آمریکا هنوز هم در حال نقض تعهدات خود در جریان بیانه الجزایر بر سر تسخیر لانه جاسوسی این کشور در تهران است. تعهداتی که الزام آور بوده و مقامات آن زمان کاخ سفید پای آن را امضا کرده اند.

به دنبال صدور بیانیه‌ الجزایر در آخرین روز کاری کارتر ریاست جمهوری‌ آمریکا، 30 دی ماه 1359 خورشیدی، 444 روز  گروگان گیری پایان یافت و کارکنان سفارت آمریکا در تهران آزاد شدند.

بیانیه الجزایر با میانجیگری دولت الجزایر به دست آمد که البته در این بیانه کفه ترازوی ایران گرچه به پاهر سنگین تر از گفه ترازوی آمریکا بود اما آمریکایی ها حتی علیرغم تعهداتشان در این بیانیه، آنها را اجرا نکردند اما به خواسته خود یعنی آزادی جاسوسان سفارت در تهران، رسیدند.

پس از گذشت 34 سال از امضای این قرارداد که دارای ضعف های بسیاری بود، آمریکایی ها اکنون و در شرایطی که توافق هسته ای میان تهران و واشنگتن امضا و در حال اجراست، اقدام به برداشت غرامت آن هم از پول های بلوکه شده ایران در آمریکا کرده اند.

بر اساس رأی کنگره و با هماهنگی دولت آمریکا، هر یک از 53 جاسوسی که در جریان تسخیر لانه جاسوسی به عنوان گروگان در سفارت آمریکا در تهران بودند، هر کدام از آنها مبلغ 4/4 میلیون دلار دریافت می کنند.

دارایی بلوکه شده ایران در آمریکا اکنون بیش از 2 میلیارد دلار است، آمریکایی ها برای این مبلغ کیسه دوخته اند و می خواهند به بهانه و اتهام واهی حمایت ایران از تروریسم و غرامت به گروگان های آمریکا در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، این مبلغ را با راهزنی برداشت کنند.

53 گروگان آمریکایی بر اساس برآورد آمریکایی ها هر کدام 4/4 میلیون دلار غرامت دریافت می کنند که بیش از 233 میلیون دلار از دارایی بلوکه شده ایران برداشت خواهد شد. ضمن این که ایران متهم به حمایت از تروریسم شده و بر اساس پرونده ای که در دیوان عالی آمریکا در جریان است، ایران متهم به حمایت از اقدام تروریستی در انفجار مقر نظامیان آمریکایی در بیروت در سال 1983 و همچنین انفجار برج های الخبر در سال 1996 میلادی در عربستان شده است. این اتهامات تنها بر اساس ادعا و بدون اسناد و مدارک لازم برای اثبات آن به جمهوری اسلامی ایران وارد شده و از لحاظ حقوقی هم جایگاهی ندارد اما آمریکایی ها خود اقدام به صدور رأی می کنند.

ماجرای بیانیه الجزایر با پرونده ای که دیوان عالی آمریکا به جریان انداخته تفاوت دارد اما قرار است که غرامت هر یک از این موضوعات از دارایی بلوکه شده ایران در آمریکا برداشت و پرداخت شود.

درباره بیانیه الجزایر اشاره می شود تا درباره این قرارداد که میان ایران و آمریکا به امضا رسیده و اکنون از روی آن بیش از 30 سال است که می گذرد، آگاهی پیدا کنید.

13 آبان 58 دانشجویان پیرو خط امام(ره) سفارت آمریکا در تهران را تسخیر و کارکنان آن را گروگان می گیرند. مکانی که به جای سفارتخانه، جاسوسخانه بود و در این مکان هر چه که در توانش داشت، علیه انقلاب اسلامی انجام می داد. اسناد و مدارک به دست آمده از درون سفارت اثبات می کند که آمریکا در سفارت خود در تهران، همواره در حال دسیسه و توطئه علیه مردم ایران و انقلاب اسلامی بود.

دانشجویان در اطلاعیه شماره یک خود که در همان روز منتشر شد، دلایل تسخیر سفارت آمریکا را اینگونه شرح دادند؛

1. اعتراض به امریکا به خاطر پناه دادن و استفاده از شاه جنایت‌کاری که قاتل دهها هزاران زن و مرد به خون خفته در این مملکت است.

