عقب نشینی در برابر فتنه گران خطاست

کتر سید محمد حسینی متولد 1340 در شهرستان رفسنجان است. وی مدارج تحصیلی خود را در دانشگاه امام صادق (ع) طی کرد و تا مقطع کارشناسی ارشد در این دانشگاه ادامه تحصیل داد. حسینی دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق از داشنگاه تهران کسب کرد و پس از آن در پنجمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم رفسنجان حضور داشت. در سابقه فعالیت حسینی 4 سال رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کنیا نیز ثبت شده است. با آغاز به کار دولت نهم حسینی به ریاست دانشگاه پیام نور رسید و پس از آن در دولت دهم به عنوان وزیر ارشاد از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت. با توجه به حضور فعال دکتر حسینی در عرصه سیاست از سال های دور تا به امروز، در گفتگو با ایشان به بررسی ابعاد فتنه 88 و تحلیل درس ها و پند هایی که از آن می توان گرفت پرداختیم که ماحصل آن را در زیر می توانید بخوانید.

 

اکنون که 7 سال از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میگذرد، چه تحلیل از ریشه های انتخابات سال 88 دارید؟

ریشه فتنه ای که در سال 88 اتفاق افتاد را باید در خارج از کشور جستجو کرد. دشمنان کشور که از سال 57 دستشان از منافع سرزمینی ایران کوتاه شده بود، در طول سال های گذشته بار ها تلاش کرده اند تا این نظام مردمی را سرنگون کنند و مجدد صاحب اختیار این مملکت گردند. در این سال ها اشکال گوناگونی از دشمنی ها با جمهوری اسلامی دیده شد. از همان سال های اولیه انقلاب تحریم های مالی علیه ایران وضع شد و اموال ایران در خارج از کشور غصب و تصاحب شد. در طول دوره جنگ که با تحریک عراق و سوء استفاده از روحیه قدرت طلبی او توانسته بودند او را علیه ایران وارد جنگ کنند، در کنار حمایت های مالی، تجهیزاتی و اطلاعاتی که به صدام می دادند، ایران را تحت تحریم تسلیحاتی قرار دادند. حتی تجهیزات نظامی که از قبل توسط ایران خریده شده بود و پول آن پرداخت شده بود، با شروع جنگ تحویل آنها معلق شد. لذا دشمنان ملت ایران روش های مختلفی را در سال های اخیر آزموده بودند که در هیچ کدام از آنها موفق نشدند.

لذا به یک الگوی جدیدی از مواجه با ایران روی آوردند و آن استفاده از عناصر غرب گرای داخلی برای صدمه زدن به جمهوری اسلامی بود. الگوی این مسأله در سالیان پیش در کشور های اروپای شرقی به تواتر آزموده شده بود و جواب داده بود. غرب با استفاده از انقلاب رنگین بار ها توانسته بود دولت های مخالف غرب را سرنگون و یک دولت طرفدار غرب را با فشار خیابانی به قدرت برسانند به همین دلیل همین طرح در ایران نیز در سال 88 پگیری شد. در داخل کشور نیز افرادی که خود را معترض به انتخابات جا زده بودند در روز ها و هفته های اول فقط از تقلب سخن می گفتند ولی با گذشت زمان و بیانیه ها و شعار هایی که مطرح کردند مشخص شد که از همان ابتدا مسأله خیلی بزرگتر از یک انتخابات بوده است.

این فتنه چه ویژگی هایی داشت و فتنه گران از چه روش هایی برای توسعه فعالیت های خود بهره می بردند؟

یک مسأله خیلی مهم در طول دوران فتنه، غلبه احساسات به جای عقلانیت بود. فتنه گران به کمک غرب و رسانه های بی شمار حامی فتنه، تمام تلاش خود را برای ایجاد فضای هیجانی و احساسی به کار گرفتند. فتنه گران با مظلوم نمایی و تحریک احساسات مردم تلاش کردند که ضعف استدلالی خود را جبران کنند و به جای به کار گیری منطق بر احساسات مخاطبین خود سوار شوند. در طول دوران فتنه دیدیم که فتنه گران تلاش داشتند از گفتن اینکه قصد مقابله صریح با نظام را داریم طفره روند و سعی می کردند خود را پیرو آرمان های انقلاب و دنباله رو مشی امام خمینی جلوه دهند تا مردم تصور نکنند جریان معترض یک جریان ضد انقلاب است و از این جریان حمایت کنند.

