ماجرای بیانیه‌ شهید اژه‌ای خطاب به بنی‌صدر

شهید علی‌اکبر اژه‌ای از شهدای اصفهانی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی است که در حادثه 7 ‌تیر سال 1360 از جمله همراهان شهید بهشتی و بیش از 70 شهید دیگر این حادثه بود. در این راستا با مهدی اژه‌ای برادر این شهید به گفت‌وگو نشستیم.

گفت‌وگویی که ابعاد تازه‌ای را از زندگی این شهید بزرگوار و ماجرای 35 سال پیش به تصویر کشیده است.

 نقطه شروع فعالیت‌های فرهنگی، سیاسی شهید اژه‌ای از چه زمانی شروع شد؟

اژه‌ای: ایشان تقریباً از همان دبیرستان در فعالیت‌های مدرسه در برنامه‌های مذهبی که شرکت می‌کرد سایر بچه‌های مدرسه را هم با مسائل مذهبی آشنا می‌کرد؛ پس از سوم دبیرستان، که وارد حوزه علمیه شد نیز هم‌زمان در فعالیت‌های فرهنگی کانون جهان اسلام شرکت کرد، کانون جهان اسلام یک مرکزی فرهنگی علمی مهمی در سطح شهر بود که شهید اژه‌ای در کلاس‌های آن شرکت می‌کرد.

فعالیت‌های ایشان از چه زمانی شکل رسمی‌تر و جدی‌تری به خود گرفت؟

اژه‌ای: تقریباً درسال‌های 48 -49 بود که ایشان با استاد پرورش آشنایی پیدا کرد، ازآن‌پس در فعالیت‌های مخفی و زیرزمینی با استاد پرورش همکاری کرد ضمن اینکه در کنار این فعالیت‌های یکسری فعالیت‌های علنی مثل سخنرانی، تبلیغات را نیز ادامه می‌داد.

 محور فکری ایشان بیشتر حول چه موضوعات و مسائلی بود؟

اژه‌ای: چون آن زمان امام راحل به نجف تبعید شده بودند و ما هم چون در حوزه علمیه بودیم، دید و فکرمان همان دید و فکر امام بود و رژیم شاه را یک رژیم ضد اسلام و ضد انسان می‌دانستیم به همین جهت، افکار امام محور فعالیت‌هایمان بود.

 ارتباطشان با گروه‌های سیاسی چطور بود؟

اژه‌ای: ایشان با برخی گروه‌های سیاسی که تازه شکل گرفته بودند در ارتباط بود و با کارهایشان آشنا می‌شد البته بعداً مشخص شد که برخی از این گروه‌ها، گروه‌های سالمی نیستند مثل مجاهدین خلق.

از دیگر اقداماتی که شهید اژه‌ای داشت نوشتن کتاب بود؛ یکی از کتاب‌هایی که ایشان نوشت کتابی درباره جنگ اعراب و اسرائیل بود، در آن زمان یکی دو کتاب در رابطه با جنگ اعراب و اسرائیل وجود نداشت که یکی از آن‌ها را ایشان نوشت.

در اصفهان نیز با گروه توحیدی صف خیلی همکار و همراه بود، البته برخی گروه‌های دیگر هم با ایشان ارتباط داشتند ولی رابط اصلی ایشان آقای پرورش بود.

 چه میزان با بدنه جامعه و به‌خصوص جوانان ارتباط داشتند و این ارتباط به چه صورتی بود؟

اژه‌ای: در سال 47 که ما وارد کانون جهان اسلام شدیم، آنجا محل فعالیت و تجمع یکسری جوانان دبیرستانی و دانشگاهی بود که حدود 200 – 300 نفری می‌شدند که شهید اژه‌ای با آن‌ها در ارتباط بود بعدازآن در تابستان‌ها هم که جلسات سخنرانی‌ها برپا می‌شد ایشان در این جلسات شرکت داشت و از محضر علمای بزرگ و مراجع تقلید همچون آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله نوری همدانی استفاده می‌کرد و با آنان در ارتباط بود.

بعد از یکی دو سال که در کانون فعالیت کرد، خودش به‌صورت جداگانه کلاس‌هایی را دایر کرد که در آن کسانی شرکت می‌کردند که بعداً شهید شدند.

بعد از تعطیلی کانون جهان اسلام، فعالیت شهید اژه‌ای به مسجد امام علی(ع) انتقال یافت و در آنجا فعالیت می‌کرد، عصرهای پنجشنبه در مسجد کلاس‌هایی برگزار می‌کرد که 40 – 50 نفری در آن شرکت داشتند که برخی از آنان نیز بعد شهید شدند.

