کاربرد دوگانه واژه حقوق بشر در فرهنگ غرب

حسن عابدینی کارشناس مسائل بین‌الملل درباره حقوق بشر آمریکایی گفت : آمریکا پر ادعا ترین دولت در احقاق حقوق بشر خود بزرگترین ناقض ابتدایی ترین حقوق یک بشر است این دولت کارنامه سیاهی در نقض حقوق بشری چه در داخل کشورش و نادیده گیری حقوق سیاه پوستان و چه در کشور های دیگر دنیا از عراق و سوریه تا افغانستان و مصر دارد. با این حال هنوز هم از ادعای خود دست بر نداشته و حتی برای نیل به اهدافش این مسئله را ابزاری کرده و بر ملت هایی چون ایران فشار وارد می آورد. در همین خصوص با «حسن عابدینی» مجری صدا و سیما به گفتگو نشسته ایم.


*علت این که آمریکایی ها حقوق بشر را روی ترازوی ثروت و قدرت وزن می¬کنند چیست و بفرمائید چرا این کشور با این همه ادعای حقوق بشری کفه ثروت و قدرت را در برابر حقوق بشر ترجیح می دهد، چنانچه اگر کشتار هزاران نفر انسان بی¬گناه در هر نقطه¬ای مطابق اهداف ثروت و قدرت آمریکایی باشد مخالفتی با آن نمی¬کنند ولی اگر اعدام یک قاچاقچی یا متجاوز به عنف و جاسوس بر خلاف اهداف آمریکایی باشد، با هوچی گری، سازمان های بین الملی را برای صدرور قطعنامه علیه آن کشور ترغیب می کند؟


حقوق بشر از جمله واژگانی است که کاربرد دوگانه دارد و در چهارچوب امپراطوری رسانه ای وسیاسی قدرت های بزرگ تلاش شده تا درچهارچوب منافع این کشورها مورد استفاده قراربگیرد.
مثل برخی دیگراز واژگان همانند بحث¬های مربوط به حقوق اقلیت ها یا حتی انتخابات و دموکراسی، اینها موضوعاتی هستند که دومعنای متفاوت دارند.
یکی در چهارچوب منافع غربی ها و به ویژه ایالات متحده است که استنباطش از حقوق بشردرکشورهایی که غیرهم سو با خودش است یک بحث است و در مورد خودایالات متحده و کشوهای هم سو با خودش موضوع دیگری است.


مثلا ما میبینیم که انتخابات را درهمه جا می گوید که خوب باید باشد اما اگر مردم غزه آمدند و یک حماس را به عنوان یک گروه مقاومت فلسطینی انتخاب کردند آنها را بیش از 8 سال است که مورد تحریم قرار می دهد و آنها را محاصره اقتصادی و نظامی و سیاسی و دیپلماتیک می کند.


در حوزه حقوق بشرهم همینطوراست، خودش بدترین جنایت ها را درقبال مردم دنیا انجام می دهد از جمله اتفاقاتی که در گوانتاناما افتاده وصدها نفر را بدون کوچکترین دلیل قانونی و بدون داشتن وکیل دستگیرکرده و در بدترین شرایط ممکن نگه می دارد و مورد شکنجه قرار می دهد و یا در گوانتانومو و ابوغریب هم همین گونه است دیدیم که عکس هایی که منتشر شد نشان داد بدترین جنایت ها در قبال افراد عراقی انجام شده و موضوعاتی که واقعا بشریت شرم دارده که آن ها را بیان کند.


اما اگر یکی از طرف داران ایالات متحده در هر گوشه¬ای از دنیا حتی به عدالت و در چهار چوب قانون مورد بازپرسی قرار بگیرد به شدت امریکایی ها جال و جن جال به پا می کنند. این نشان می دهد که حقوق بشریک واژه ای با کار برد دوگانه ای هست که امریکایی ها بسته به این که آیا منافع شان در تعقیب آن قرار دارد و یا در سکوت در برابر آن، تعریف می شود و یک واژه یکسانی نیست و در برابر این موضوع برخورد یکسانی انجام نمی دهند.


