از شریک بزرگ تجاری دولت هاشمی چه می‌دانید؟

باقر نمازی، پایه‌گذار نهال بدسرشت «وابستگی سازمانی» به دولت‌های خارجی در زیرساخت «شبکه اجتماعی سازمان‌های غیردولتی»، دیپلمات سلطنت‌طلب دوره پهلوی و همکار لیبرال - سرمایه‌دار گری سیک در حال حاضر، با انبوهی از سرمایه نفتی در ایران و منطقه، بالاخره در فرودگاه امام خمینی دستگیر شد.

 

اینکه چطور استاندار زمان شاه خوزستان، با 18 سال سابقه کار و پرونده سیاه نفتی و ماجرای نامکشوف سینما رکس آبادان، در دوره ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی به ایران وارد می‌شود و در کوتاه‌ترین زمان ممکن به شریک تجاری بزرگ دولت در دوره «تنش‌زدایی یکجانبه با غرب» تبدیل می‌شود، از موارد مهمی است که انتظار می‌رفت در مجموعه کتب خاطرات آقای هاشمی خط نوشتی از آن مشاهده شود!

 

نفوذ دولتی و غیردولتی

 

براساس اسناد منتشر شده در مجموعه جزوات «ظرفیت‌سازی سازمانی» به قلم باقر نمازی، دقیقا در دوره سازندگی و پس از پایان جنگ، غرب به این نتیجه رسید که NGOها به عنوان نهادهایی غیردولتی که از نظارت نهادهای قانونی در امان هستند و توانایی اجرای زیرزمینی پروژه‌های ویژه را توامان دارا هستند، باید در ایران گسترش پیدا کنند. البته این طرح تنها در ایران اجرا نشد و به طور مثال روسیه و سایر کشورهای مستقل معتقدند بنای تشکیلات جهانی «سازمان‌های غیردولتی» بر «نفوذ سازمان‌یافته» در جوامع هدف استوار است. بر همین اساس «باقر نمازی» که پس از فرار از ایران انقلابی، در سازمان ملل با عنوان جدید «افسر ارشد» مشغول به کار شده بود، پس از کسب تجربیات موفق بستر‌سازی سازمان‌های غیردولتی در مصر و تونس، بدون کوچک‌ترین نگرانی با همسر و فرزندان راهی ایران شد و برخلاف چند روز پیش، هیچ نهاد اطلاعاتی و امنیتی در فرودگاه مزاحم استاندار مشهور پهلوی نشد!

 

ساختارسازی موازی

 

هدف غرب از آغاز شبکه‌سازی اجتماعی در ایران بنا بر گزارش منتشرشده با همکاری باقر نمازی در «بنیاد اینتراک»، در مرحله اول شناسایی پایگاه‌های مردمی بود که سازماندهی رای، نظر، آرمان‌ها و ارزش‌های جامعه ایرانی را عهده‌دار بودند. در جزوه اینتراک که به قلم کاترین اسکوایر، عامل ارشد اطلاعاتی دولت انگلیس نگارش شده، از زبان نمازی به نهادهایی همچون «بسیج»، «جهاد سازندگی»، «موقوفه‌ها»، «خیریه‌ها»، «قرض‌الحسنه‌ها»، «مساجد» و «خیرین محلی بازار» اشاره می‌شود.

 

در ادامه مشاهده می‌کنیم که نمازی با تسلط بر علم «شبکه‌سازی اجتماعی»، چگونه با حمایت دولتمردان نفوذی همراه با خود، ساختارسازی موازی با خصوصیت پایبندی به ارزش‌های غربی همچون «سکولاریسم» و «حقوق شهروندی غربی» را پایه‌گذاری می‌کند.

