کمپین 16 میلیونی و کابینه دوم روحانی

انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با وجود چالش ها و تقابل آرایی که داشت در نهایت با رای به ثبات سیاسی- امنیتی و اقتصادی ایران به پایان رسید. اما در این انتخابات پارامترهایی دیده شد که در تاریخ سیاسی بی سابقه است . این پارامترها از هر دو جناح سیاسی ایران دیده شد و فضا را به سمت و سویی برد که قدرت تصمیم گیری مردم به روزهای آخر کشیده شد. اما برآیند این انتخابات چیست؟ جمنا و اصولگرایان چه فرصت هایی از تشکیل کمپین 16 میلیونی شکل می دهند؟ و چالش های اعتدال گرایان در برخورد با مشکلات پیش رو به کدام سو می رود؟ نوشتار حاضر با بررسی واقعیات میدانی درصدد پاسخگویی به سوالات فوق است.

شکل گیری کمپین نزدیک به 16 میلیونی فصل جدیدی در انتخابات ریاست جمهوری ایران بود که در تاریخ انتخابات و حضور اصولگرایان در عرصه انتخاباتی بی سابقه است. تا این حد جناح اصولگرا متحد و یکپارچه عمل نکرد و تا این حد شرایط اقتصادی و انفعال دولت مستقر یعنی دولت روحانی در دوره دوم ریاست جمهوری دولتمردان دیده نشد. کمپین 16 میلونی حتی می تواند در دوره بعدی هم به سمت و سوی 20 میلیونی افزایش پیدا کند اما نگاه قوه مجریه و رئیس جمهور منتخب مردم تعیین کننده است. اگر نگاه رئیس جمهور منتخب در آینده در برخورد با چالش ها تهدیدی باشد آنگاه با قاطعیت می توان گفت که کمپین 16 میلیونی به سمت بالای 20 میلیون می رود اما اگر نگاه و تخمین دولت منتخب به کمپین 16 میلیونی فرصتی باشد، می توان گفت کمپین رو به کاهش و جناح اصلاح طلب در تحقق خواسته های بحق مردم گام های اساسی برمی دارد.

در ضمن اصولگرایان با اجماع به نامزدی رئیسی نشان دادند که در آینده حرف های زیادی برای گفتن دارند. گرچه کمپین نتوانست موفق شود اما با نگاهی به ادوار گذشته و رقابت اصولگرایان می توان پی برد که شکل گیری کمپین 16 میلیونی با محوریت جبهه مردمی نیروهای انقلابی یا جمنا یک ابتکار یا گام رو به جلو محسوب می شود. به طور مثال در انتخابات دوره یازدهم چالش های درونی اصولگرایان با نامزدی محمد باقر قالیباف، سعید جلیلی، محسن رضایی و و علی اکبر ولایتی نوع آشفتگی سیاسی محسوب می شد. جبهه نیروهای مردمی در شکل حداقلی این شکاف را برداشت و ازاین جهت یک پرش سیاسی محسوب می شود.

این پرش سیاسی گرچه در اوایل موفق عمل کرد اما در روزهای پایانی به چالش کشیده شد. از نگاه نگارنده این چالش و ضعف استراتژیک طبیعی بود چرا که جمنا نوپا بود و این نوپایی تحت تاثیر مولفه های خارجی به چالش کشیده شد. به طور مثال شیطنت رسانه ای غرب و جریان های مخالف جمنا در تعبیر و تفسیر لحظه رای دادن مقام معظم رهبری و استفاده ابزاری از انگشتر ایشان ، حمله به رئیسی در قالب عدم مدیریت اجرایی، اعدام هراسی و خشونت هراسی و ترویج این مساله که ایران یکارچه علیه خشونت و اعدام بسیج شود، برگ برنده جمنا را با چالش مواجه کرد. اما همه اینها در قالب فضای انتخاباتی قابل تعبیر  و تفاسیر متفاوت است و با توجه به گسترش فضای مجازی خلاف واقعیت به راحتی جای واقعیت را می گیرد. کمپین 16 میلیونی در صورت استقرار و ثبات می تواند، کارایی بیشتری داشته باشد.

جناح اصلاح طلب و اصولگرا تحت تاثیر واقعیت سیاسی ایران باید با چشم بازتری واقعیت جامعه ایران را  بازتعریف نمایند. کمپین 16 میلونی نه یک تهدید بلکه یک فرصت تاریخی است که روند توسعه ایران را تسریع می نماید. اگر اصولگرایان و اصلاح طلبان بال های ریشه دار  کبوتر انقلاب اسلامی هستند باید با تقویت روند توسعه و رفع چالش ها و معضلات اقتصادی در قالب گفتمان توسعه ادامه راه را دنبال نمایند. کمپین حتی در چارچوب یک اپوزسیون مدرن می تواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد. به طور مثال با آسیب شناسی ضعف های کنونی، ادامه برنامه های جامع و تحول استراتژیک در بازتعریف منافع ملی می تواند در انتخابات بعدی در قامت یک جریان پیروز وارد عمل شود. به طور مثال در انتخابات 1398 مجلس، کمپین با شناسایی چهره های موفق  استانها،  پارلمان را تسخیر و ریاست جمهوری را در قالب اپوزسیون مدرن با شیوه ای قانونی به چالش بکشد. این چالش معنایی متفاوت از سهم خواهی و تعارض درونی نظام است بلکه چالشی سیاسی و اقتصادی است که در راستای رفاقت سیاسی مبنی بر منافع ملی استوار است.

کمپین 16 میلیونی ضمن بازتعریف آسیب ها باید به نسل جدید اصولگرایان انقلابی توجه کند. چرا که مساله کادرسازی در یک جریان یک اصل انکارناپذیر است. کادرسازی تحت تاثیر رقابت های درون حزبی به فراموشی سپرده شده است . از این جهت کمپین 16 میلیونی می تواند چهره های جدیدی شناسایی نماید که توان حزبی و درایت سیاسی آنان را در قالب استعداد حزبی جایگزین نیروهای قدیمی نماید. اگر کمپین 16 میلیونی مولفه کادرسازی را از دل نیروهای اصیل انقلابی پایش نماید، جبهه اصلاح طلبان هم در قالب رقابت سازنده به چالش های درون حزبی پرداخته و به کادرسازی می پردازند. از این جهت کمپین 16 میلیونی بسترهای توسعه سیاسی را هم هموار می نماید.

کمپین 16 میلونی می تواند ضمن آسیب شناسی لیدر کمپین از فرصت ها به خوبی استفاده نماید. باید منتظر  مهارت، خردورزی و دانش سیاسی کادرهای ارشد جمنا در برخورد با رقایت های سیاسی ماند. اما فارغ از هر مساله حزبی یا درون حزبی کمپین 16 میلیونی در تاریخ سیاسی ایران نوعی اپوزسیون مدرن است که به زعم نگارنده شکستی آبرومندانه داشته و اما افقی روشن دارد. روحانی می تواند باترمیم کابینه از گزند انتقادات این کمپین در ماه های آینده در امان بماند. کمپین می تواند با نگاهی مبتنی بر منافع ملی حول توصیه های مقام معظم رهبری و حفظ ارزش های اصیل انقلاب کابینه دوم روحانی را کارآمد و کاستی های جریان اصلاح طلب را ترمیم نماید. به عبارت بهتر جریان اصلاحات و اعتدال اگر به خودسازی درونی نپردازد، کمپین 16 میلونی پاسخگویی مناسب برای اصلاح وضع موجود است. این پاشخگویی می تواند به شکل جدید و در فضای مجازی نمود استحکام و گسترش بیشتری یابد.