وقتی رهبر انقلاب، لاریجانی را ممنوع المشورت کرد/حتی وی درخواست استخاره هم نپذیرفت

 بسیاری معتقد بودند در دهه 60 و اوایل دهه 70 صداوسیما ازتحولات فرهنگی روزجا مانده بود و نیاز به تغییرات اساسی داشت.

حضور برادر رئیس جمهور در ریاست صداوسیما در همراهی رسانه‌ی مسلط کشور با رئیس جمهور تأثیر زیادی داشت؛ هرچند درهمان دوره هم با وجود همراهی ادبیات رسمی صداوسیما، گاه نقدهای تندی به صورت غیرمستقیم از دولت می‌شد، رهبری در تاریخ 7 مرداد سال 69 در این باره تذکر داده بودند؛ « این صدا و سیمایی که متعلق به این ملت است - دولت هم که متعلق به ملت و با پول جیب این ملت اداره میشود - نمیتواند بزرگترین مصلحت ملت را ندیده بگیرد و فدا کند.

مثلاً در برنامه‌های معمولی، قصاید غرایی در مدح دولت و رئیس دولت بخوانند؛ اما در یک برنامه‌ی طنز، یا در یک برنامه‌ی سیاسی و اقتصادی، زیرآب همه چیز را بزنند! متأسفانه گاهی این چیزها دیده میشود.

همین اواخر، برنامه‌یی بود که متأسفانه به شکلی ظالمانه یکی از سیاستهای دولت را با صورت حق‌به‌جانبی کوبید؛ آن هم رسانه‌ی متعلق به دولت و نظام! این، هیچ به مصلحت نیست. واقعاً یکی از گرایشهای اصولی ما این است.

بد نیست من این را به شما بگویم که گاهی بعضیها ایراد میگیرند، و آن وقت هم به حضرت امام(رضوان‌اللَّه‌علیه) ایراد میگرفتند که چرا شما این‌قدر با مراقبت و دقت و وسواس، از دولت پشتیبانی میکنید. من واقعاً از این حرف تعجب میکنم. من گاهی برای بعضی از نزدیکان و دوستان مثال زده‌ام و گفته‌ام که اتومبیلی است که تمام دار و ندار من - فرزندان، عزیزان، ثروت و موجودیم - در آن است و راننده‌ی ماهری هم پیدا کرده‌ام که از راه بسیار خطرناکی این اتومبیل را می‌برد.

من همه چیزم به این اتومبیل بسته است. اگر یک وقت چیزی هم ببینم که به نظرم ناخوشایند بیاید، کلمه‌یی که یک ذره حواس آن راننده را پرت کند و او را مشغول نماید و نتواند این راه پُرپیچ‌وخم و خطرناک را به سلامت طی کند و با عافیت به سرمنزل برساند، من مطلقاً آن کلمه را نخواهم گفت، تا خدشه‌یی به این اتومبیل وارد نشود. حالا شما میگویید که مثلاً چرا ما یک دفعه از این طرف، وزنه‌یی را محکم به این ماشین نمیکوبیم و نمیگوییم که آقای راننده! این چه نوع رانندگی است؟ یا چرا در فلان نقطه آن‌طور شد؟ یعنی به‌دست خودمان، همه چیز نظام را در خطر بیندازیم؟! این خیانت است.

آن کسی که از پشت گردنه، یکدفعه جلوی اتومبیل میپرد و یک فریاد بیخود میکشد، دارد خیانت میکند؛ خیال میکند که خدمت میکند. حالا در این وضع حساس بعد از انقلاب، وقتش نیست.»

۲۵ شهریور ۱۳۷۱ رهبری حکم عضویت علی لاریجانی درشورای سرپرستی صداوسیما را صادر کرد. " علی لاریجانی، وزیر ارشاد دولت هاشمی بود. کسی گمان نمی‌کرد که اندکی بعد او جایگزین برادر رئیس جمهور در صداوسیما شود. "

لاریجانی می‌گوید ۲۳ دی ماه رهبری در جلسه‌ای خصوصی به او گفته است، عملکرد صداوسیما در مجموع قابل قبول نبوده و با تمام تلاشها نتوانسته سیاست‌های کلی در این بخش را به خوبی دنبال کند. در واقع موضوع به مدیریت سازمان باز میگردد و ایشان تصمیم به تعویض مدیریت سازمان صداوسیما گرفته‌اند. 