در ضمن این فعالیت‌های چریکی و مخفی و کلاس‌هایی که برگزار می‌کرد به چاپ نشریه و جزوه می‌پرداخت و ارتباط نزدیکی با مردم داشت، در جلسات و هیئت‌های مختلف سطح شهر شرکت می‌کرد حتی با برخی افراد در شهرهای مجاور مثل نجف‌آباد و خمینی‌شهر در ارتباط بود و در جلساتشان سخنرانی و تدریس داشت.

 آشنایی شهید اژه‌ای با شهید بهشتی از چه زمانی آغاز شد؟

اژه‌ای: شهید بهشتی با خانواده ما از چند جهت نسبت خانوادگی دارند، که همین نسبت خانوادگی باعث رفت‌وآمدهای خانوادگی بود بعدازآن هم هر وقت شهید بهشتی به اصفهان می‌آمدند به دیدنشان می‌رفتیم و جلساتی داشتیم نتیجه این روابط این شد که شهید اژه‌ای از اواسط دهه 40 جلساتی را در اصفهان و گاهی هم در تهران به‌صورت مستمر با شهید بهشتی داشت و در کلاس‌های ایشان هم شرکت می‌کرد و از ایشان به‌عنوان استاد در چاپ و تصحیح جزواتش مشاوره می‌گرفت.

فعالیت‌های شهید اژه‌ای حین پیروزی انقلاب و بعد از آن به چه سمتی رفت؟

اژه‌ای: در حین انقلاب شور زیادی داشت، ایشان یک سخنرانی در سمیرم داشت که منجر به راهپیمایی شد و حتی مردم ژاندارمری سمیرم را تسخیر کردند، در اصفهان هم در مسجد سید یک سخنرانی پرشوری در زمان حکومت‌نظامی داشت.

بعد از پیروزی انقلاب هم فعالیت‌هایش در دفتر اصفهان حزب جمهوری اسلامی ادامه پیدا کرد به‌صورت جداگانه نیز خودش یک دفتر تبلیغاتی داشت که و درباره مسائل سیاسی از این طریق بیانیه صادر می‌کرد، یکی از بیانیه‌هایی که ایشان صادر کرد که باعث حرف و نقل‌های زیادی هم شد درباره بنی‌صدر بود، در آن بیانیه چند سؤال از بنی‌صدر پیرامون ولایت‌فقیه و عملکرد آن پرسید که چون آن زمان بسیاری از افراد طرفدار بنی‌صدر بودند تندهای زیادی با ایشان داشتند هرچند بعد از شهادتش عذرخواهی کردند.

در دو، سه ماه آخر هم فعالیت‌های ایشان به دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی در تهران منتقل شد که همان‌جا هم به شهادت رسیدند.

 

ازلحاظ شخصیتی شما شهید اژه‌ای را چطور توصیف می‌کنید؟

اژه‌ای: ازلحاظ شخصیتی ایشان ویژگی‌های متعددی داشت و یک فرد چندبعدی بود، به‌گونه‌ای که هم اهل‌قلم و کتاب بود هم سخنرانی‌های پرشوری داشت و هم در تدریس دبیر بسیار موفقی بود.

از بعد شخصی نیز فردی زاهد، عابد، شب‌زنده‌دار و عاشق شهادت بود، ایشان از قبل از انقلاب در دعاهایش طلب شهادت از خداوند می‌کرد، ازلحاظ اخلاقی هم فرد خوش‌برخورد و پرجاذبه‌ای بود که هنوز پس از سی‌وچند سال از شهادتش دوستان ایشان همیشه از برخوردهای پرجاذبه ایشان یاد می‌کنند.

شهید اژه‌ای در مناظره هم فرد قوی و متبحری بود خیلی‌ها می‌گویند مناظراتی که ایشان در رابطه با بنی‌صدر و منافقین داشت باعث روشنگری در میان مردم بود.

در مکتب‌شناسی هم فرد با دانشی بود به‌طوری‌که در رادیو اصفهان پیرامون مکتب مارکسیسم به مدت یک سال تحلیل کاملی داشت، بنابراین بااینکه ایشان هنگام شهادتش 29 سال بیشتر نداشت ولی حجم فعالیت بسیار زیادی داشت که 5-6 جلد کتاب و حدود 20 جزوه حاصل آن بود.