البته این شیوه فعالیت در گذشته هم سابقه داشته است و در زمان امام علی (ع)، دشمنان ایشان با شعار خونخواهی عثمان، پرچم مخالفت با امیر المومنین را برداشتند. معاویه هم در آن زمان به صراحت نمی گفت که با امام مخالف است و می گفت قصد خونخواهی عثمان خلیفه مسلمین را دارد. و با این کار هم احساسات مردم را تحریک می کرد و هم اینکه نیت اصلی و واقعی خود را مخفی نگه می داشت.

در طول دوران فتنه دیدیم که فتنه گران خیلی به المانهای مذهبی تأکید داشتند این مسأله به چه دلیل انجام میشد؟

پیرو همان سوال قبلی، این مسأله هم یکی از تکنیک ها و روش های فتنه گران برای جذب مخاطب بود. در چند هفته بعد از انتخابات دیدیم که در شهر تهران در یک ساعت مشخص به پشت بام می روند و الله و اکبر می گویند. یا اینکه از رنگ سبز به عنوان نماد سیادت استفاده می کنند و یا اینکه از روز های مذهبی برای جمع کردن هوادارانشان استفاده می کردند مثلا در روز قدس و روز عاشورا هوادارن خود را دعوت به تظاهرات می کردند. اینها همه برای مخفی نگه داشتن نیات اصلی بود. آنها می دانستند در صورتی که به صورت علنی خود را مخالف نظام جمهوری اسلامی مطرح کنند، عده زیادی از هوادارانشان از دور و برشان خارج می شوند و یا اینکه با استفاده از مفاهیم مذهبی تلاش می کردند قشر متدین را به خود جذب کنند و بگویند اسلام واقعی ما هستیم. نه آن چیزی که در جمهوری اسلامی در حال انجام است.

 

نقش خواص را در این فتنه چه طور ارزیابی می کنید؟

یکی از اقداماتی که در سال 88 انجام دادند استفاده از چهره های موجه و یا افرادی که سابقاً در انقلاب نقشی داشته اند بود. متأسفانه بخشی از خواص یا بر اثر حقد و کینه و یا بر اثر بی بصیرتی با این جریان همراه شدند. آنها با این کار به مردم این پیام را القا می کردند که نظام به انحراف رفته و افرادی که سابقاً در نظام مسئولیت داشتند با وضعیت فعلی مخالف هستند. البته انتقاد از وضعیت مشکلی ندارد و شاید منتقد ترین فرد به وضعیت موجود رهبر معظم انقلاب هستند. چون وضعیت فعلی را با آرمان ها می سنجند و با طرح انتقادات خود تلاش می کنند مسیر دولت ها را اصلاح کنند. ولی در آن سال بحث از انتقاد گذشته بود و بحث مخالفت با روند کشور، جهت گیری ها و آرمان های کشور بود. متأسفانه در آن سال عده ای هم فریب این شیوه را خوردند و برخی از افراد ساده را می دیدیم که می گفتند چگونه است برخی از افراد شکل دهنده نظام با وضعیت فعلی مشکل دارند پس حتماً انحرافی در مسیر نظام شکل گرفته است.

عنصر جنگ روانی و جنگ رسانه ای را در این میان تا چه حد موثر می دانید؟

فتنه 88 عرصه بروز و ظهور تمام نمای جنگ روانی و عملیات روانی رسانه ای علیه نظام جمهوری اسلامی ایران بود. دشمنان کشور از آخرین روش های عملیات روانی برای حمایت از فتنه گران استفاده کردند. شگرد های خود زنی، کشته سازی و ... همه از روش هایی بود که با حمایت رسانه ای برای تحریک احساسات مردم مورد استفاده قرار گرفت. مثلاً در مورد قتل مشکوک ندا آقا سلطان ببینید چه جنجالی در عرصه رسانه ای و بین المللی انجام شد. یک موضوعی که پشت صحنه اش به خوبی و درستی معلوم نیست به عنوان یک ابزار فشار در عرصه داخلی و بین المللی علیه کشور استفاده می شود. لذا به نظر من جنگ روانی تأثیر زیادی در پیشبرد کار فتنه گران در سال 88 داشت.

