کاپ اخلاق انتخابات تعلق می گیرد به!

فصل انتخابات که می شود، جریان های سیاسی برای چیدن میوه بیشتر در این کارزار سیاسی، ممکن است دست به هر اقدام ناخوشایندی بزنند و چهره نازیبایی از اخلاق در انتخابات بر جای بگذارند. شاید اگر در رقابت های انتخاباتی، کاپ اخلاق را نیز تعیین می کردند، هیچ یک از جریان ها موفق به بردن آن نمی شدند. هر چند برخی از افراد بازنده یا برنده انتخابات، نشان دادند، حفظ اخلاق و تاکید بر آن می تواند بازخورد خوبی نیز در جامعه داشته باشد.فضای انتخاباتی اقتضا می کند تا جریان ها و افراد رقیب به نقد یکدیگر بپردازند اما همین فضا، در گرماگرم رقابت ها موجب شکل گیری کشاکش هایی می شود که بویی از فرهنگ ایرانی و اسلامی در آن به مشام نمی رسد. در این زمینه در زمان انتخابات می توان پژوهش های جالبی درباره فرهنگ انتخاباتی با حضور در شهرهای مختلف و نحوه مبارزاتی نامزدها صورت گیرد و داده های آن برای آسیب شناسی فرهنگ سیاسی ایران به کار آید. اما به هرحال آنچه  به صورت کلی شاهد هستیم و نمونه هایی از آن نیز در رسانه ها منتشر می شود، برخی از بداخلاقی ها، فضای انتخابات را مسموم می کند.

غالب رقابت های انتخاباتی در سال های اخیر، حول دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب شکل می گیرد. در انتخابات ریاست جمهوری این رقابت ها با هیجان بیشتری دنبال می شود و در زمان انتخات مربوط به مجلس ها و شوراها، به خاطر محلی شدن، هیجان انتخابات نیز از حالت متراکم و متمرکز خارج می شود و در همان فضای شهری یا محلی هیجانات کم و زیاد می شود. در انتخابات مجلس دهم که با صدها نامزد انتخاباتی روبه رو بودیم، اصلاح طلبان و حامیان دولت از یکسو و اصولگرایان و گروه های وابسته به آن، از سوی دیگر، نامزدهای مورد نظر خود را در سراسر کشور معرفی کردند و تعداد زیادی نیز به صورت مستقل به مبارزه پرداختند. مبارزه ای که خوبی ها، بدی ها و زشتی های مخصوص به خود را داشت.

« من یک نکته‌ی دیگر هم عرض بکنم که نکته‌ی آخر باشد. برادران عزیز، خواهران عزیز، فرزندان عزیز من، جوانان! هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کرده‌اید. انتخاب خوب شما به خود شما برمیگردد؛ اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید که انتخاب بدی از آب دربیاید و از کار دربیاید، بدی‌اش به شما برمیگردد؛ خاصیّت کار این است. » این جملات بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم نجف آباد در 5 اسفند است. از این رو این مردم هستند که با حق انتخاب خود سرنوشت اداره کشور را رقم می زننند، به همین جهت باید برای رای مردم احترام قائل بود و پس از پیروزی یا شکست، جریان ها مردم را مقصر فرض نکنند.

پیش از برگزاری انتخابات، بداخلاقی ها نیز با تندرو و افراطی خواندن اصولگرایان شروع شد و این خصیصه توسط جریان اصلاح طلب و رسانه های آن به گونه ای تعمیم و تبلیغ شد که برند تندرویی بر اصولگرایی چسبید! به طور مشخص هر نقدی و مخالفتی با دولت و مذاکرات هسته ای و سپس برجام تندرویی در نظر گرفته می شد. همین رویه در انتخابات مجلس در قالب تبلیغات برای نامزدها و لیست ها خود را بروز داد و آرای سلبی شکل گرفت. آرایی که نه برای طرفداری از جریان اصلاح طلب که تنها برای عدم رای آوری اصولگرایان به صندوق انداخته می شد.

از سوی دیگر، موضوع لیست انگلیسی و تمرکز اصولگرایان و رسانه های طرفدار این گفتمان نیز یکی از موضوعاتی بود که در مواردی جریان رقیب و نامزدهای حاضر در لیست اصلاح طلبان را با تهمت وابسته به بیگانه ها معرفی می کرد. در لیست مورد حمایت اصلاح طلبان چه در مجلس شورای اسلامی و چه در مجلس خبرگان، افراد موثقی حضور داشتند که برچسب انگلیسی زدن به آنها، نوعی حساسیت در افکار عمومی ایجاد می کرد که در نهایت نمی توانست به نفع جریان اصیل اصولگرایی در نوع نقد خود نسبت به اصلاح طلبان باشد. در نقدها می توانست چرایی حمایت بیگانگان و رسانه های ضد انقلاب از لیست ها و افراد خاص صورت بگیرد نه نقد و توهین به افراد حاضر در لیست به وابسته بودن به انگلیس و آمریکا و غیره.

