به همین خاطر است که رابر مالی مشاور ارشد اوباما رئیس جمهوری آمریکا اعتراف کرده است که اختلافات بین ایران و آمریکا عمیق است. او مشاور ارشد اوباما در امر مبارزه با داعش است.

یکی از اختلافات عمیقی که میان دو کشور وجود دارد موضوع مبارزه با گروه های تروریستی است که داعش اکنون سرسلسله آنها است. این گروه تروریستی تکفیری که با حمایت های آمریکا به واسطه کشورهای وابسته به آن در منطقه شکل گرفته است به ابزاری برای پیاده کردن اهداف واشنگتن در منطقه تبدیل شده اما اکنون به نظر می رسد که کنترل آن از دست هدایتگرانش خارج شده باشد.

این امکان هم وجود دارد که دستگاه هدایتگر تروریست های تکفیری در منطقه عمداً از بین رفته است تا این گروه، وحشیانه تر از پیش به جنایات خود ادامه دهد و غرب آسیا را در فضای رعب و وحشت نگهدارد.

اختلافات ایران و آمریکا تنها به این موضوع ختم نمی شود، بلکه ابعاد دیگری هم دارد. موضوع سوریه یکی دیگر از مهمترین مسائلی است که میان دو کشور اختلاف شدیدی ایجاد کرده، آمریکا اصرار دارد که بشار اسد باید از قدرت کنار برود، جمهوری اسلامی ایران مخالف چنین سیاستی از سوی آمریکا است.

آمریکایی ها با اصرار بر کناره گیری اسد از قدرت، در واقع در پی تضعیف جمهوری اسلامی ایران در منطقه هستند. سقوط سوریه، باعث می شود یکی از کشورهای همپیمان ایران از منطقه حذف شود.

تضعیف جبهه مقاومت اسلامی که سوریه خط مقدم آن در مقابل رژیم صهیونیستی است اکنون 5 سال است که درگیر جنگ ناخواسته ای است که از سوی کشورهای مرتجع منطقه با حمایت از تروریست های تکفیری تحمیل شده است.

شاید اکنون آمریکا به ظاهر سیاست خود را در قبال  سوریه تغییر داده و اصرار نکند بشار اسد باید برود، اما نهایت خواسته او کناره گیری بشار اسد از قدرت است. این تغییر یا از راه دیپلماسی طی خواهد شد یا از راه جنگ و ادامه آن در سوریه.

حزب الله لبنان به عنوان یک حزب قانونی در این کشور همواره یکی از اختلافات میان ایران و آمریکا بوده است. آمریکایی ها حزب الله را یک گروه تروریستی می دانند، چرا که مقاومت حزب الله باعث شده است که رژیم صهیونیستی در منطقه نتواند به اهداف خود برسد.

حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله لبنان اختلاف مهمی است که آمریکایی ها هر بار خواهان قطع این حمایت ها از حزب الله شده اند.

جمهوری اسلامی ایران هیچگاه حمایت های خود را از حزب الله قطع نخواهد کرد بلکه به خاطر شرایط منطقه و بحران هایی که به واسطه آمریکا، اسرائیل و سران کشورهای مرتجع منطقه ایجاد شده، کمک های خود را افزایش هم خواهد داد.

آمریکا با اعمال تحریم های گسترده علیه ایران تلاش کرد تا فشارهای تحریم، جمهوری اسلامی را تضعیف کند و در پی آن سیاست هایی که در منطقه دنبال می کند، سرعت بخشد. انقلاب اسلامی ایران مانع بزرگی مقابل اهداف و برنامه هایی بود که آمریکا برای منطقه غرب آسیا و جهان اسلام تدارک دیده بود.

همه چیز در منطقه به وجود نامشروع رژیم غاصب اسرائیل باز می گردد. این غده سرطانی از هنگامی که در قلب جهان اسلام ریشه گرفت، مشکلات مسلمانان هم افزایش یافت.

