هشدار تئوریسین اصلاحات به دولت و کارگزارانی ها

تاجیک که با شرق گفت و گو می کرد، با انتقاد از طرح گفتمان اعتدال گفت: آنچه به عنوان گفتمان اعتدال نامیده می‌شود، در شرایط کنونی یک «نام» است، یک اسم است، یک اسم بی‌مسما. تعریف دقیقی از آن نشده است. عناصر مفهومی و نظری آن تعریف خاصی ندارد و حتی در مواضع اعتدالی که ایستاده است، دقیقا تعریف دقیقی از اعتدال ندارد.

وی افزود: شاید علت لیز‌خوردن بسیاری از اعتدالیون در مواضع خود اعم از سیاست داخلی و خارجی، اقتصاد و فرهنگ و هنر به دلیل همین ابهام و ایهامی است که در فضای گفتمانی آنها وجود دارد. تاجیک با اشاره به شکل گیری ائتلاف میان جریان اعتدال و اصلاحات گفت: هیچ پروسه و پروژه ائتلافی مبتنی بر اشتراکات گفتمانی وجود نداشته است؛ بلکه در یک شرایط تاریخی بالاخره امر بر این واقع شد که برای ممانعت از یک غیرمشترک این ائتلاف صورت بگیرد و صورت گرفت.

این امکان‌پذیر بود که فردای پس از انتخابات و استقرار دولت، آن نکات سلبی تبدیل به نکات ایجابی بشود؛ اما متأسفانه تلاشی دراین‌زمینه صورت نگرفت و به اقتضای قدرت و سیاست فاصله در برخی جاها نسبت به جریان اصلاحات زیادتر شد. این تئوریسین اصلاحات افزود: تنها شانس آقای روحانی فقدان آلترناتیو است یا وجود فرد دیگری که جاذبه ایجاد نمی‌کند، بلکه دافعه ایجاد می‌کند. این مسئله باز ممکن است که در انتخابات آتی اصلاح‌طلبان را به جریان اعتدالی گره بزند؛ اما معنا و مفهومش این نیست که دقیقا در دقایق گفتمانی، اینها دارای یک فهم و درک هستند و در مشی و منش اجتماعی و فرهنگی و سیاسی دارای جغرافیای مشترکی هستند.

توصیه تاجیک به کارگزاران
 
وی درباره روابط میان کارگزاران و اصلاح طلبان اظهارکرد: «خیلی جاها بین جریان کارگزاران و جریان اصلاح‌طلبی اصیل - نه جریان اصلاح‌طلبی دولتی‌شده و نه جریانی که حیات و ممات خود را در عرصه قدرت کلان تعریف می‌کند- جغرافیای متمایز وسیعی وجود دارد و در جاهای مختلف خود را نشان می‌دهد. بااین‌حال، من معتقد نیستم که به علت وجود این جغرافیا، باید دست‌ها از هم جدا شود. باید تلاش کرد که با یک نوع دیالوگ گفتمانی به هم نزدیک‌تر بشویم. نباید به یکدیگر ابزاری نگاه کنیم. این خطرناک است که برخی فکر کنند بسیار باهوش هستند و در مقاطعی که نیازمند رأی مردم هستند، یک جریان را در پس خود قرار دهند و فردای پیروزی از مردم فاصله بگیرند. توصیه من به دوستان کارگزار این است که از این نگاه فاصله بگیرند.»
 
هویت جریان اصلاح‌طلبی کم‌رنگ شده است
 
وی در پاسخ به این سوال که آیا واقعا در این چهار سالِ دولت روحانی هویت جریان اصلاح‌طلبی کم‌رنگ شده است؟ گفت: اگر بخواهم جواب صریح بدهم؛ بله. تا حدودی این فرض هست. من بر این فرض هستم که جنبش اصلاح‌طلبی هرچقدر از یک جنبش اجتماعی و فرهنگی فاصله می‌گیرد و حیات و کنشگری خود را در چارچوب ماکروفیزیک قدرت و ماکروپالسی تعریف می‌کند به اصطلاح خاصیت‌زدایی می‌شود. 
 
شخصا فکر می‌کنم «جنبش اصلاح‌طلبی» بهتر از آن است که «اصلاح‌طلبی» را در قالب‌های سیاسی خلاصه کنیم. 
 
آنچه برای تدوین آن تلاش می‌کنم، مانیفست «نواصلاح‌طلبی» است
 
 وی درباره لزوم وجود مانیفستی برای اصلاح طلبی گفت: این مطلب تا حدودی صحیح است؛ اما آنچه ما خود را به آن متصف می‌دانیم، در یک فضای فراخ دارای چارچوبی است. اینکه ما خود را اصلاح‌طلب می‌نامیم و نه اصولگرا؛ ما خود را اصلاح‌طلب می‌نامیم و نه لزوما کارگزار؛ ما خود را اصلاح‌طلب می‌دانیم، نه لزوما چپ لیبرال یا چپ مارکسیست، نه پوپولیسم چپ و نه پوپولیسم راست؛ همین که ما تعریفی از این جمع اصلاح‌طلبی داریم، مشخص است که در پسِ ذهن‌مان یک نوع چارچوب وجود داشته و یک نوع حریم نشسته است؛ هرچند این حریم کاملا تعریف‌شده و ترسیم‌شده نیست.
 
وی تصریح کرد: بعضی جاها کدر است، بعضی جاها خاکستری است و بعضی‌ جاها روزنه دارد و گشوده است؛ ولی به صورت کلی مشخص است؛ بنابراین امروز ما می‌توانیم همدیگر را نقد کنیم که کجا از اصلاح‌طلبی عدول کردیم؛ در غیراین‌صورت باید پذیرای هر عملی باشیم و مهر تأیید بر آن بزنیم. وی در عین حال تاکید کرد: طبیعتا در جریان اصلاح‌طلبی این‌گونه نیست و نبوده و نخواهد بود و بسیاری همدیگر را برای عبور از حریم‌های اصلاح‌طلبی نقد می‌کنند؛ بااین‌حال، واقعا درست است که ما باید بالاخره این مانیفست را ترسیم کنیم.
 
تاجیک با بیان این که « شرایط تاریخی ما اقتضا می‌کند که ما درهای جدید و مفاهیم جدیدی را وارد آحاد مفهومی و گفتمانی اصلاح‌طلبی کنیم» افزود: «آنچه برای تدوین آن تلاش می‌کنیم، مانیفست «نواصلاح‌طلبی» است ... ما باید فرزند زمانه‌ خود باشیم. اقتضای زمانه و نسل امروز ما با نسل ٧٦ تا حدودی متفاوت شده و متغیرهای جدید و بی‌بدیلی بروز و ظهور کردند که ما باید آنها را در گفتمان‌مان لحاظ کنیم.»