این زدو خوردها پس از انتخابات نیز ادامه داشت و رای مردم کشور به خوب و بد توسط تعدادی از فعالین سیاسی تبدیل شد. اصلاح طلبان که در تهران توانستند به پیروزی مطلق برسند، آرای این شهر را نمونه واقعی توسعه سیاسی شهروندان تهرانی در مقابل سایر نقاط کشور ارزیابی کردند. این اظهارات متناقض که مشخص نیست از هول حلیم بوده یا از روی تعصبات حزبی و منفعت طلبانه، در زمانی اعلام شده که آرای برخی از شهرها به نفع اصلاح طلبان نبوده است و آنها متهم به عدم توسعه و فرهنگ سیاسی شده اند. اگر چنین نظریاتی را اصلاح طلبان مبنای تحلیل های خود قرار دهند، آرای 20 میلیونی محمدخاتمی در سال 76، که از کل کشور بود، نتیجه عدم توسعه سیاسی شهرستان ها بوده است! به خوب و بد تقسیم کردن آرای مردم زمانی که به نفع یا علیه یک جریان است، نوعی بی اخلاقی انتخاباتی بود که می تواند تبعات بدی برای اصلاح طلبان در آینده به دنبال داشته باشد و موجب شکل گیری دو قطبی و به ضرر جریان اصلاحات شود.

تقسیم بندی و قطب بندی شدیدی که قبل و حین انتخابات صورت گرفت، خود را در ادامه نیز نشان داد. خوب و بد جلوه دادن آراء توسط اصلاح طلبان با واکنش معدودی از هواداران اصولگرایان رو به رو شد و رای آوری اصلاح طلبان در تهران با کوفی خواندن این شهر مواجه شد. هرچند این عمل توسط بسیاری از فعالین اصولگرا محکوم شد ولی نباید این عمل را در فضای هیجانی انتخاباتی بدون رابطه با آب گل آلود کردن اصلاح طلبان دانست. مردم تهران همانگونه که در انتخابات گذشته نشان دادند دلبستگی خاصی به جریان های سیاسی ندارند و آراء آنها با توجه به موقعیت زمانی متغییر است، این بار نیز به سمت لیست اصلاح طلبان گرایش پیدا کردند. اما ضدانقلابی و کوفی خواندن آراء تهران، یکی از نمودهای بد انتخابات بود.

اما در همان حال نامزدهای اصولگرای لیست تهران پس از پایان انتخابات با تبریک به رقبای خود، اخلاق بالای اسلامی و ایرانی خود را نشان دادند و به هیاهو و جنجال سازی پیرامون نتایج انتخابات نپرداختند. غلامعلی حداد عادل حتی به طنزهای مطرح شده پیرامونش در زمان تبلیغات واکنش بسیار مناسبی نشان داد که می تواند الگوی همه نامزدهای انتخابات قرار گیرد.

در کنار این موارد، اقداماتی همچون توزیع پول و دادن شام و نهار نیز برای جمع آوری آراء صورت می گرفت که هر چند این رویه ها در حال منسوخ شدن است ولی از سوی برخی از نامزدها همچنان به شکل سنتی صورت می گیرد. با وجود این گونه تبلیغات اما در این میان رفتارهای به مراتب زشتری از سوی برخی از نامزدها که نماینده فعلی مجلس نیز هستند صورت گرفت. به طور مشخصی، یکی از نامزدها در کمپین های تبلیغاتی خود بحث های قومیتی را به میان کشیده و در همان حال به زنان و نماینده سابق مجلس توهین های زشتی کرده است.

بنابراین خوب ها، بدها و زشت های انتخابات مجلس دهم، با آگاهی افکار عمومی و گسترده تر شدن انتقال اطلاعات از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی از گذشته بیشتر خود را عیان می کنند. کسانی که برای جلب آراء به هر ترفند و حیله ای دست می زنند و از سوی مقابل نامزدهایی نیز با جوانمردی در صورت باخت یا برد، رفتار مناسبی از خود نشان می دهند. می توان کاپ اخلاق این دور از انتخابات را به مردم صبوری داد که با حضور 60 درصدی خود در پای صندوق های رای، امنیت، ثبات و پیشرفت ایران اسلامی را، اولویت اول خود قرار داده اند و به تکیگاه استواری برای نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده اند.