اگر بخواهید به درس هایی که کشور از فتنه 88 گرفته است اشاره کنید به نظر شما مسئولین و مردم به چه مسائلی باید توجه کنند؟

درس های زیادی از فتنه 88 برای امروز کشور می توان داشت. یکی از مباحث مهمی که باید توجه شود ضرورت صیانت و حراست از نیرو های امنیتی و انتظامی در برابر نفوذ دشمن است. اگر دشمن بتواند در این دستگاه ها نفوذ پیدا کند در مواقع حساسی مانند فتنه 88 می تواند منجر به لطمات جبران نا پذیری شود. در آن سال هم شاهد بودیم که موارد معدودی نیرو های نفوذی اقداماتی را انجام دادند ولی به دلیل اکثریت نیرو های معتقد و مخلص نتوانستند چندان به نتیجه ای برسند. مسأله دیگر و مهم این است که گاهی اوقات برخی از ضعف و اشکالاتی که ممکن است در کشور وجود داشته باشد به عنوان یک بهانه برای ایجاد بمباران تبلیغاتی و عملیات روانی دشمن مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

مثلاً در مورد قضیه کهریزک که یک نقصی در کشور بوده است دیدیم چگونه تا چند روز به اصلی ترین مسأله کشور بدل شد. البته رهبری هم وارد ماجرا شدند و دستور پیگیری مسأله را دادند ولی وجود چنین نقاط ضعفی می تواند لطمات زیادی به کشور به خصوص در موارد حساسی مانند فتنه بزند. نکته بعدی که به نظرم به عنوان درسی از فتنه 88 می توان آن را ذکر کرد توجه همه مردم و مسئولین به صبر و متانت در مواقع حساس و بحرانی است. باید بدانیم که با عجله نمی توان به خوبی به سر منزل مقصود برسیم. دقیقاً همان کاری که رهبر معظم انقلاب با فتنه گران کردند. با صبر و متانت تلاش کردند که آنها را از راهی که در پیش گرفته اند باز گردانند ولی زمانی که این اقدامات ثمر نداد و فتنه گران بر مواضع خود لجوجانه ایستادند، باطن قضیه برای مردم بیشتر مشخص شد.

اما درس مهم دیگر از فتنه 88 این است که گاهی اوقات لطمه و ضربه داخلی ها خیلی بیشتر از دشمنان است. وقتی که در طول سی و چند سال گذشته، دشمن نتوانسته بود کشور را مختل کند ولی با فتنه که با همکاری نیرو های داخل کشور انجام شده بود توانست لطماتی به کشور تحمیل کند. لذا باید توجه کنیم که اگر بتوانیم مسائل داخلی را به خوبی مدیریت کنیم، دشمن خارجی کار چندانی از دستش بر نمی آید.

مسأله بعدی این بود که عقب نشینی در برابر فتنه گران خطاست. اگر در برابر خواسته های نامشروع آنها عقب نشینی می کردیم، حد یقف خواسته های نا معقول آن ها مشخص نبود. به طور کلی کوتاه آمدن در برابر هر گونه زیاده خواهی منجر به جری شدن فرد زیاده خواه می شود. شما فرض کنید اگر نظام می پذیرفت که انتخابات ریاست جمهوری تکرار شود، بعد از آن آیا می توانست در برابر سایر مسائل و خواسته های غیر قانونی آنها مقاومت کند؟ آخرین مسأله که می خواهم به آن اشاره کنم در مورد نقش مردم و بصیرت آنهاست. فتنه 88 نشان داد در صورتی که بصیرت مردم در سطح مناسبی باشد، کشور از همه لحاظ بیمه می شود. در فتنه هم زمانی که مردم به اهداف و نیات واقعی فتنه گران آگاه شدند، خودشان وارد عمل شدند و طومار آنها را در 9 دی پیچیدند. ولی این بصیرت افزایی یک اقدام کوتاه مدت نیست که در چند روز انجام گیرد. باید دستگاه های مسئول همیشه به عنوان یک برنامه دائمی خود به این مسأله توجه کنند تا در بزنگاه های مختلف کشور با لطمه و خسران مواجه نشود.