باید دید کسانی که امروز دلواپس هستند آن زمان که تحریمها گذاشته میشد دلواپسیشان متوجه چه مسالهای بوده است. ایرادات الان این افراد این است که چرا تحریمها اینگونه برداشت شده، چرا کم برداشته شده، چرا همهاش یکباره برداشته نشده، چرا زودتر برداشته نشده و... در مقابل این چراها باید گفت چرا آن زمانی که این تحریمها با آن ابعاد کلی گذاشته میشد و با سیاست خارجی که دولت سابق داشت یکی پس از دیگری این تحریمها اعمال میشد این دلواپسی کجا بود؟
*پاسخ سؤال عجیب آقای کرباسچی از این قرار است:
یکم: فرض این اظهارات آن است که برجام یک فتحالفتوح و حاوی دستاوردهای گسترده و البته «ملموس» برای مردم بوده و هماکنون جشنهای شبانهروزی هستهای نیز در اقصینقاط ایران برپاست!
بدیهیست که چنین چیزی حقیقت ندارد و صرفاً یک جریان سیاسی خاص در ایران در حال کف و سوت برای لباس نپوشیده و تن لخت پادشاه است.
بهتر است که این مویز اول غوره شود و آنگاه به مباحث بعدی بپردازیم.
دوم: فرض غلط بعدی که سؤال آقای کرباسچی بر آن ابتنا دارد این است که دشمنان ایران و در رأس آنها آمریکا همواره تعدادی تحریم عجیب و غریب را در چنته و گریبان دارند که به محض ناراحتی و دلگیری از دست ایران، آنها را اعمال خواهند کرد!
این فرض درست نیست زیرا دشمنان ما از روز اول انقلاب اسلامی تمام تحریمهای ممکن را در اعلی درجه اعمال کردند.
در واقع آنها چه روزی که اجازه ورود سیم خاردار را به ایران نمیدانند و چه امروز که میتوانند درباره کاهش قیمت نفت، اقدام به دسیسه کنند؛ یک نظر و نیت را درباره ایران اسلامی داشتهاند و تصور تقلیل این دشمنی یک سادهلوحی آشکار است.
اینکه در مقاطعی دیده میشود دشمن دست به اعلام تحریمهای جدید میزند نیز به دلیل کاربلدی دیپلماتیک دولت یازدهم و یا ادبیات دولت دهم نیست بلکه به دلیل تغییر زمین بازی تحریمها برای دشمن است. کما اینکه مثلاً در دولت فعلی نیز شاهد 100 تحریم در پساژنو و تحریمهای پسابرجام هستیم!
بدیهیست که در این زمینه، بحرانزا جلوه دادن ادبیات دولت قبلی نیز کار صحیحی نیست زیرا طبق اذعان بزرگان کشور، دولت قبلی هم متأسفانه تلاش وافری را در جهت حل مشاکل بوسیله «آمریکا» بعمل آورد!
سوم: از وجهی دیگر نیز بهتر بود آقای کرباسچی این سؤال خود را مطرح نمیکرد.
آن وجه نیز «فرض میرایی برجام» و شکستن آن است.
چه اینکه همین توافقات و رفت و آمدها و مذاکرات در سالهای 82 و 83 نیز توسط عمدهای از تیم فعلی انجام شد اما دست آخر به دلیل بدعهدی و خباثت طرف مقابل شکست و از بین رفت.
انتظار بود که سرد و گرم چشیدههای سیاست، رقابت جوانانه را از سر بهدر کنند و خردمندانه منتظر فرجام کار و رسیدن آخر پاییز بمانند.
چهارم: منتقدان توافق به هر قیمتی یا به قول آقای کرباسچی همان «دلواپسان» چه در زمان دولت قبلی و چه در زمان دولت فعلی سعی کردهاند در سمت واقعیتها و مصالح بایستند.
آنها از لغو هر تحریمی علیه ایران شادمان میشوند اما در عین حال به مابهازای این لغو، عزت ملی، ضرورت عدم اعمال تحریمهای جدید و خدعههای دشمن نیز میاندیشند.
دلواپسان مخالف تصور کلید حل مشاکل در دست آمریکا بوده و هستند، چه در دولت سابق و چه در دولت فعلی!
دلواپسان، هم مخالف آغوش آمریکایی هستند و هم از آغوش ونزوئلایی انتقاد کردند.
اتفاقاً اشکال از جریان سیاسی خاص است که با آغوش و پیادهروی آمریکایی مشکلی ندارد و صرفاً رفت و آمد ونزوئلایی را بد میداند!
و پنجم: کسی که باید جواب بدهد کجا بوده؟! دوستان آقای کرباسچی هستند نه دلواپسان!
پرونده دلواپسان در ماجرای استیضاح مرحوم کردان، در قضیه اعتراض به حلقه انحرافی برای طرح دوستی با مردم اسرائیل، در مخالفت با عرض اندام برای گفتوگو با آمریکا، در اعتراض به سفرهای خارجی بلاوجه برخی مقامات دولت سابق، در اعتراض به انسانی خواندن بیداری اسلامی! و... نزد مردم آشکار است.
این جریان سیاسی خاص بود که نه تنها در قبال هیچیک از این مقولات هیچ موضعی نگرفت بلکه به جای آن در برخی موارد لب به تشکر از رأس حلقه انحرافی نیز گشود، در برخی موارد به همسازی با رویههای غلط پرداخت و اکنون نیز مشغول کف زدن برای پیادهروی آمریکایی و دستاوردهای بروز نکرده است.