2.اعتراض به امریکا به علت ایجاد فشار تبلیغاتی مسموم و انحصاری و کمک و حمایت از افراد ضدانقلابی و فراری علیه انقلاب اسلامی ایران.

3.اعتراض به امریکا به خاطر توطئه‌ها و دسیسه‌های ناجوانمردانه‌اش در مناطق مختلف کشور ما و نفوذ در ارگان‌های اجرایی مملکت.

4.اعتراض به امریکا به دلیل نقش مخرب و خانمان برانداز خود در برابر رهایی مردم منطقه از دام امپریالیسم که هزاران انسان مومن و انقلابی را به خاک و خون می‌کشد.

دولت آمریکا که ریاست جمهوری جیمی کارتر را تجربه می کرد، تلاش های بسیاری انجام داد تا بتواند این ماجرا را به نحوی پایان دهد و آبروی از دست رفته خود را بازیابد. اقدامات سیاسی، اقتصادی حتی نظامی آمریکا ناکام ماند و دولت جیمی کارتر در ماجرای حمله نظامی به ایران برای آزاد سازی گروگان ها، در طبس زمین گیر شد و یکبار دیگر هیمنه این رژیم فرو ریخت.

شکست نظامی آمریکا در طبس باعث شد که آمریکایی ها بر روی گزینه مذاکره برای حل اختلافات متمرکز شوند. الجزایر واسطه میان تهران و واشنگتن شد. نتیجه مذاکرات ایران وآمریکا بیانیه الجزایر بود.

کارتر در آن زمان سعی داشت که ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و آزادی گروگان ها در زمان ریاست جمهوری خودش حل شود و پایان یابد، همینگونه که باراک اوباما سعی کرد تا پیش از پایان دوران ریاست جمهوری اش که یکسال از آن باقی مانده، موضوع هسته ای ایران را حل و فصل کند.

 

بندهای این بیانیه به خوبی نشان می دهد که کفه ترازوی آن به کدام سو سنگینی می کند و روشن می سازد که کدام یک از طرفین تعهدات خود را بر اساس آن اجرا کرده اند و کدام یک زیر قول های خود زده اند.

جزئیات مذاکرات و ریز نتایج آن در آن زمان محرمانه بود و اکنون که بیش از 30 سال از آن می گذرد، ابعاد تازه ای از بیانیه الجزایر روشن شده است.

مجلس شورای اسلامی زمانی که موضوع مذاکرات به طور جدی مطر شد در تاریخ 11 آبان ماه 1359 اجازه مذاکره را به شرط حفظ منافع جمهوری اسلامی ایران صادر کرد. البته این وظیفه از سوی حضرت امام(ره) به مجلس داده شد.

دستاورد بیانیه الجزایر چه بود؟

1-پیش نویس این بیانیه توسط دولت آمریکا تهیه و گروه مذاکره کننده ایرانی با تغییرات محدودی آنرا امضا کردند .

2- مبلغ 3 میلیارد و 667 میلیون دلار در همان روز امضای بیانیه از طرف بانک مرکزی در اختیار فدرال رزرو که نماینده مالی دولت آمریکاست گذاشته شد تا به وکالت از طرف بانک مرکزی و موسسات دولتی ایران وامهایی را که رژیم شاه از بانک  های خارجی گرفته بود از محل آن باز پرداخت کند .

3- تشخیص میزان و رقم این دیون و اینکه آیا جمهوری اسلامی اساسا تکلیفی به باز پرداخت آنها دارد یا نه کلا به عهده دولت آمریکا واگذار شد بدون آنکه حق اعتراضی برای بانک مرکزی ایران وجود داشته باشد !

4- مبلغ 400 میلیون دلار اضافه نیز در اختیار دولت آمریکا قرار داده شد .

5- رقم دیگری به مبلغ 1 میلیارد و 418 میلیون دلار به نام دولت الجزایر در اختیار بانک مرکزی انگلستان گذاشته شد که ادعاهای سایر بانکهای آمریکایی از محل آن پرداخت شود !!!

6- مبلغ یک میلیارد دلار بنام دولت الجزایر در اختیار بانک تسویه هلند وابسته به بانک مرکزی هلند گذاشته شد که از محل آن احکام محکومیتی که هیئت داوری علیه ایران صادر می کند پرداخت گردد .چنین تعهدی بی سابقه بوده و به معنی این است که دولت ایران فرض محکومیت خود را از پیش پذیرفته است !

