنوب شهر تهران پدیده ای بود که انفجار جمعیت دهة اول انقلاب به عنوان اولین پیامد تلخ خود به بار آورد. همانطوریکه شاهد بودیم در سالهای ۶۰ و ۶۱ بحران شیر خشک و.. برای کودکان و نوزادان و در سالهای بعد مشکلاتی برای درس خواندن این افراد و در آخر همان کودکان سالهای اول انقلاب وارد دانشگاه شدند. این افراد خاطرات بسیار مبهمی از انقلاب و حتی جبهه و جنگ داشتند و با توجه به رشد تکنولوژی ارتباطات دچار یکسری تعارضات با نسل اول انقلاب گردیدند و نگاه متفاوتی به مسائل داشتند. و آخرین ضلع مثلثاستحاله نخبگانی بود که با تغییر طرز تفکر خود باعثبوجود آمدن یک مسیر متفاوت از مسیر اصلی انقلاب گردیدند بطوریکه شاهد بودیم در سال ۱۳۶۸ بدلایل مختلف جریان چپ آنزمان در مجلس به حاشیه رفت و تقریبا از صحنه سیاسی کشور خارج شدند و عزلتی در این جریان بوجود آمد، این مسئله باعثشد گروهی از آن ها خواستند به قول خودشان اشتباهات عقیدتی خود را اصلاح نمایند و برای اینکار به سمت دروس علوم انسانی رفتند ولی بدلیل اینکه اکثرا انسانهای فنی و دارای مدارک مهندسی بودند علوم انسانی را نیز با روش صفر و یک تحلیل میکردند و نسبی بودن علوم انسانی را درک نمی کردند. چنین افرادی ابتدا در سال ۷۴ در مجلس وارد شدند و بعد در دوم خرداد ۷۶ با شعارهای قابل تاویل آقای خاتمی دولت را بدست گرفتند، تغییراتی در کشور بوجود آوردند و چرخش عقیدتی تعدادی از نخبگان و مدیران سیاسی درون حاکمیت عملا پیامی را به نسل جدید داد که گویی باورهای ارزشی نظام سیاسی از استحکام لازم برخوردار نیست؛ لذا نگرش بخشی ازاین نسل به ارزش ها بیش از آن که مطلق و ایدئولوژیک باشد؛ جنبه نسبی و عرفی یافت.
به عبارتی این طیف استحاله شده یا به اصطلاح خودشان تجدید نظر طلب جدا از آن که به عناصر اپوزیسیون آشنا به ساختار حاکمیت و نظام تبدیل شدند؛ خود را نیز چونان نشانگان عدم قداست ارزش های نظام در هر جا مطرح می ساختند.
و در ادامه با تغییرات گفتمانی آقای احمدی نژاد با شعار عدالت بعنوان رئیس جمهور انتخاب گردیدند.
عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت در ادامه افزود: ضلع سوم این جریان آقای موسوی را بعنوان یک نماد سیاسی قرار دادندو اتفاقات سال گذشته بوجود آمد که متاسفانه باعثبوجود آمدن یکسری مشکلات گردید. ولی در کل با توجه به اقدامات نظام راس اصلی سیاسی این حرکت به کنار رفت و امروز شاهد هستیم هر چند مدت یکبار به انتشار بیانیه میپردازد. ولی مسئله ای که در اینجا باید به آن توجه داشت میزان آرائی است که این جریان به خود اختصاص دادند و چه بخواهیم و نخواهیم یکسری طرفدار برای خود جمع نموده اند، وظیفه ما، نخبگان، روحانیون و همه مردم اینست که با یک تدبیر هوشمندانه و با آموزش صحیح افرادی که متاسفانه بدلیل عدم آگاهی مسیر را اشتباه رفته اند به دامان جامعه بازگردانیم تا بتوانیم با یک همت عالی به سمت پیشرفت کشورمان قدم برداریم. از همین رو استراتژی ما حالا باید لایه بندی این طیف اجتماعی و شناسایی مطالبات آنها باشد. مطالبات شدنی را پاسخ گوییم؛ بامطالبات ناشدنی در چارچوب قانون برخورد کنیم و در مواردی هم ما سطح توقع خود را تا حد ممکن حداقلی کنیم. ضمن آن که پیش از هر تعیین تکلیفی؛ باید تبیین تکلیف کنیم.