لاریجانی از نگرانی‌اش درباره‌ی فعالیت‌های جدید ارشاد گفته بود: «ایشان با لطف خود، این مسیر را ستودند. بعد بیان کردند که راجع به صداوسیما کسی مثل شما را نیاز دارم و فعلا نتوانسته ام تصمیم بگیرم. در این جلسه، قصدم مشورت با شما بوده است و شخصا سوال ایشان این بود که آیا من آمادگی دارم تغییرشغل دهم؟ 

بنده توضیحاتی درباره‌ی وضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی کارهایی که شروع کرده‌ام و حکم جوانه را دارند و باید با دقت به رشد آنها کمک کرد، بیان کردم. همچنین توضیحاتی درباره‌ی صداوسیما دادم. ضمنا به ایشان عرض کردم اخیرا شما طی نامه ای وظیفه‌ی مهمی بردوش من نهاده اید. فرمودند می‌دانم. باتوجه به همین مسائل و شرایط صداوسیما، باز هم اولویت را به آن می‌دهم.

بنا شد لاریجانی فکر کند و جواب دهد. رهبری گفته بود با کسی مشورت نکن. لاریجانی همسرش را استثنا کرد و با او مشورت کرد. همسرش آشفته شد و به گریه افتاد. علی لاریجانی: «تعجب کردم چرا این واکنش را داشت. اصرار ایشان بر این بود که به هر نحو شده، مقام معظم رهبری را از این تصمیم منصرف کنم. نمیدانم چرا اینقدر از پذیرفتن مدیریت صداوسیما توسط من مکدر است،واقعا کار برایم مشکل شده. می‌دانم که اگر بار سنگین مسئولیت صداوسیما را بپذیرم و همسرم نیز این قدر مخالف باشد، مشکلات جدی برایم پیش می آید. از طرفی نگران وضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم که این کارها از بین نرود. چون زمان زیادی در آنجا نبودم و اخیرا ایشان دستورات مهم و جدیدی داده بودند. از طرف دیگر آقای محمد هاشمی، رئیس سازمان صداوسیما برادر رئیس جمهور است و با او رفاقت دارم. ضمن آن که من برای آقای هاشمی رفسنجانی ارزش والایی قائل هستم و نمیخواهم در این باره ذهنیتی پیدا کنند.

لاریجانی در یکی دو جلسه ی دیگر سعی کرد نظر رهبری را تغییر دهد که تأثیری نداشت، حتی تصمیم گرفتم سناریوهای مختلفی را که قابل طرح است، تجزیه و تحلیل کنم و راهکارهای مختلفی ارائه دهم تا ایشان بتوانند افراد دیگری را انتخاب کنند که هم نظر ایشان در تفویض مدیریت صداوسیما تحقق یابد و هم منجر به جابه جایی اینجانب نشود. 

در ادامه کتاب "روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت الله خامنه ای از سال 1318 تاکنون" آمده است:کاغذ و قلم را حاضر کردم و آقایان دکتر حداد عادل، دکتر جواد لاریجانی و.... را در نظر گرفتم و با تجزیه و تحلیل محاسن و معایب و اولویت بندی، طی نامه ای، نتایج را احصاء شده آماده کردم. اما نظر رهبری تغییر نکرد و درخواست استخاره را هم نپذیرفت. 

علی لاریجانی در دی ماه سال 1372 طی خاطراتی می نویسد: محمدآقا هاشمی، مدیرعامل صداوسیما در حاشیه‌ی جلسه ی هیئت دولت درباره ی تغییر مدیریت صداوسیما با من مذاکره کرد. ناراحت بود و می‌گفت با آقا صحبت کنید شش ماه تصمیم را به تعویق بیندازند.تا حدی هم از من دلگیر بود. داستان عجیبی شده؛ هم من از رفتن به صداوسیما ناراحت هستم، هم ایشان این گونه می‌اندیشد.

24 بهمن رهبری حکم ریاست علی لاریجانی بر سازمان صداوسیما را صادر کرد.

ادامه دارد...