 

جهاد سازندگی منحل می‌شود، موقوفه‌ها، هیات‌های مذهبی و قرض‌الحسنه‌ها و خیریه‌های محلی از شمول استاندارد «مسؤولیت اجتماعی شرکتی» خارج شده و به این ترتیب عایدی ثابت جامعه ایرانی از «حرکت اجتماعی خیرین بازار» که با همت و مجاهدت شهید بهشتی، منظم و ساختارمند شده بود، حذف شد. نتیجه این که ساختار «همیاران غذا» که با ریاست باقر نمازی، با هدف شبکه ساختن مجموعه سازمان‌های غیردولتی کشور اعم از خیریه‌ها و تشکل‌های محلی شکل گرفته بود، با بودجه شرکت نفت و گاز شل و دفتر نهاد ریاست‌جمهوری در سال 1376، زیرساخت حمایتی ارتباطی میان مردم و ارزش‌های نظام را تغییر داد.

 

اردوهای جهادی سرمایه‌داری!

 

دیگر جهادگران انقلابی در اردکان و نوده برای مردم خانه بهداشت و مرکز کارآفرینی برپا نمی‌کردند بلکه این عوامل انگلیسی- آمریکایی بودند که عینا مشابه وظیفه میسیونرهای مسیحی و یهودی در آفریقا و آسیا یا «کلاه‌آبی‌های سازمان ملل» در آمریکای‌جنوبی، دوره توانمندسازی جوامع را با هدف حذف اصطکاک محلی با ارزش‌ها و اهداف نظام لیبرال ـ سرمایه‌داری و بیگانگی با حکومت محلی برگزار می‌کردند. نتیجه اینکه دیگر هیچ کس از «شل» سوال نمی‌کرد، چرا در جنوب برای زنان بی‌سرپرست دوره «آموزش حقوق شهروندی غربی» با هدف «ضدیت با نظام» برگزار می‌کند! در گزارش سالانه همیاران غذا در سال 1383-1382 به موارد تلخ‌تری نیز برمی‌خوریم. باقر نمازی در این گزارش اذعان کرده دوره‌های «تسهیل‌گری ارتباط جوامع مدنی با نهادهای بین‌المللی» را در شهرها و روستاهای کشور برگزار کرده است.

 

خیز دیپلماسی نفوذ

 

جست‌وجویی کوتاه نشان می‌دهد برگزارکننده دوره‌های یادشده تشکیلات امنیتی نایاک، وابسته به وزارت خارجه آمریکا بوده است!

 

هادی قائمی، مدیر بهایی مرکز اسناد حقوق بشر وابسته به دولت هلند و عضو وقت هیات مدیره نایاک به همراه دخی فصیحیان، مدیر اجرایی وقت نایاک و رهبر کمپین تعیین اولین گزارشگر حقوق بشر ضد ایران، مدرس کارگاه مشترک همیاران غذا و نایاک در ایران بوده‌اند!

 

اهمیت این ماجرا زمانی مشخص می‌شود که بدانیم نایاک دقیقا 2 سال پیش از این ماجرا، با اعزام نیروهای تربیت شده به دست باقر نمازی در مجموعه شرکت‌های دلالی «گروه آتیه» و «شل» به آمریکا با مدیریت مستقیم گری سیک، عضو عالیرتبه شورای امنیت ملی آمریکا و مدیر پروژه «خلیج 2000» با هدف‌گذاری «سازش ایران، آمریکا و اسرائیل» تشکیل شد!

 

جالب اینجاست که اسناد تاریخی دقیقا معلوم می‌کند که کدام دیپلمات‌های ایرانی در تشکیل نایاک با امنیتی‌های آمریکا همکاری داشتند! با این احتساب می‌توان حدس زد به چه علت عوامل نایاک و پروژه خلیج "گری سیک" از جمله «ویلیام میلر» و «باقر نمازی» دقیقا در دوره اصلاحات آزادانه به ایران رفت و آمد می‌کردند و به اصطلاح معمول «برگ سبز امنیتی» داشتند.

 

پول حرام بر سفره NGOها

 

گزارش سالانه همیاران غذا نشان می‌دهد مجموعه بزرگی از بنیادها و سازمان‌های غربی با هدف تسلط بر جوامع محلی ایران، دلار و پوند و یورو به حساب‌های باقر نمازی واریز کرده‌اند؛ از «دفتر برنامه عمران سازمان ملل» تا «شورای جهانی جمعیت» و «بنیاد فردریش ابرت» آلمان و «بنیاد وودرو ویلسون» آمریکا و بانک جهانی و مجموعه بزرگی از شرکت‌های نفتی و....

