جبهه انقلاب اهل بازی به هم زدن نیست

انتخابات تمام شد و به حکم قانون و قواعد مردم‌سالاری باید مقابل رأی ملت که همواره برای ما «میزان» بوده است سر تعظیم و تمکین فرود آورد و نتیجه را پذیرفت. اما تحلیل رفتار مردم، گروه‌های سیاسی و مجریان برگزاری انتخابات موضوعی است که باب آن تازه بعد از انتخابات گشوده می‌شود و همین آسیب‌شناسی‌ها و تحلیل و تفسیرهاست که می‌تواند به عنوان یک تجربه، چراغ راه آینده باشد.

نظام جمهوری اسلامی ایران طی 38 سال گذشته همواره در معرض رأی و نظر مردم به صورت مستقیم و غیر‌مستقیم بوده، به گونه‌ای که طی این سال‌ها به صورت متوسط همه ساله شاهد برگزاری یک انتخابات و مراجعه به آرای عمومی بوده است. انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری اما به اذعان بسیاری از ناظران و دست‌اندرکاران برگزاری با تخلفات گسترده همراه بود و همین تخلفات گسترده بود که موجب شد سید ابراهیم رئیسی به عنوان رقیب اصلی و قدرتمند رئیس‌جمهور منتخب، به حکم قانون دست به قلم شود و در مکاتبه با مراجع مسئول و در دفاع از حقوق شهروندان، نسبت به این تخلفات تظلم‌خواهی کند. اکنون باید منتظر ماند تا نتیجه بررسی‌های شورای محترم نگهبان درباره این تخلفات گسترده که قرار است امروز اعلام شود، چیست؟

حامیان نامزد منتخب که برخی از آنها از قضا در فتنه 88 نقش‌آفرینی کردند، همین مقدار انتقاد قانونی را هم برنتافتند و در مقام مصلح اجتماعی برآمدند و بانگ وحدت سردادند!

رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی که دبیرکل آن به عنوان یکی از سران فتنه همچنان در حصر خانگی به سر می‌برد، در پاسخ به سؤالی درباره ضرورت وحدت، همدلی و وفاق در دوران پسا انتخابات می‌گوید:در دوران تبلیغات انتخابات به طور طبیعی رقابت‌هایی بین نامزدها و هواداران‌شان به وجود می‌آید و از آنجا که ما با فرهنگ و اخلاق اسلامی فاصله داریم، گاهی رقابت‌ها به سمت ساختارشکنی، بداخلاقی و تخریب رقیب می‌رود. وی که گویا فتنه خسارت‌بار سال 88 را فراموش کرده، ادامه می‌دهد: وقتی یک جناح یا نامزد در انتخابات پیروز شد اگر رقابت‌ها و صف‌بندی‌ها ادامه یابد، جامعه دچار چنددستگی و پراکندگی خواهد شد و نیروها به جای اینکه به سازندگی کشور بپردازند به حذف یکدیگر و پاسخ یکدیگر خواهند پرداخت.

سپس نتیجه می‌گیرد: عقل سلیم اقتضا می‌کند بعد از اخذ رأی و اعلام نتایج بحث‌های تبلیغات انتخابات تمام شود و به‌جای صحبت‌هایی که در دوران تبلیغات شده، جملات محبت‌آمیز و دوستانه در اظهارات به کار رود و در عمل نیز رفت و آمد و دوستی صمیمانه بین نامزدها و هواداران به جود بیاید تا نیروها متمرکز و صرف پیشرفت مملکت و منافع ملی شود. جایی دیگر اسحاق جهانگیری توئیت کرد: کسانی که این روزها بهانه سیاسی می‌تراشند و اما و اگر در پیروزی قاطع ملت می‌کنند، به جای تلخ کردن کام مردم، وارد بازی شیرین مردم‌سالاری دینی شوند. پس از آن بود که در شبکه‌های مجازی در واکنش به این مواضع به طنز نوشته شد: 16میلیون جنگ‌طلب و متحجر در انتخابات رأی نیاوردند ولی شهر در امن و امان است اما هشت سال پیش 13 میلیون صلح‌طلب و متمدن رأی نیاوردند، کشور هشت ماه درگیر جنگ داخلی شد. البته عصبانیت این جماعت از قانونمداری جریان انقلاب قابل درک است؛ آنها تلاش می‌کردند با کشاندن مردم متدین و انقلابی به اردوکشی‌های خیابانی، آثار فتنه 88 را بی‌اثر کنند که البته با هوشمندی جبهه انقلاب خنثی شد، چراکه جریان انقلابی اهل برهم زدن بازی نیست که اگر بود، این اتفاق در انتخابات سال 92 سهل‌الوصول‌تر بود اما قانون را فصل‌الخطاب قرار داد و رئیس دولت یازدهم با تنها 7 دهم درصد آرای بیشتر از حد نصاب به پاستور رفت.

اما تخلفات این دوره از انتخابات تنها به زمان برگزاری محدود نمی‌شود، بلکه پیش از آن نیز، با هزاران وعده و وعید، مانند  افزایش سه برابری یارانه سه دهک پایین، وام 10 میلیونی به دهیاران و گرو گرفتن استخدام آنها در قبال رأی به نامزد مورد نظر، سهام عدالت و مواردی از این قبیل، قدم در مسیری نهادند که نتیجه آن در انتخابات دوازدهم رقم خورد.

سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات درباره انتخابات سال 88 از عبارت «‌تدلیس سیستماتیک‌» استفاده کرد. وی در همین زمینه در گفت‌وگویی اظهار داشته بود: چند بار گفته‌ام که بحث ما این نیست که تخلف یا تقلب شده است. به نظر من واقعه‌ای اتفاق افتاده است که اسم آن «تدلیس سیستماتیک» است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلاً اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول بدهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیب زمینی و یارانه و پول یامفت بدهید و رأی بخرید، تدلیس سیستماتیک است. بر این اساس نه می‌گویم تقلب شده و نه می‌گویم تخلف شده است. ترجیح می‌دهم اسم جدیدی برای آن انتخاب کنم و آن «تدلیس سیستماتیک» است.

اکنون و پس از هشت سال گویی پرده‌ای از مصلحت حزبی و جریانی مقابل دیدگان امثال حجاریان‌ها قرار گرفته و نمی‌توانند یا نمی‌خواهند این واقعیات را ببینند. سؤال اساسی این است که اگر آن اقدامات تدلیس سیستماتیک بود، بازتولید همان رفتارها در دولت همسو چه می‌تواند باشد؟

رحیم زیادعلی