*چرا دولت مردان ما موارد نقض حقوق بشردر امریکا را مورد توجه قرار نمی دهند آیا نباید جمهوری اسلامی برای دفاع از مظلومین که در امریکا حقوق شان تضیع می شود اقدام و تحرکی داشته باشد؟


 جمهوری اسلامی سال ها است که در کمیته ستاد حقوق بشری که در جمهوری اسلامی است موارد نقض حقوق بشر در کشور های غربی را مطرح می کند و در کمیته های عمومی که معروف است به  یو پی آر این ها را مطرح می کند. ما طی چند سال گذشته هم شاهد بودیم که کمیته حقوق بشر این کا رار می کند. و لی آن چه که تفاوت وجود دارد این است که به دلیل این که بیشتر یا تمام نهادهای بین المللی اسیر دست قدرت های بزرگ و امریکایی ها هستند مثل سازمان ملل ، شورای امنیت ، آژانس بین المللی اتمی و نهادهای بین المللی دیگر بنابراین تبعا رای که امریکایی ها و کشور های غربی در آنجا دارند مانع از پیگیری حقوق ملت ها می شود.
نکته دوم این که علاوه بر بحث مربوط به قدرت های بزرگ، قدرت امپراطوری رسانه ای غربی ها و به ویژه ایالات متحده مانع از این می شود که جریان ضد هژمون امریکایی خیلی در دنیا رشد و نمو کند به همین دلیل اگر یک کوچکترین کاری در یک جایی از دنیا بیفتد که مخالف امریکایی ها باشد آن ها با امپراطوری رسانه ای خود تلاش می کنند تا این را بسیار و بسیار برجسته کنند همچنین در رسانه های تصویری، شنیداری و نوشتاری و مجلات و روزنامه ها و شبکه های اجتماعی نیز آن را برجسته می کنند. اما کشور های دیگر به دلیل نداشتن این ابزار رسانه ای قدرتمند حرف های¬شان به گوش سایر ملت ها نمی رسد، نه این که آن ها حرفی برای گفتن ندارند بلکه به دلیل نداشتن یک ابزار و یا ابزارهای رسانه ای قدرتمند نمی توانند حرف خودشان را به درستی در اختیار افکار عمومی بین المللی دنیا قرار بدهند.


*ایران از جمله کشورهایی است که قریب به 17هزار شهید ترور دارد. در بسیاری از این ترورها دست پنهان دولت امریکا و حمایت های امریکایی آشکار شده است به مانند ترور دانشمندان هسته ای که مسئولان امریکایی در صحبت های خود به طور غیر مستقیم و تلویحی آن را راهکاری برای مقابله با هسته ای شدن ایران می دانستند. حال با این تفاسیر چرا این کشور باز هم در زمینه حقوق بشر ادعا دارد؟ تحلیل شما از این مسئله چیست؟


 امریکا با حقوق بشر یک برخورد ابزاری می¬کند و گرنه دخالت ایالات متحده امریکا در همه کشورها از جمله در ایران یک ریشه 63یا 64ساله دارد و حداقل این است که ما می توانیم مهمترین نقض حقوق بشر و دخالت درایران را برگردانیم به سال 1332که کودتای نظامی انجام داد بر علیه دولت ملی ایران را سرنگون کرد.
بنابراین اگر ما بخواهیم میزان دخالت های امریکا و نقض حقوق بشر و نقض حقوق کشور ها فهرست کنیم را حتی در ایران به 63سال اندی برمی گردد. یا در مورد همین برجامی که پیش رو داریم ما دریک هفته مواجه هستیم با این که از تروریست هایی حمایت کردند که رهبر معظم انقلاب را در سال 1360را ترور کردند و بعد ما می بینیم در هفتم تیر از تروریست هایی حمایت کردند که عاملان این جنایات بودند.


