از روزی که «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی و «احمد العسیری» مشاور وزیر دفاع عربستان و سخگوی نیروهای مشترک جنگ یمن اعلام کردند که عربستان سعودی این آمادگی را دارد که به هر شکلی و تحت هر ائتلافی که باشد، نیروی زمینی به سوریه بفرست، کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و نظامی با اشاره به این خبر از موانع و چالش‌های پیش رو عربستان سعودی در تحقق این مسئله سخن گفتند.

 

روزنامه آمریکایی «المانیتور» در مقاله‌ای به قلم خانم «مضاوی الرشید» نویسنده عربستانی ساکن لندن، به تفسیرهای احتمالی خبر اعزام نیروی سعودی به سوریه و دلایل اصلی عربستان از این تصمیم پرداخت.

 

این نویسنده عربستانی با اشاره به ایجاد ائتلاف اسلامی جهت مقابله با داعش توسط دولت سعودی می‌نویسد: هدف از تشکیل این ائتلاف همچنان در سطح استراتژیک مبهم بوده، ولی می‌توان اینگونه تفسیر کرد که عربستان در تلاش است با تشکیل این ائتلاف، از حمایت اسلامی برای مقابله با دشمن دیرینه و سرسخت خود، ایران استفاده کند.

 

خانم الرشید تصریح می‌کند: عربستان با این اقدام ماجرا جویانه خود موسوم به مبارزه با داعش، برای «ماهی گرفتن از آب گل‌آلود سوریه» آماده می‌شود.

 

این نویسنده سعودی در ادامه به مشارکت عربستان در حملات هوایی علیه داعش در سوریه اشاره کرده می‌نویسد: این حملات جلب توجهی است نمادین برای قانع کردن جامعه جهانی که یعنی عربستان سعودی نیز به مبارزه با تروریسم متهد و ملتزم است؛ زیرا حمایت عربستان سعودی از گروه‌های تروریستی و تکفیری مختلف در سوریه به همراه تفسیرهای دینی و ایدئولوژیک افراطگرایانه که ریشه در تفکر مملکت پادشاهی عربستان دارد، برخی از ناظران را در این تعهد سعودی به مبارزه با داعش به شک انداخته است.

 

به گفته خانم الرشید، از این رو عربستان اعلام کرد که در حملات هوایی ائتلاف بین‌المللی ضد داعش شرکت خواهد کرد و این برهه‌ای اتفاق افتاد که رژیم سعودی به شکل فزاینده‌ای در دید شماری از تحلیلگران بین‌المللی در مظن اتهام قرار گرفته بود.

 

این نویسنده سعودی در ادامه می‌نویسد، با وجود تبلیغات گستره عربستان سعودی در این زمینه، اعزام نیروی زمینی سعودی به سوریه به صورت جدی در هاله‌ای از ابهام بوده و شک‌برانگیز است.

 

بر اساس این مقاله، عربستان سعودی برای جمع کردن کشورهای عربی در قالب ائتلاف ضد یمنی، خود را به آب‌وآتش زد تا نیروی زمینی به یمن بفرستد ولی نتوانست مصر و پاکستان را قانع کند؛ برای همین دست به دامان «کشورک»‌هایی مانند امارات، قطر و برخی کشورهای آفریقایی شد.

 

در این مقاله آمده است: ارتش عربستان مهارت قبل توجهی در میدان نبرد خارجی ندارد و در صورت ماجراجویی در سوریه خود را در پرتگاه بزرگی خواهد انداخت و این همه تبلیغاتی که از نمایش‌های دلاورانه ارتش سعودی در جنگ خلیج فارس (حمله عراق به کویت در سال 1990) با واقعیت در تضاد است، چرا که در آن جنگ بیش از نیم میلیون نظامی خارجی از جمله نظامیان آمریکایی شرکت کردند و ارتش عربستان در ضمن نیروهای شرکت کننده در بیرون راندن ارتش عراق از یک امیرنشین کوچک مشارکت داشت.

 

نویسنده سعودی این مقاله می‌نویسد: هر انسانی ولو اینکه کارشناس مسائل راهبردی و نظامی هم نباشد، به خوبی می‌داند که نیروهای سعودی در نبرد زمینی سوریه خود را در مقابل ارتش نظام سوریه و «بشار الأسد» رئیس جمهور آن و حملات شدید جنگنده‌های روسی خواهند دید.

 

افزون بر این، ارتش عربستان باید با نیروهای حزب الله لبنان و سایر شبه‌نظامیان شیعه حامی دولت سوریه نیز بجنگند.

 

خانم الرشید تاکید می‌کند، اگر رژیم سعودی قصد اعزام نیروهای خود به سوریه در زیر چتر حمایتی مانند ترکیه دارد که همین هم پیشبینی می‌شود، باید از همان ابتدا مأموریت خود را مشخص کند؛ آیا عربستان برای جنگ با داعش به سوریه نیرو اعزام می‌کند یا قصد حمایت از معارضان سوری تحت فشار حملات هوایی روسیه را دارد؟

 

در پایان این نویسنده عربستانی با اشاره به اینکه دخالت عربستان در سوریه با هر قصد و غرضی باشد؛ خواه برای مبارزه با داعش باشد خواه برای حمایت از معارضان، با پیروزی فاصله زیادی دارد، می‌نویسد: رژیم عربستان باید جدا از اعزام نیرو به منطقه جنگی مانند سوریه بترسد؛ چرا که از جنگجویان بومی گرفته تا نظامیان بین‌المللی وارد نبردی فرقه‌ای شده‌اند که در افق آسمان آن، هیچگونه پیروز واقعی دیده نمی‌شود.