من تئوریسین «عبور از خاتمی» نیستم/اصلاح‌طلبان فیش‌های حقوقی خود را منتشر کنند

 سعید حجاریان که یکی ازتئورسین‌های مطرح جریان اصلاحات است در سخنانی درباره فسادستیزی بیان داشت که راه مبارزه با فساد از دموکراسی می‌گذرد و از اصلاح‌طلبان خواست تا برای شفاف‌سازی اقدام به انتشار فیش‌های حقوقی ‌خود کنند.

 

در ارتباط با وجود فساد در ساختارهای سیاسی و اقتصادی ایران اظهار کرد: فساد در ایران یک موضوع ساختاری است؛ یعنی از قدیم بوده و به بعد از انقلاب یا قبل آن هم ربطی ندارد. فساد از سال‌ها قبل مشروطه، در ایران وجود داشته است و تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است.این‌که الان می‌خواهند ببینند فساد از چه زمانی آغاز شده و توسط چه کسانی رونق گرفته به درد دعوای سیاسی می‌خورد؛ مبارزه ریشه ای فساد با این چالش ها که فقط جدال سیاسی را رونق می دهد، امکان‌پذیر نیست.

سازمان UNDP به این تعریف از فساد می‌گوید شفافیت علیه علنیت. یعنی این سازمان برای چنین مفهومی تعریف متفاوتی ارائه می‌دهد؛ چرا که فساد را کلمه تندی می‌داند ؛ از این رو با استفاده از واژه های شفافیت و علنیت به ضرورت وجود شفافیت ارزش می دهد، یعنی اهمیت را بر وجود شفافیت گذاشته‌اند.

فساد ایران فقط فساد اقتصادی نیست، مشکل اساسی ما وجود فساد سیاسی است که بوجود آورنده‌ فساد اقتصادی شده است. فساد سیاسی «ام الخبائث» است و فسادهای دیگر را پروش می‌دهد. در همین رابطه باز تاکید می‌کنم که رانت نفتی یکی از مشکلات اساسی ایران است.

شاخصه‌های دموکراسی را در نظر بگیرید. هر اندازه که این شاخصه ها در یک کشور بالاتر باشد، فساد در آن کشور کم‌تر است. رابطه معکوسی میان شاخص‌های توسعه و دموکراسی با رشد و رواج انواع فساد وجود دارد. دموکراسی لوازمی دارد و بحث دامنه‌داری است اما تا همین جا برای این مبحث دانستنش کافی است که اگر کسی واقعا قصد مبارزه با فساد را دارد باید برای رشد شاخصه‌های دموکراسی تلاش کند.

چند سال پیش می‌گفتیم ادب مرد به ز دولت اوست.دولت به معنی مکنت است. هر دولت ادبی دارد. ادب دولت چیست؟ به نظر من مهم ترین تعبیر از ادب دولت عدالتش است.اگر دولتی نتواند عدالت را رعایت کند و تبعیض ایجاد کرد به دولت ظالم تبدیل می شود. نمی‌گویم دولت‌های اخیر بی ادب بوده‌اند، این بی عدالتی از زمان های قدیم برای جامعه ما عادی شده است.

از سوی دیگر باید به رابطه مردم و دولت ها بپردازیم، در ادبیات عرفانی به رابطه ی مرید و مراد می گویند ارادت. نمی شود که دولت ادب نداشته باشد اما از مردم انتظار ارادت داشته باشیم. حالا نمود ارادت را کجا متوجه می شویم؟ آنجایی که به جای چک کردن بلیط مترو یک روز به مردم بگوییم بر اساس ارادت خودشان از مترو استفاده کنند و آن روز شاهد فساد یا حق خوری نباشیم.

البته باید گفت همانقدر که رواج فساد امری دور از کنترل است، ریشه‌کن کردن آن آسان است. راه حل آن است که عدالت توسط دولت رعایت شود، سپس همان دولت عدالت پرور مردم را از بیرون کنترل کند و در ادامه کم کم آن ها را به وجدان خود واگذارند. حتما در جامه ای که عدالت توسط دولتش رعایت می شود کنترل‌های بیرونی هم به کنترل درونی تبدیل می‌شود.

اصلا دونرخی بودن ارز در کشور ما خودش فساد زا است . مثالی می زنم که متوجه منظورم از رشد فساد در میان خود مردم بشوید، زمان جنگ قیمت شیر دو نرخی بود، آیا بقالی را نمی شناختید که نرخ ارزان تر را به فامیل خودش بدهد و گران ها را برای مردم بگذارد؟

این‌که پیروز واقعی عرصه مبارزه با فساد، آن هم در زمانی که هر دوجناح یکدیگر را در ایجاد و رواج فساد متهم می‌کنند، کیست را نمی دانم. اما می دانم اگر جلوی آن گرفته نشود، نظام می بازد. اصطلاحی تحت عنوان اجماع مرکب وجود دارد، همه می‌گویند گروه مقابل دزدی کرده است، پس آن کسی که از بیرون دارد ما را تماشا می‌کند می تواند بگوید نظام دزد است.