7-در ماده هفتم بیانیه الجزایر نیز تعهد کردند که هرگاه موجودی این حساب بر اثر پرداخت مبالغ احکام محکومیت از 500 میلیون دلار تنزل کند دولت ایران موظف است با افزودن سپرده های جدید همیشه آن را در سطح 500 میلیون دلار نگه دارد !!!

8- بیانیه های الجزایر در 29 دی ماه 1359 به امضا رسید و در تاریخ 30 دی ماه نیز گروگانها آزاد شدند و پرداخت های مالی نیز صورت گرفت.

جمهوری اسلامی ایران به خاطر اقداماتی که آمریکا چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب اسلامی علیه ایران انجام داده بود، دست بالا را داشت و حتی به خاطر داشتن گروگان های لانه جاسوسی می توانست قدرت چانه زنی خود را بالا ببرد اما در ماجرای مذاکرات ایران و آمریکا بر سر گروگان های آمریکایی، ظاهراً از این ویژگی استفاده مطلوب نشده است.

مطالبات و شروط جمهوری اسلامی ایران در جریان مذاکرات الجزایر روشن و واضح بود که از سوی حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده بود.

- چهار شرط ایران در جریان مذاکرات الجزایز

1.از آنجا که دولت امریکا در گذشته همواره در امور داخلی کشور ایران دخالت‌های گوناگون سیاسی و نظامی کرده است، بنابراین باید تعهد و تضمین کند که از این پس هیچ‌گونه دخالت مستقیم و غیرمستقیم سیاسی و نظامی در امور جمهوری اسلامی ایران نکند.

2. آزاد کردن همه سرمایه‌های ایران و در اختیار قرار دادن این سرمایه‌ها و همه اموال و دارایی‌های ایران چه در امریکا و یا مؤسسات متعلق به دولت و یا اتباع امریکا در سایر کشورها به نحوی که دولت جمهوری اسلامی ایران بتواند به هر کیفیتی که بخواهد از آن استفاده کند و دستور 23 آبان 1358 رئیس جمهور امریکا و دستورات پس از آن مبنی بر انسداد دارایی‌های ایران، کان لم یکن اعلام شود.

3.لغو و ابطال همه تصمیمات و اقدامات اقتصادی و مالی جمهوری اسلامی ایران و انجام همه اقدامات اداری و حقوقی لازم برای لغو و ابطال همه دعاوی و ادعاهای دولت امریکا و مؤسسات و شرکت‌های امریکایی علیه ایران به هر صورت و به هر عنوان.

4. باز پس دادن اموال شاه معدوم و به رسمیت شناختن آن و نافذ دانستن اقدام دولت ایران در اعمال حاکمیت خود مبنی بر مصادره اموال شاه معدوم و بستگان نزدیک وی که طبق قوانین ایران اموالشان متعلق به ایران است و صدور حکم رئیس جمهور امریکا مبنی بر شناسایی و توقیف این اموال و دارایی‌ها به ایران.

کارتر بند چهارم شروط ایران را نمی خواست بپذیرد و دلیل آن را هم این عنوان کرد که بازگرداندن ثروت شاه مخلوع می‌تواند مشکلاتی به وجود آورد و از آنجا که مقدار ثروت شاه و این که در چه جایی تمرکز یافته است، دولت امریکا بی‌اطلاع است لذا نمی‌تواند اموال شاه را به ایران برگرداند.

تعهداتی که امریکا در بیانیه الجزایر آنها را پذیرفت

1- دولت امریکا متعهد شده است که از طریق لغو احکام انسداد تا حد امکان وضعیت مالی ایران را به صورت موجود قبل از 23 آبان 1358، که تاریخ صدور دستور انسداد سرمایه‌های ایران از طرف رئیس جمهور امریکا (کارتر) است، بازگرداند.

2- دولت امریکا متعهد شده است که از طریق اعمال ترتیبات پیش‌بینی شده در بیانیه مربوط به حل و فصل ادعاها و ارجاع دعاوی به حکمیت مرضی‌الطرفین، تمام اقدامات حقوقی در دادگاه‌های ایالات متحده که متضمن ادعاهای اتباع و موسسات امریکایی علیه ایران و موسسات دولتی آن است، پایان داده، همه احکام توقیف و احکام قضایی صادره را لغو، سایر دعاوی بر اساس چنین ادعاهایی را ممنوع و موجبات پایان دادن آنها را فراهم کند.

