اصلاح طلبان و بازی از پیش باخته انتخابات!

گروه سیاسی- این پیش بینی چند روز پیش از برگزاری انتخابات و همچنین بسیار پیش از اعلام نتایج نهایی بیش از آنکه مستلزم شجاعتی ژورنالیستی باشد منوط به تحلیل هایی است که با اندکی مطالعه میدانی در جامعه معاصر رسیدن به آن چندان هم دشوار نیست.

 

به گزارش افکارخبر،اطمینان به پیروزی البته از وظیفه اصولگرایان برای رای واحد به فهرست اصولگرایی نمی کاهد اما لازم است بدانیم در جبهه رقیب چه می گذرد و تبلیغاتچی های اصلاح طلب این روزها چه کابوس هایی را پشت سر می گذارند.

 

4 روز مانده به برگزاری انتخابات آن ها هنوز نتوانسته اند جامعه هدف خود را برای حضور در پای صندوق های رای متقاعد کنند و حتی با فرض محال اینکه اصلاح طلبان از سبد رای گسترده تری نسبت به اصولگرایان برخوردارند نیز باید گفت دلایل کمپین انتخاباتی اصلاح طلبان برای به پای صندوق های رای کشاندن طرفدارانشان کافی نبوده است. پیش از هرچیز باید به یاد بیاوریم که آنان 6 سال گذشته با شدتی هرچه تمام تر صلاحیت نظام اسلامی در برگزاری انتخاباتی صحیح و رقابتی عادلانه را زیر سوال بردند و پس از آن نیز بر همان طبل کوفتند. با این اوصاف چگونه انتظار دارند 13 میلیون هوادار آنان در انتخابات سال 88 حالا متقاعد شده باشند که به امید پیروزی به پای صندوق های رای بیایند؟

در حالیکه در جبهه اصولگرایی هر روز صدای واحدتری از فهرست مورد حمایت ائتلاف به گوش می رسد شبکه های اجتماعی رقیب پر از بلندگوهای رقت آوری است که درباره لزوم شرکت در انتخابات داد سخن می دهند و هنوز هم معلوم نیست بتوانند هوادارانشان را راضی کنند روز جمعه قدم رنجه کنند از شمال رفتن آخر هفته چشم بپوشند، در صف بایستند و 46 نام را بر روی برگه های رای بنویسند.

دومین مشکل بزرگ اصلاح طلبان فقدان چهره های کاریزماتیک در این دوره از انتخابات است. چهره های شاخص آنان پیش از این به دلیل تخلفات سیاسی برگه حذف خود از دور رقابت ها را امضاء کرده اند و طبیعتاً نمی توانستند انتظار داشته باشند که حاکمیت به آنان به چشم بیگناهانی بنگرد که برای حفظ استقلال و عزت کشور قصد ورود به مجلس را دارند.

حالا بدنه رای اصلاح طلبی مجبور است پای فریادهای کَرکننده مصطفی کواکبیان بنشیند و بهروز نعمتی را به عنوان اصلاح طلب بپذیرد! وضعیت محمدرضا عارف به عنوان سرلیست این جریان از دیگران بدتر است. او هیچگاه حتی در دوره ای که معاون اول محمد خاتمی بود برای اصلاح طلبان جذابیتی نداشت و حتی در آن زمان هم گفته می شد که صندلی مرحوم حسن حبیبی برای قد و قواره اش زیادی بزرگ است. عارف با تمام تلاشی که این روزها به کمک مشاوران رسانه ای اش انجام داده نتوانسته هنوز چهره محبوبی از خود ترسیم کند و بسیاری از اصلاح طلبان دو آتشه هم در رای دادن به او مردد هستند و با توصیفاتی از قبیل "بی نمک" و "بی مزه" از او یاد می کنند. پیرمرد محترم اصلاح طلب حتی در صورت ورود به مجلس نمی تواند انتظار داشته باشد که جبهه حامی اش به عنوان رئیس روی او حساب کند و این وضعیت را حتی برای خود وی هم بغرنج کرده است. سوی دیگر فهرست اصلاح طلبان علی مطهری است که اصرار به تک روی هایش همانطور که به زودی دل اصولگرایان را زد حالا برای اصلاح طلبان هم دل آور شده است. او در مجلس از رفع حصر سخن گفت اما حالا با فهرست جداگانه ای که ارائه داده خود به نوعی تهدید برای اصلاح طلبان محسوب می شود. به هر حال آنان باید این جملات وی را که "خودشان نام من را در لیست گذاشتند و من هم اعتراضی نکردم" برای هوادرانشان توجیه کنند. در واقع مطهری بیش از هر فرد دیگری در این انتخابات آنان را تحقیر کرده اما در عین حال مجبور هستند او را تا روز انتخابات تحمل کنند و غرولندهای متکبرانه اش را هم نادیده بگیرند. چون به آن ها گفته شده "مطهری در تهران رای دارد"

به جز چند چهره ناشناخته دیگر از جمله صبیه آقای صفدر حسینی، کاظم جلالی هم نمی تواند جذابیتی برای اصلاح طلبان داشته باشد. سیاسمتداری که اگر اینجا ایستاده با مشورت لاریجانی بوده و فردا هم با اشاره او اصلاح طلبان را ترک خواهد کرد همانطور که بهروز نعمتی با آنان چنین می کند و مطهری هم از همین حالا می گوید تعهدی به اصلاحات ندارد.

لشکر 29 نفره محمدرضا عارف در این انتخابات البته به چند چهره جذاب! دیگر هم مجهز است. علیرضا محجوب که به لحاظ سابقه نمایندگی به مرور در حال تبدیل شدن به ناطق نوری دیگری برای مجلس است و پروانه مافی که از همین حالا انگ احمدی نژادی بودن را بر روی پیشانی اش زده اند.

از سوی دیگر دولت روحانی هم دلخوش به ائتلاف با علی لاریجانی تصور می کند اگر امیدی  به مجلس دهم است به خاطر چهره های مستقلی است که طبیعتاً وارد مجلس می شوند و در همان روزهای نخست به شکار مناسبی برای لابی های دولتی و هواداران "علی آقا" تبدیل خواهند شد.

ناگفته پیداست که کابوس آن هواداران دو آتشه چندان هم بی دلیل نیست. هوادارانی که هنوز در رویای زنجیره سبز تجریش تا راه آهن همایش های چند صد نفره در سالن حجاب را تحقیر آمیز می پندارند و البته شاید این یکبار حق داشته باشند.