اگر این قصه را بخواهند کش بدهند، عده‌ای از مردم می‌گویند ما در انتخاباتی که هر دو جناحش در فسادها دست داشته، شرکت نمی کنیم. چنین رویه‌ای معمولا خواست جناح راست است .آن‌ها می خواهند مشارکت انتخاباتی را پایین بیاورند و خوب مشخص است که با کاهش مشارکت ما ضرر می کنیم. نقشه‌ی راست ها همین است نمی‌خواهند مبارزه کنند بلکه می‌خواهند با ایجاد هیاهو صحنه را به نفع خود تغییر می دهند.

بهترین کاری که اصلاح طلبان می توانند در این فرصت انجام دهند این است که نشان دهند نیروهای قابل اطمینان نظام و مردم هستند. بدون شک اگر در داخل خودشان نمونه‌ای از فساد و فاسد را دیدند، سریعا بدون در نظر گرفتن مصالح جناحی باید اعلام کنند و از او برائت جویند.

اصلاح‌طلبان پرچمدار مبارزه با فساد باشند، فیش‌های حقوقی خود را منتشر کنند و در آزمون قانون از کجا آورده‌اید شرکت کنند.

بد نیست که در این میان اصلاح طلبان فیش های حقوقی خود را منتشر کنند. اعلام کنند که قوه قضاییه قانون از کجا آورده اید را از آنها شروع کند. من معتقد هستم اکثریت غریب به اتفاق اصلاح طلبان از این آزمون سربلند بیرون می آیند. جوان های اصلاح طلب که تازه وارد صحنه شده اند و چیزی از خودشان ندارند ، بزرگ‌ترها و قدیمی‌ها پیش قدم شوند و در این آزمون شرکت کنند، نکته اینجاست که اگر از میانشان کسی وجود داشت که از رانت‌ها استفاده کرده بود و در اموراتش فساد مشاهده شد را هم باید معرفی کنند و به هیچ وجه از او حمایت نکنند. من مطمئن هستم اصلاح طلبان رو سفید از این امتحان بیرون می‌آیند.

مردم بعد از تشکیل فراکسیون امید انتقادات جدی به اصلاح طلبان وارد کردند اما باید در جواب آنها گفت اگر اصلاح طلبان رد صلاحیت نمی شدند امروز افراد قوی تری وارد مجلس شده بودند و عملکرد فراکسیون اصلاح طلبان هم به گونه دیگری بود.

اصلاح طلبان اجباری برای حمایت از روحانی ندارند، بلکه مایل به این کار هستند. برای انتخابات آینده گزینه ای بهتر از روحانی وجود ندارد.از سوی دیگر روند اوضاع به گونه‌ای شده که در بیشتر مواقع عملکرد روحانی با خواست اصلاح طلبان یکی بوده است و از این رو می‌توان با قاطعیت گفت گزینه ی اصلاح طلبان برای انتخابات آینده همین آقای روحانی است. این نکته را فراموش نکنیم که اصلاحات مجبور نیست از روحانی حمایت کند، بلکه مایل هستیم از او حمایت کنیم.

روحانی از اصلاح طلبان فاصله نمی گیرد؛ چراکه به طور کل پایگاه رای‌ش در میان ما قرار دارد. درست است که نتوانسته به صد در صد خواست اصلاح طلبان جامه عمل بپوشاند اما کارهای حداقلی را برای ادامه راه انجام داده است.

رد صلاحیت شدن آقای روحانی با عقل سلیم جور در نمی اید این کار بعید به نظر می رسد. بالاخره عده ی زیادی هستند که با ایشان مخالف هستند و تلاش‌ خود را هم انجام می دهند که او مجدد به عرصه انتخابات باز نگردد. در زمانه ای هستیم که در جریان اصلاح‌طلب قحط الرجال نیست و افراد مناسبی برای حضور در مقام ریاست جمهوری داریم اما نکته آنجاست که تایید صلاحیت آن ها مشکل است.

در برخی مواقع به غلط از من به عنوان تئوریسین طرح عبور از خاتمی یاد می‌کنند . من این موضوع را تکذیب می‌کنم . این طرح توسط دفتر تحکیم وحدت آن مقطع زمانی ارائه شد و من آن زمان در دفاع از آقای خاتمی سخنرانی‌ها و مقالاتی در نقد عبور از خاتمی داشتم؛ حالا با گذر زمان آن دوستان هم متوجه شدند که نظرشان اشتباه بوده است