به گزارش افکارنیوز، محافظه کاری در جایی که مخالف نوآوری باشد و با هر چیز نو مقابله کند خود به خود به ارتجاع کشیده می شود و این بسیار مخرب است. اگر که محافظه کاری آگاهانه باشد یعنی بداند قصد دارد چه چیزهایی را حفظ کند و راه حفظ آنها نیز چگونه است، می تواند در مقابل تندروی های مدرن بازی و مدرن سازی‌های بی محابا چنان که در عصر پهلوی دوم هم اتفاق افتاد یک امر مثبت تلقی شود.

او افزوده است:

برای مثال همسر پهلوی دوم، یکی از کسانی بود که تا حدی جلوی این تندروی‌ها را می گرفت و به حفظ آثار باستانی و سنت ها کمک می کرد حتی هتل هایی که در شهرستان‌ها می ساخت بر اساس سنت هر شهر می ساختند و می کوشیدند شکل و ترکیب شهرها را به هم نزنند. بنابراین من در جایی از محافظه کاری دفاع می کنم که در مقابل آن یک نوآوری تند، بی محابا و بدون ملاحظه وجود داشته باشد، آنجاست که در واقع چاره ای جز محافظه کاری نیست. خود من نیز فرد محافظه کاری هستم یعنی به حفظ سنت ها و میراثگذشتگان باور دارم و هر گاه که می بینم صدمه ای به این سنت ها وارد می‌شود دچار رنجش می‌شوم.


*تمجید برخی چهره‌های جریان خاص از دوران پهلوی و نبش قبر جرثومه‌های آن دوران، به حالتی اشمئزازآور و مهوّع رسیده است.

در این زمینه می‌توان به صحبت‌های صادق زیباکلام، دیگر استاد اصلاح‌طلب نیز اشاره کرد که هدف رضاخان میرپنج را خدمت به مردم عنوان کرده است!

معصومه ابتکار، ‌ رئیس سازمان محیط زیست نیز چند سال قبل در گفت‌وگویی رسانه‌ای با سایت جماران اینطور بیان کرد که رویکرد پهلوی اول، بهبود زندگی مردم بوده است!

همچنین تقلای برخی رسانه‌های وابسته به جریان خاص در بیان ضدّ ارزش‌ها نیز محل تأمل است.

روزنامه اعتماد پیش از این نیز در مطلبی که در سؤال خبرنگارش جلوه‌گر شد، مدعی رنگ‌باختگی سیدالشهدا(ع) برای نسل‌های جدید شده بود.(و البته بلافاصله از این اقدام عذرخواهی کرد)

گفتنیست، به نظر می‌رسد مدایح جلوه‌گر شده در بیان برخی چهره‌های مدعی روشنفکری و افراد منتسب به تفکر لیبرالیستی، از دوران پهلوی به این دلیل بروز می‌یابد که تفکر لیبرالیسم(که برخی از همین افراد و رسانه‌ها صریحاً از آن دفاع کرده‌اند) و تجدد لاقید و ضد دین، خواه ناخواه و در نهایت به تمجید طواغیت منجر می‌شود.

کما اینکه تمجید از آمریکا و تلاش برای مثبتنمایی از کاخ سفید نیز در کلام همین چهرهها و تریبونهای وابسته به آنها بروز یافته است.