آشتی ملی، آش شوری که چشم طراحانش را نیز کور می کند!

گروه سیاسی_کافی بود تا  زنگ آشتی ملی را به صدا درآورد تا فعالین و رسانه های این جناح به صورت قطاروار مصاحبه کنند و گزارش ارائه دهند! رئیس دولت اصلاحات دست پیش گرفته تا پس نیفتد. وی با ارئه طرحی از جناح ها و مسئولان کشور خواسته تا در مقابل تهدیدات جدید از جمله دونالد ترامپ دست در دست یکدیگر نهند و منافع ملی را نسبت به مسائل حزبی ارجح بدانند. رئیس دولت اصلاحات عنوان کرده الان زمان آشتی ملی است و اصلاح طلبان هم جفای گذشته را فراموش کنندو به آینده کشور بیاندیشند.

به گزارش افکار نیوز؛ شاید این جملات اگر در کشوری مانند افغانستان،  سوریه، نیجریه یا کلمبیا توسط جناح های مختلف زده می شد، پذیرفته بود. چرا که در این کشورها جنگ داخلی و درگیری میان گروه های مختلف سیاسی منجر به آسیب جدی به منافع ملی شده و طرح هایی مانند گفتگوی ملی یا آشتی ملی می تواند، فرصت بازسازی و زندگی بهتر را فراهم آورد. اما در کشور ایران مردم با چه کسی بر سر جنگ هستند؟ چه جنگ داخلی در جریان است؟

این در حالیست که تنها نگرانی مردم کشور معضلاتی است که به سبب سیاست ها و وعده های دولت تدبیر و امید در معیشت و اقتصاد به  وجود آمده اند. اتفاقا این دولت مورد حمایت قاطع اصلاح طلبان قرار دارد و تبعات منفی و عملکرد ضعیف آن به طور مستقیم شامل حال طیف اصلاحات نیز می شود! فرار از این عملکرد و پاس دادن توپ آن به زمین دیگر، نمی تواند مردم را از واقعیت های موجود غافل کند.

حال آنکه در آستانه انتخابات همواره از سوی طیفی یا گروهی بازی هایی به راه می افتد که در نهایت دود این آتش بازی ها به چشم خودشان می رود. نهضت مذاکره ملی،‌ گفتگوی ملی، دولت ملی و ... گزاره هایی است که همیشه از سوی اصلاح طلبان یا شخصیت ها و زعمای وابسته به این جریان در آستانه انتخابات مطرح می شودند و مشخص نیست در حالیکه از این گزارهها سخن به میان می آوردند چرا سناریوی صندوق صیانت از آراء را نیز طراحی می کردند! همین صحبت ها و سناریوها بود که آتش فتنه هایی مانند فتنه 88 را روشن کرد و مهمترین و یکی از خاص ترین انتخابات پس از انقلاب را خدشه دار ساخت.

متاسفانه اصلاح طلبان در آستانه هر انتخاباتی یک آشی می پزند که آنقدر نمک آن را زیاد می کنند که چشم خودشان را نیز کور می کند. یکبار طرح تحریم انتخابات را عملی می کنند. روزی در زمان ثبت نام انتخابات، شورای نگهبان را بدنام می سازند به نحوی که در گزارش های حقوق بشری غربی نیز یکی از جنبه های نقض حقوق بشر می شود انتخابات گزینشی!! بار دیگر همچون مجلس ششم در زمان مجلس هفتم، نمایندگان اصلاح طلب تحصن به راه می اندازند! جایی صندوق صیانت از آراء را مطرح می کنند تا صلاحیت و مشروعیت نهادهای ناظر انتخابات را زیر سوال ببرند! زمانی صحبت از دولت و گفتگوی ملی می کنند ولی در نهایت مشخص می شود که خروجی این دولت کسی نباید غیر از گزینه خودشان باشد!

در حال حاضر نیز سخن از آشتی ملی به میان می آورند و آنهم درست در هنگامی که ملت ایران در روز 22 بهمن همزبان و یکپارچه، حماسه اتحاد و وحدت را به نمایش گذاشتند و تمام کم کاری های مسئولانی را که ذلیلانه در مقابل دشمنان بخصوص آمریکا سر فرود آورده اند، جبران کردند و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان آمریکایی کوبیدند.

مشخص نیست اصلاح طلبان در زمین چه کسانی بازی می کنند که سعی می کنند ثبات سیاسی و امنیت موجود در کشور را نابسامان نشان دهند. متاسفانه پیوندهای و ارتباطات برخی از شخصیت های این جریان با دشمنان و سازمان های اطلاعاتی دشمن همچون لکه ننگی بر پیشانی طیف شان نشسته است و به جای اینکه به دامان ملت بازگردند و خود را تطهیر کنند، از طرح ها و سناریوهایی سخن می راننند که تنها در اتاق های فکر دشمنان ایران به آن اندیشیده می شود!

به هر حال به نظر می رسد اصلاح طلبان همچنان اصرار دارند به راه اشتباه خود ادامه دهند و با سیاه نمایی ا ز اوضاع کشور درست در منطقه ای که با جنگ و تروریسم دست به گریبان است،  سفره ای برای خود پهن کنند و نان شان را بر اختلاف، ریا و تزویر بزنند و نوش جان کنند. این رویه در حدود دو دهه از سوی آنها دنبال شده و به جز ضرر برای منافع ملی هیچ حاصلی نداشته است. بازی با نقطه جوش و آستانه تحمل هر نظامی در دنیا،‌ تبعات سنگینی به دنبال داشته که براساس ملاحضات انسانی، اسلامی و دینی اصلاح طلبان، هزینه زیادی برای آن پرداخت نکرده اند. سزاوار است این طیف با قبول اشتباهاتش راه رفته را بازگردد و فرصتی را برای جبران خطاها مهیا سازد. این فرصت بارها در اختیار این جریان قرار داده شده ولی با طلبکاری و ریاکاری پس زده می شود!