 

«هیچ کشوری»، تاکید می‌کنیم، «هیچ حاکمیت مستقلی» اجازه شبکه‌سازی در روستاها و شهرها و دهستان‌های خود را به دشمنان قسم‌خورده‌اش نمی‌دهد. مردم ایران حقیقتا از پایگاه آرمانی بلندی برخوردار بوده‌اند که تاکنون در فتنه‌سازی‌های مکرر امثال باقر نمازی و اربابان غربی‌اش همچون گری سیک، برژینسکی، میلر، آلبرایت و کلینتون، رای به دوام جمهوری اسلامی ایران و استقلال و آزادی کشور داده‌اند.

 

فراموش نکنیم برخی کشورهای منطقه تنها با 10 میلیون دلار هزینه‌کرد سازمان‌های مذکور به کل دچار فروپاشی بنیادین شدند و پس از سال‌ها هنوز سر از فتنه انگیزی‌های خارجی بلند نکرده‌اند.

 

باقی و ساقی!

 

سهراب رزاقی، همکار دولتی باقر نمازی و گروه بزرگی از فتنه‌گران پس از وقایع 78 و 88 ضدنظام، از کشور گریختند اما مدیران عالیرتبه آنها که در دولت کارگزاران و اصلاحات برای جاسوسان تابلودار نایاک فرش قرمز پهن کردند و مدیریت جوامع و زیرساخت اجتماعی کشور را به ژنرال‌های انگلیسی و آمریکایی واگذار کردند بعضا هنوز در عرصه سیاست فعالند.  اکنون وقت یافتن پاسخ سوالات بنیادین است. نمایندگان نایاک (تشکل دولت‌ساخته ایرانی- آمریکایی)، چگونه با بودجه بنیاد برادران راکفلر برای آینده سیاست خارجی ایران تصمیم‌سازی می‌کنند؟! چه کسی به خانم معاون اجازه داد مسیر شبکه‌سازی در حوزه زنان را عینا مشابه دوره اصلاحات با همکاری دوستان جهانی باقر نمازی، همچون «نزار ذکا» ادامه دهد؟ چه کسی به «ن.ج» میدان داد وظایف بر زمین مانده باقر نمازی، دوست قدیمی اجلاس تونس و مصر خود در حوزه «شبکه‌سازی سازمان‌های غیردولتی» را با همراهی «علیرضا امیدوار»، مدیر شرکت نفت و گاز شل در ایران و عامل تربیت یافته در تشکیلات باقر نمازی در آتیه بهار، در پروژه «شتاب‌دهنده‌های استارت‌آپی آمریکایی» عهده‌دار شود؟ کدام جریان اهداف کارگاه‌های مدیریت اقوام و اقلیت‌های دینی و زنان برگزار شده در دوره فالوده‌خوری باقر نمازی و مدیر آن مرکز استراتژیک، با حضور دوستان منطقه‌ای باند گری سیک از جمله اوکراینی‌ها و ترک‌ها را پیگیری و اجرا می‌کند؟ به جای داماد خانواده نمازی، چه کسانی در «چتم هاوس» و «آسیا سوسایتی» پا می‌کوبند و به اربابان انگلیسی گزارش تحولات سیاست خارجی کشور در مسیر آشتی با صهیونیست‌ها را ارائه می‌کنند؟ کدام مدیر شبکه سازمان‌های زیست‌محیطی غیردولتی را پس از فرار دوست ماسون باقر نمازی از ایران به «مراد طاهباز» صهیونیست و انجمن سلطنتی انگلیس می‌دهد؟

 

فراموش نکنیم شبکه نفوذ به‌رغم دستگیری سرشاخه‌ها به کار خود ادامه می‌دهد...با صدای انقلاب همراه باشید.