3- ایالات متحده متعهد شده است که از این پس در امور داخلی وخارجی ایران به هر صورت مداخله ننماید.

4- ایالات متحده متعهد شده است که دارایی‌های ایران موجود در قلمرو قضایی ایالات متحده را به شرح زیر منتشر سازد؛

الف: طلاهای متعلق به ایران و همه دارایی‌های ایران موجود نزد بانک فدرال رزرو نیویورک به انضمام بهره متعلقه.

ب: دارایی‌های نزد شعب خارجی بانک‌های امریکایی با بهره متعلقه. (از این محل اقساط معوقه و اقساط آتی وام­های دولت و موسسات کنترل شده به وسیله دولت بازپرداخت خواهد شد).

ج: دارایی‌های نزد شعب خارجی بانک‌های امریکایی در امریکا، این دارایی‌ها به دلیل عدم وجود احکام توقیف دادگاه­ها، حداکثر ظرف شش ماه آزاد خواهد شد که نیمی از وجوه آزاد شده حداکثر تا یک میلیارد دلار در یک حساب تضمینی بهره‌دار به نام بانک مرکزی دولت الجزایر نگهداری خواهد شد که صرفا برای تضمین پرداخت و تأدیه ادعاهای علیه ایران طبق بیانیه حل و فصل ادعاها مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

د: دارایی‌های دیگر ایران شامل وجوه و اوراق بهادار و هر آنچه که در چارچوب بندهای فوق قرار نمی‌گیرد.

5- ایالات متحده امریکا متعهد شد که همه تحریم‌های تجاری علیه ایران را لغو نماید.

6- ایالات متحده امریکا متعهد شده است که ادعاهای مطروحه در دادگاه‌های بین المللی علیه ایران را پس بگیرد.

7- ایالات متحده امریکا متعهد شد که از اقامه دعوا توسط ایالات متحده و یا اتباع آن و یا اشخاص غیر امریکایی در دادگاه‌های امریکا، در مورد هرگونه ادعاهای حال یا آینده علیه ایران در ارتباط با موارد زیر را جلوگیری نماید؛

الف: دستگیری و توقیف گروگان‌ها.

ب: خسارات وارده به اموال ایالات متحده و یا اتباع ایالات متحده در داخل محوطه لانه جاسوسی.

ج: صدمات وارده به اتباع ایالات متحده و یا اموال آنها در جریان انقلاب اسلامی ایران.

8- ایالات متحده امریکا متعهد شده است که موجبات بازگشت دارایی‌های خانواده شاه معدوم را که در امریکا موجود باشد، به ایران از طرق زیر فراهم نماید؛

الف: انسداد و ممنوعیت انتقال اموالی که در کنترل وارث شاه و یا هر یک از بستگان نزدیک وی بوده و به عنوان خوانده از جانب ایران، علیه آنان در دادگاه‌های ایالات متحده طرح دعوا می‌شود.

ب: جمع‌آوری اطلاعات از اشخاص مقیم در حوزه قضایی امریکا در مورد اموال مزبور و تسلیم آنها به ایران و اعمال مجازات‌های کیفری و مدنی در صورت تخلف از این امر.

ج: اجرای مصوبه‌ها و احکام دادگاه‌های ایران در ارتباط با این دارایی‌ها به وسیله دادگاه‌های امریکا.

د: اجرای حکم نهایی دادگاه‌ها.

ه: ایالات متحده متعهد شده است که ضمن پذیرش رأی هیئت داوری در مورد هرگونه اختلافات و قصور در اجرای تعهدات فوق خسارات وارده به ایران را جبران نماید.

این تعهداتی بود که آمریکا بر اساس بیانیه الجزایر ملزم به اجرای آنها بود، اما از زمان صدورد بیانیه الجزایر تاکنون که 34 سال می گذرد، این تعهدات نه تنها اجرا نشده بلکه فراتر از آن هم از سوی آمریکا علیه ایران اجرا شده است.