منطقه غرب آسیا آنقدر برای آمریکا و غرب اهمیت دارد که حتی حاضر است امنیت ملی خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر بیندازد. قلب انرژی جهان در غرب آسیا است. سیطره بر آن می تواند نبض انرژی دنیا را در دستان آمریکا قرار دهد.

در حالی که اصلی تریم عامل بر هم زننده امنیت و صلح منطقه اسرائیل و اهداف آمریکاست، اما مقامات کاخ سفید ادعا می کنند که ایران بر هم زننده ثبات منطقه است.

این اتهام ناروا و دروغ با موضوع هسته ای و ادعای اقدام ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای داغ تر شد. ایران هراسی راهبرد آمریکا در غرب آسیا شد تا کشورهای منطقه به دشمنی با جمهوری اسلامی بپردازند.

حتی توافق هسته ای هم نتوانست روابط تیره شده کشورهای منطقه با ایران را بهبود بخشد، بلکه رفتارهای کشورهای عربی با جمهوری اسلامی ایران بدتر هم شد. اکنون آل سعود به عنوان سردمدار کشورهای منطقه علیه ایران وارد عمل شده و هر چه در توان دارد بسیج کرده تا بتواند کشورهای دیگر را با خود همراه سازد.

از دیگر اختلافات مهمی که در منطقه میان ایران و آمریکا وجود دارد حمایت کاخ سفید از حمله آل سعود به یمن است. اکنون بیش از 10 ماه است که سعودی ها به همراه چند کشور دیگر منطقه حملات گسترده ای علیه یمن و مردم مظلوم آن آغاز کرده اند که همچنان ادامه دارد.

آمریکایی ها از این حملات حمایت می کنند چرا که از شکل گیری و پیروزی انقلابی که مردم این کشور علیه دولت سرسپرده به سعودی انجام دادند جلوگیری کنند.

تاکنون نیروهای مردمی و ارتش این کشور مقابل حملات سعودی مقاومت کرده اند و حتی ضربات سنگینی هم بر پیکر ارتش سعودی وارد کرده اند اما سیاست تجاوز همچنان ادامه دارد و همه این اقدامات بدون چراغ سبز آمریکا انجام نمی شد.

جمهوری اسلامی ایران از مردم یمن حمایت می کند و همانگونه که اعتقاد دارد راهکار بحران سوریه گفت وگو و دیپلماسی است، برای یمن هم چنین راهکاری دارد. پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران برای حل بحران یمن قطع حملات ارتش آل سعود و دیگر کشورهای همراه او به یمن و روند دموکراسی برای تشکیل دولت است. در واقع نقش آفرینی مردم در سرنوشت کشورشان با تأکید ایران روبرو است. اما سعودی ها و کشورهایی که دشمن مردم یمن هستند، یک دولت دست نشانده را می پسندند.

آمریکا به ظاهر می خواهد تخاصمی که با ایران دارد کاهش دهد اما نمی خواهد حتی دست از بخشی از اقدامات، توطئه ها و دسیسه ها علیه ایران بردارد. توقع او تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران بر اساس خواسته آمریکایی ها است. که البته چنین چیزی آن هم یکطرفه ممکن نیست.

سیاست های آمریکا باید تغییر کند تا هم منطقه و هم جهان روی آرامش و صلح را ببیند در غیر این صورت توقع تغییر از دیگران بیجا و غیر منطقی است.

اختلافات بزرگ و بی‌اعتمادی بزرگی به آمریکا از سوی مردم ایران وجود دارد و تاکنون هم هیچ تغییر محسوسی از سوی آمریکا صورت نگرفته و این اختلافات در آینده‌ای نزدیک از بین نخواهد رفت. شاید حتی به نظر برسد که دیپلماسی هم نتواند میانجی ایران و آمریکا باشد. چون اختلافت میان دو طرف اعتقادی و مبنایی است.