ناگفته‌های توکلی از انتخابات 84 و احمدی‌نژاد

احمد توکلی یکی از نامزدهای آن انتخابات بود که به رسم وفاداری به میثاق اصولگرایان از کاندیداتوری انصراف داد؛ میثاقی که احمدی‌نژاد به آن پایبند نبود و اگر او هم انصراف می‌داد قالیباف پیروز انتخابات بود.

 

در آن انتخابات، شش نامزد اصولگرا که حکمیت شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را پذیرفته بودند - لاریجانی، قالیباف، محسن رضایی، ولایتی، احمدی‌نژاد و توکلی - میثاق‌نامه‌ای را امضا کردند تا جملگی به نفع نامزد برتر از نگاه نظرسنجی‌ها، کنار بکشند. میثاقی که گویا تنها توکلی به آن عمل کرد. هرچند ولایتی هم پس از اعلام نامزی هاشمی رفسنجانی به احترام او که زمانی وزیرش بود، کنار رفت. محسن رضایی هم اگرچه کناره‌گیری کرد اما در فاصله یک روزه تا انتخابات این تصمیم را گرفت، نه به دلیل پایبندی به میثاق و نتیجه نظرسنجی‌ها.

 

تصور توکلی ابن بود که اگر کنار برود، رضایی و احمدی‌نژاد هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند و کنار می‌کشند که نشد اما چنین نشد. به زعم وی اگر این کار صورت می‌گرفت، قالیباف حتما برنده می‌شد، اما آقای احمدی‌نژاد وفا نکرد.

 

نماینده این روزهای تهران که می‌گوید «عدم رعایت میثاق اصولگرایان باعث رئیس‌جمهور شدن آقای احمدی‌نژاد شد»، تاکید کرد: اگر عقل امروز را داشته باشم و به انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم بازگردم به احمدی‌نژاد رأی نمی‌دهم.

 

توکلی که از مجلس هفتم تا نهم نماینده تهران بود از ریاست حدادعادل و سلوک او در مدیریت دفاع می کند و حتی با وجود نسبت فامیلی که با علی لاریجانی دارد می گوید بین لاریجانی و حدادعادل،او حدادعادل را انتخاب خواهد کرد. به طور کلی از نگاه او حدادعادل بهترین رئیس مجلس در تمامی ادوار گذشته بوده است.

 

به گفته وی در مجلس هفتم حداد عادل شخصیت آرام بخشی بود و با روحیه مدارایی که داشت به نظر می‌رسید حقوق نمایندگان را خوب رعایت کند. حداد عادل در مدیریت تحکّم نداشت. ولی با همان مدارایی که داشت کار را جلو می برد. او با این مقدمه به سراغ نقد مدیریت لاریجانی می‌رود و با اشاره به اینکه «بگومگو»هایی که گاهی با او دارد، می‌گوید: من کتبا نوشتم و از آقای لاریجانی و باهنر به همین دلیل به کمیسیون اصل نود شکایت کردم، چراکه حقوق نمایندگان را در موارد زیادی رعایت نمی‌کنند.

 

در ادامه گزیده‌ای از مهمترین اظهارات توکلی با ویژه‌نامه نوروزی «اعتماد» را بخوانید:

 

* غیر از مجلس اول، می‌توانم بگویم که مجلس هفتم از لحاظ اهدافی که دنبال می‌کرد مجلس موفقی بود. مجلس اول را من استثنا کردم به این دلیل که اصلا فضا، مسائل و نمایندگان متفاوتی داشت.

 

* در انتخابات مجلس هفتم ما شعارهایی دادیم و دعاوی را مطرح کردیم که در انجام آن شعارها بود که توانستیم موفق باشیم. در مجلس هفتم ما «رشد» و «عدالت» هر دو را موضوع سیاستگذاری می‌دانستیم و به آن اهتمام داشتیم.

 

* برخلاف جهت‌گیری مجلس ششم که به غرب متمایل بود ما به استقلال بیشتر اهمیت می‌دادیم. شاهد آن لغو قرارداد ترک سل، ال90 و تاو فرودگاه امام بود. برخلاف مجلس ششم که بر موضوع آزادی تاکید داشت ما معتقد بودیم که اگر عدالت باشد آزادی دوام خواهد آورد.اگر عدالت نباشد آزادی هم دوام نمی‌آورد و به سمت صاحبان قدرت و ثروت اریب پیدا می‌کند.

 

* در دولت آقای موسوی به دلیل مخالفتی که با دولتی کردن اقتصاد داشتم از وزارت استعفا دادم.

 

* در برنامه چهارم می خواستند به صورت دفعی قیمت بنزین و گازوییل را با فوب خلیج فارس یکی کنند. اگر چنین کاری صورت می گرفت کشور کپ می‌کرد چراکه کشش این کار را نداشت.ما جلوی این کار را گرفتیم اما به این کار افتخار می‌کنیم. هو شدیم ولی از جا در نرفتیم.

 

* قانون هدفمندی یارانه‌ها قانون کم اشکالی بود اما اجرای آن سراسر اشکال بود. اشتباه خیلی بد مجلس و دولت این بود که مبلغ پرداختی به مردم را غیرواقعی در نظر گرفتند. ابتدا گفتند 40 هزار تومان به هر نفر می دهند اما من ضرب و تقسیم کردم و گفتم که این موضوع از طریق چهار عمل اصلی ریاضی قابل فهم است. از افزایش قیمتی که صورت می گرفت آن زمان 23 یا 24 هزار میلیارد تومان به دست می آمد که اگر همه این منبع را فقط صرف پرداخت نقدی می کردیم برای هر نفر 18 هزار تومان پول وجود داشت. پس 40 هزار تومان را از کجا می خواستند پرداخت کنند؟

 

* احمدی‌نژاد در نهایت گفت که نه 250 هزار تومان مد نظر من که به عنوان یارانه نقدی باید پرداخت شود و نه آن رقم پایینی که مد نظر شماست. می گفت حداقل 125 هزار تومان به مردم یارانه بدهیم. که اگر آن پیشنهاد خطرناک آقای احمدی نژاد انجام می‌گرفت، کار و کشاورزی در روستاها تعطیل می شد.

 

* دولت‌های ما می‌گویند که باید به حرف صاحب نظران گوش کنیم ولی این کار را کمتر می‌کنند. مثلا همین الان هم من مرتب برای آقای روحانی نامه می‌نویسم ولی کم اثر می‌کند.

 

* آقای احمدی‌نژاد یک سیاستمدار عجول و جسور بود. این دو صفت که کنار یکدیگر قرار بگیرد خطر می‌آفریند.