به گزارش افکارنیوز، حمیدرضا مقدم‌فر، مشاور فرمانده کل سپاه نیز در یک سخنرانی «مفسدنمایی نظام جمهوری اسلامی» را از پروژه‌های دشمن دانسته و گفته است: ‌ امروز دشمن به‌دنبال آن است که چنان القا کند که گویی فساد از در و دیوار کشور می‌بارد.

او با اشاره به اینکه برخی گروه‌های سیاسی…به‌نحوی همه‌گیر شدن فساد درباره مسئولان را القا می‌کنند، تأکید کرده بود: این اقدام که به‌علت منافع سیاسی کوتاه‌مدت برخی گروه‌ها انجام می‌شود، کمک به سناریوی دشمن و فتنه‌گران برای متهم کردن ساختار جمهوری اسلامی به فساد است.

مقدم‌فر گفته بود: این نظام به‌دستور همین رهبر فرزانه با فساد در هر رده‌ای بدون ملاحظه‌های کاسب‌کارانه شدیداً برخورد می‌کند.



*صحبت‌های این دو چهره سیاسی و امنیتی کشورمان فی‌الواقع از دو توطئه مهم که علیه کشورمان طرح‌ریزی شده‌اند رونمایی کرده است.

توطئه «القای استبداد» و «مفسدنمایی از نظام اسلامی» که بویژه در ماه‌های اخیر سرعت بیشتری گرفته و توسط برخی چهره‌ها و تریبون‌های خاص با رویکرد ویژه‌ای دنبال می‌شود، تلاش می‌کند تا به هر نحو ممکن، چیزی به نام «نارضایتی» را کلید زده و نظام اسلامی را با چالش مواجه کند.

هشدار‌های مقدم‌فر و حجت‌الاسلام مصلحی اگرچه فقط کلیدواژه‌ها را مورد تأکید قرار داده‌اند اما در ادامه به کدهایی که در همین زمینه وجود دارد برای تنقیح و تنویر بهتر اشاره می‌شود.

ن. ف چندی قبل در لابه‌لای یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشته است: ‌ «بردگی و پذیرش استبداد و زورگویی، نتیجه عدم مقاومت در زندگی روزمره در برابر استبدادی است که از بالا بر فرد و در موقعیت‌های مختلف وارد می‌شود»

ر. ص. ا در یک میزگرد با با بیان اینکه سقوط پهلوی محصول دوگانه‌ها و پارادوکس ها است، گفته است: «تجربه تاریخی نشان داده است که محصول استبداد فروپاشی است…فربگی استبداد در مقابل قدرت اجتماعی ناچیز است»

ر. ص. ا همچنین در یکی از جلسات ماهیانه بنیاد باران نیز بر وجود شکاف و پارادوکس میان ساختار رسمی و غیر رسمی کشور(نظام و مردم) در دوران کنونی تأکید کرده بود.

یک مقام دولتی در صحبتی اینطور بیان کرده بود که بزرگترین فساد قرن! در دولت گذشته رخ داد.

ع. م. ل نیز در بخشی از صحبت‌های خود در یک سخنرانی اظهار کرده بود: جامعه ما یقیناً از آرمان های شهدا فاصله گرفته است!

و م. ک هم در یک سخنرانی گفته بود: «بیکاری، فقر، تورم، تنگدستی، فشار معیشتی بر مردم، افزایش طلاق، کاهش سن اعتیاد، افزایش جرم، خیانت و اختلاس های کلان مالی و اقتصادی نتیجه بی توجهی دولت قبل بود»

و این گفتارها که جملگی مفاهیم استبداد و فساد نظام را در بر داشتند همچنان اینگونه توسط جریان خاص تکرار می‌شوند…

ح. م: دور زدن قانون در ایران یک فرهنگ است.

س. ح: باید مردم را با واژه فساد اقتصادی آشنا کرد و تبعات آن را شرح داد. باید به جامعه گفت که فساد اقتصادی چه تبعاتی در کوتاه و درازمدت برایشان دارد.

ص. ز: استبداد سیاسی عامل اصلی سقوط رژیم پهلوی بود. حکومت پهلوی و قدرت‌ آن محدود به قانون اساسی نبود و این اسباب نارضایتی از رژیم شاهنشاهی را به وجود آورده بود.

(لازم به توضیح است که یک جریان سیاسی خاص بارها و بارها مسئله ولایت فقیه و محدود نبودن آن در چارچوب قانون اساسی را مورد کنایه قرار داده است!)

ن. ق: وقتی برخی دلسوزان نظام به دلایل نامعلوم ردّ صلاحیت می‌شوند، باید از خود پرسید آیا جمهوریت تحقق یافته است؟

م. ع: بی‌اخلاقی دامن بسیاری از حوزه‌ها در کشور را فرا گرفته است.

ح. ی: اگر شاه حتی خواص را در استبدادش مشارکت می داد؛ این گونه نمی شد و همه با او همکاری می کردند.

فراوانی دو مفهوم القای استبداد و مفسدنمایی از نظام و تخریب آن(چه بصورت عمدی و یا سهوی) در گزاره‌های فوق مشهود است.

گزاره‌هایی که تماماً بخاطر یک دستمال قیصریه را به آتش کشیده و اگرچه ابتناء آنها شاید بر یک رخداد است اما مفهوم، منظور و حتی در مواردی ظاهر عموم آنها؛ نظام اسلامی را هدف قرار داده است.

پروژه کلید زدن نارضایتی از نظام اسلامی متأسفانه در حالی دنبال می‌شود که به نظر می‌رسد در کنار آن، بحثدامن زدن به انگیزه چالش‌های خیابانی هم بصورت توأمان مد نظر عده‌ای قرار دارد.

چندی قبل یکی از منتسبین یک جریان سیاسی خاص با اشاره به تجمعات سوگوارانه درگذشت خواننده جوان؛ بر رخ‌نمایی بدنه اجتماعی این جریان تأکید کرده بود…

شخص دیگری نیز در یک تریبون متعلق به همین جریان، درباره تجمعات درگذشت اشاره شده گفته بود: نمایش، نمایش پاشایی نبود