غرامتی که آمریکایی ها پرداخت نکرده اند!

دادگاه‌های آمریکایی‌ تا کنون در چند مرحله غرامت‌های سنگینی را علیه ایران بابت چند عملیات تروریستی وضع کرده اند که هیچ کدام ارتباطی با جمهوری اسلامی ایران ندارد. یکی از این موارد، حکم دیوان عالی آمریکا مبنی بر برداشت دو میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه شده ایران در بانک‌های نیویورک است، بابت پرداخت غرامت به خانواده‌های کشته شدگان انفجار 1983 بیروت. مورد دیگر حکم دادگاهی است که ایران را به پرداخت بیش از 10.5 میلیارد دلار غرامت به خانواده قربانیان حملات تروریستی 11 سپتامبر و شرکت‌های بیمه متضرر در آن حادثه محکوم کرده است. جالب آنکه شواهدی وجود دارد که آمریکایی‌ها نیز خود به آن معترفند که سعودی‌ها در 11 سپتامبر نقش اصلی را داشته‌اند ولی در عین حال نه تنها محکومیتی اتفاق نمی‌افتد بلکه بزرگترین قراردادهای فروش تسلیحات نظامی بین دو کشور پس از این حوادث امضا می‌شود.

سئوال اصلی اینجاست ایران به چه جرمی باید چنین  غرامت‌هایی بپردازد در حالی که هیچ نقش مستقیم یا غیر مستقیمی در این حوادث نداشته است؟ اما اگر قرار باشد ایران چنین غرامت‌هایی بپردازد، سهم آمریکایی‌ها در پرداخت غرامت به ایران بسیار سنگین‌تر خواهد بود. این یادداشت فقط قرار است مقطعی کوتاه از فراز و نشیب‌های ارتباط نزدیک به هفتاد ساله‌ی  ایران و آمریکا، یعنی هشت سال دفاع مقدس را بررسی کند و مواردی که آمریکایی‌ها باید به ایران غرامت بپردازد را به زیر ذره‌بین ببرد.

آمریکا پشتیبان اصلی صدام در جنگ بوده است؛ شواهد روشنی وجود دارد که آمریکایی‌ها علاوه بر تحریک صدام برای حمله به ایران، در مقاطع زمانی مختلف اقدام به ارسال اطلاعات نظامی، کمک‌های اقتصادی، سیاسی و تجهیزات نظامی به عراق کرده‌اند. نباید فراموش کرد صدام حسینی که به ایران حمله کرد و آمریکایی‌ها ظاهرا بی‌طرف ماندند ولی در عمل پشتیبان بعثی‌ها شدند و در سالهای آخر جنگ رسما به نفع وی وارد جنگ با ایران شدند؛ همان صدامی است که به کویت حمله کرد و بوش پدر به واسطه‌ی آن به عراق حمله کرد و همان صدامی است که بوش پسر به بهانه‌ی از بین بردن سلاح‌های کشتار جمعی‌اش بار دیگر به اوتجاوز کرد و حکومت صدام را سرنگون ساخت.

لذا تمام رفتار آمریکایی‌ها در طول جنگ هشت‌ساله کاملا برنامه‌ریزی شده و با هدف ضربه زدن به جمهوری اسلامی انجام شد. آمریکایی‌ها در تمام جنایت‌های رژیم بعث عراق شریکند و نقش اصلی را بازی کرده‌اند. تا زمانی که صدام گوش به فرمان بود، حمایت کردند و زمانی که فرمانش از دستشان خارج شد به او حمله کردند.

اگر قاعده این باشد که ایران خسارت و غرامت حوادثی را که هیچ گونه ارتباطی با آنها ندارد بپردازد، اول از همه آمریکا باید غرامت حوادثی را که رسما در آن نقش داشته است را بپردازد. بر این اساس هر خسارتی که ایران در جنگ تحمیلی دیده است، اعم از خسارت جانی، اقتصادی  و ... ، آمریکا در شکل‌گیری آن نقش کلیدی را داشته است و باید بابت آن به ایران خسارت بدهد، خصوصا آنکه دیگر صدامی نیست ولی اصلی‌ترین حامی‌اش یعنی دولت آمریکا وجود دارد.

این غرامت را باید در سه بخش تقسیم بندی کرد. بخش اول غرامت از بین رفتن منابع انسانی است، بخش دوم از بین رفتن منابع روزمینی و زیرزمینی کشور است مانند نفت و گاز و ... . بخش سوم هم صدمه‌ای است که بخاطر از دست دادن فرصت‌ها به کشور وارد شده است.