الان هم این تروریست ها را مورد پشتیبانی قرار می دهند که در واقع ده تن از مسئولین جمهوری اسلامی در مقر جمهوری اسلامی به شهادت رساندن و یا هواپیمای مسافر بری ایران را در هوا سرنگون می کنند و مسائلی از این دست کم نیست و یا حمایت از صدام بر ضد جمهوری اسلامی و یا ترور های کوری که در ده 60حتی در شهر های بزرگ و کوچک اتفاق افتادو ثمره آن جنایت ها 17هزار شهیدی است که شهدای ترور نامیده می شود والان با اسم و رسم وجود دارد.


بنابراین آن چه که اتفاق افتاده این است که ایالات متحده امریکا متأسفانه پایبند به هیچ گونه حقوق فردی و بشری نیست و لذا این که چرا این کارها را می کنند این ریشه در خوی استکباری امریکا دارد و به نظر نمی رسد که این خوی استکبار یکنا گذاشته بشود مگر این که مثل آن چه که در دنیا اتفاق افتاده، یک زمانی هیتلر خودش را در دنیا سرآمد می دانسته و جنایت انجام می داده است. یا موسیلین و یا قدرت های بزرگ مثل انگلستان و یا اتحاد جمادی شوروی که یک زمانی ابر قدرت بودند و امروز هم امریکایی ها ، بنابراین این که ممکن است جریان تاریخ تغییر بکند این جریانی است که ممکن است اتفاق بیفتد ولی فعلا امیدی به رعایت حقوق بشراز سوی امریکایی ها  نیست با توجه به ساختار و نظامی که در آمریکا حاکم است.


*هدف از این که پرونده حقوق بشر در ایران توسط امریکایی ها علیرغم نقض حقوق بشر توسط امریکایی ها همیشه محل بحث بوده چیست و برای اقدام فعالانه، دولت و دستگاه دیپلماسی باید چه اقداماتی انجام بدهند؟


طبعا موضوع حقوق بشر یک موضوعی است که امریکایی ها در چهار چوب فرهنگ خودشان آن  را تعریف می کنند و تلاش می کنند آن را به دنیا تحمیل کنند. چون مثلا از دید ما فردی که اقدام به جاسوسی می کند برای یک کشور بیگانه به ویژه امریکا ویا رژیم صهیونیستی، باید با بیشترین مجازات مواجه شود ولی آن ها چون منافعی از قبل این موضوع می برند، تلاش می کنند تا زمینه برای آزادی آن ها ایجاد کنند تا منافع شان تامین شود.


در حوزه های فرهنگی و آموزه های دینی نوع نگاه کشورها متفاوت است. همان گونه که در خود امریکا نوع نگاه شان و یا نوع مجازاتی که برای یک جرم درنظر گرفته می شود با ایالت دیگر متفاوت است. لذا امریکایی ها تلاش می کنند تا آن هژمون خودشان را مسلط کنند بر کشورها که در حقیقت این در چار چوب اصطلاح فرهنگی و تهاجم فرهنگی و البته در چهار چوب ایجاد گسست در آن کشور و فعال کردن گسل ها درآن کشور از جمله قومیت ها و بحث های جنسیتی و زنان و مردان و بحث های نسل ها مثل جوانان و نوجوانان و یا بحث های گروه های اجتماعی مثل معلمان، کارگران، کشاورزان و موضوعاتی که امریکایی ها درسطح دنیا این سیاست را دنبال می کنند.


بنابراین احساس شان بر این است که با موضوع حقوق بشر و فشار در این مسئله بر روی جمهوری اسلامی دو کار را توأمان پیش می برند. یک ایجاد شکاف در داخل کشور و دوم  اعتبار زدایی از جمهوری اسلامی با توجه به قدرت تبلیغاتی که دارند، در افکار عمومی بین المللی است؛ تا مانع از این بشوند که جمهوری اسلامی به عنوان یک الگو برای سایر ملت های مستقل مطرح بشود بنابراین به نظر نمی رسد که در آینده دست از این موضوع بردارند چرا که آن ها با تمام توان تلاش می کنند که مانع از ایجاد وحدت و یک پارچگی و آرامش در کشور ایران شوند.