ضمن این که مهمترین بخش تعهد ایران یعنی رها کردن گروگان های آمریکایی انجام شد و همه آنها از طریق الجزایر به آمریکا بازگشتند. اما در این بیانیه تعهدات دیگری هم از سوی تیم مذاکره کننده ایران که ریاست آن را بهزاد نبوی بر عهده داشت، در بیانیه الجزایر وجود دارد که حتی زمانی که او در مجلس شورای اسلامی برای ارائه توضیحات حاضر می شود، از تعهدات ایران حرفی نمی زند.

آمریکایی ها بیانیه الجزایر را یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای خود معرفی کردند و رسانه های آمریکایی روی آن بسیار مانور دادند اما در آن زمان رسانه های ایران از پرداختن به این موضوع منع شده بودند. دلیل آن هم محرمانه بودن بیانیه عنوان شده بود.

تعهدات آمریکایی ها در هر صورت پس از گذشت 34 سال از صدور بیانیه الجزایر هیچگاه اجرا نشد. تحریم هایی که قرار بود به واسطه بیانیه الجزایر برداشته شود شدیدتر هم شد، اموال ایران که در آمریکا بلوکه شده بود، به ایران بازگردانده نشد و اکنون آمریکایی ها برای آن نقشه ریخته اند تا آن را بالا بکشند!

آمریکا در بیانیه الجزایر متعهد شده بود که درباره ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در تهران هیچگونه شکایتی در باره آن نداشته باشد و آن را پیگیری حقوقی و قضایی در هیج یک از دادگاه های آمریکا نکند. حتی تعهد داده بود بابت گروگان گیری غرامتی درخواست نکند.

بر اساس بیانیه الجزایر قرار بود دارایی های ایران و اموال شاه که در آمریکا بود به ایران بازگردانده شود اما این اتفاق هم نیفتاد. جنگ و مذاکره ایران و آمریکا با هم تلاقی یافته بود، اما پس از گذشت تنها 4 ماه از آغاز جنگ تحمیلی صدام علیه ایران موضوع گروگان ها پایان یافت. جنگی که با دستور آمریکا به صدام علیه ایران آغاز شد.

مذاکرات ایران و آمریکا مستقیم و رو در رو نبود و الجزایر به عنوان میانجی این ارتباط را برقرار کرده بود. البته در این بیانیه جمهوری اسلامی ایران هم دستاوردهایی داشت و بدون نتیجه نبود. آمریکا در این بیانیه ملزم بود که دیگر در امور داخلی ایران دخالت نکند، اموال ایران را بازگرداند، همه تحریم های تجاری و اقتصادی علیه ایران برچیده شود و چندین تعهد دیگر که البته به خاطر خصلت آمریکایی ها، آنها در همان زمان هم دبه کردند و تعهدات خود را تمام و کمال اجرا نکردند.

و اکنون که دولت آمریکا در صدد است تا از اموال بلوکه شده ایران در کشورش برای گروگان ها و بازماندگانشان سهمی را در نظر بگیرد، تخطی از تعهدی است که در بیانیه الجزایر داده است. 34 سال پیش آمریکا تعهد داده بود که برای ماجرای تسخیر لانه جاسوسی خود در تهران هیچ حقی ندارد و حق شکایت و درخواست خسارت هم نمی تواند داشته باشد. آمریکا باید در همان زمان همه دارایی های موجود ایران را باز میگرداند اما اکنون از همان دارایی ها که هنوز در آمریکا بلوکه است، برای انفجارهایی که ایران هیچ نقشی در آنها نداشته، می خواهد دارایی باقی مانده ایران را غارت کند.

همه این موارد اسنتاد تاریخی برای اثبات غیر قابل اطمینان و غیر قابل اعتماد بودن آمریکا کافی است. چنین وضعیتی اکنون در موضوع پرونده هسته ای ایران که به یک توافق نهایی رسیده است دیده می شود. از زمانی که توافق هسته ای بر اساس برجام به دست آمده آمریکایی ها بارها آن را نقض کردند که تازه ترین آن اقدام کنگره در اعمال تحریم های تازه علیه سپاه پاسداران و برخی شخصیت های کشورمان بوده است.

فعلا که 2 میلیادر دلار از دارایی های ایران با راهزنی یانکی ها غارت می شود. اینگونه |یش برود ما ره آمریکا هم بدهکار خواهیم شد! آیا نمی نوان در این زمینه از راه های قانونی و حقوقی وارد شد و پورنده را به جریان انداخت؟