هنوز کار کارشناسی دقیقی بر روی میزان خسارتی که آمریکایی‌ها به ایران زده‌اند انجام نشده است ولی برآوردها اعدادی چند تریلیون دلاری را نشان می‌دهند.

غرامت منابع انسانی

در طول هشت سال جنگ تحمیلی بیش از 200 هزار نفر از مردم کشور شهید شده‌اند  که حدود ۱۶ هزار نفر در جریان بمباران مناطق مسکونی به شهادت رسیدند و بقیه در جبهه‌های نبرد؛ این در حالی است که فقط بیش از 500 هزار جانباز دارای پرونده داریم. غرامت این تعداد شهید و جانباز بر عهده‌ی آمریکایی‌هاست و این جدا از غرامت 17000 شهید تروری است که در آن سالها توسط منافقین مورد حمایت آمریکا در کوچه و خیابان‌های شهرها ترور می‌شدند. فراموش نکنیم جوانانی که در طول این هشت سال جنگ به شهادت رسیدند هر کدام جزو بهترین‌ و نخبه‌ترین سرمایه‌های انسانی کشور بودند.

سرنگونی هواپیمای ایرباس ایرانی، حمله به کشتی‌ها و نفت‌کش‌های ایرانی نیز در سالهای پایانی جنگ دخالت‌های مستقیم آمریکایی‌ها در جریان جنگ تحمیلی بود. کشتار مردم ایرن و عراق همچون مردم شهر حلبچه با بمبارن شیمیایی یکی از تاسف‌انگیزترین اقدامات صدام بود که با گازهای خریداری شده از غرب و در سکوت سازمان‌های حقوق بشری جهانی اتفاق افتاد و هنوز که هنوز است مردم ایران با تبعات زیستی و فیزیولوژیک آن سروکار دارند.

غرامت منابع روزمینی و زیرزمینی

از همان آغاز جنگ عراقی‌ها با هدایت اطلاعاتی آمریکایی‌ها پالایشگاه‌ها و منابع نفتی ایران را مورد حمله خود قرار دادند؛ اتفاقی که تا پایان جنگ ادامه داشت، خصوصا در ماجرای جنگ نفت‌کش ها به اوج خود رسید. خسارت‌های ناشی از افت تولید و واردات نفت در کنار تعمیرات سنگین تاسیسات نفتی کشور در زمانی که کشور به دلیل جنگ دچار رکود اقتصادی بود در آن سالها فشارهای سنگینی را به مردم وارد کرد.

 براساس منابع جمع آوری شده در کتاب اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی، میزان خسارتهای مستقیم وارد شده به ایران از محل تخریب ساختمان ها و تاسیسات، ماشین آلات و تجهیزات و مواد و کالاها سر جمع رقمی بالغ بر 3081 میلیارد تومان به نرخ جاری سال 59 تا 67 خواهد بود. این رقم در صورتی که بر مبنای دلار رسمی و تغییر آن به ریال و دلار تبدیل شود، می توان گفت سرجمع خسارات جنگ تحمیلی برای ایران رقمی معادل 440 میلیارد دلار بوده است.

غرامت فرصت‌های از دست رفته

جمهوری اسلامی در حالی وارد جنگ شده بود که یک سال و نیم از وقوع انقلاب نگذشته بود و شور انقلابی و حضور مردم در عرصه‌های مختلف تولید و عمرانی کشور می‌توانست انقلابی اقتصادی را نیز به دنبال داشته است. اما تحمیل جنگ هشت ساله به نظامی که عمر آن بسیار اندک بود، بسیاری از فرصت‌ها را از بین برد. خسارت وارده از دست رفتن فرصت‌ها شاید تا سالهای سال قابل جبران نباشد و این از جمله غرامت‌هایی است به پای آمریکایی‌ها نوشته شده است.

متاسفانه ضعف دستگاه دیپلماسی  و حقوقی کشور سبب شده است به دنبال محکوم کردن آمریکا در مجامع بین الملی نباشیم و تماشاگر جسارت‌های طرف مقابل باشیم. آنها می خواهند غرامت حوادثی را بگیرند که ما در آن بی نقش بودیم ولی ما به دنبال غرامت خسرات‌هایی هستیم که آمریکایی نقش کلیدی در آن داشته اند.