شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و سناریویی که در ایران اجرا شد

 کاربرد کودتای نیابتی که در قالب مداخله‌ پنهان تحلیل می‌شود از جمله راهبردهای سیاست خارجی آمریکاست که در آن یک عامل میانی که بیشتر نیروهای نظامی و ارتش بودند مجری طرح کودتا می‌شوند. این راهبرد در سیاست خارجی آمریکا به طور کل برخاسته از دیدگاهی است که این کشور نسبت به خود دارد.

در کودتای نیابتی افرادی در کشور با هدف حمایت ابرقدرت‌ها، دولت‌های ملی و مردمی را به نیابت از طرف آنان ساقط و خود قدرت را به دست می‌گرفتند. در این دست کودتاها رهبران و افراد کودتاهای نیابتی بیشتر از میان نظامیان انتخاب می‌شدند که توسط مستشاران قدرت‌های استعماری گزینش شده و سرسپردگی آنان تضمین شده بود. با توجه به این موارد، این نوشتار مروری دارد بر مصادیق کودتاهای آمریکایی که اصل مداخله در سیاست خارجی ایالات متحده‌ی آمریکا را در عرصه‌ی عینی تبیین می‌کند.

 شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و آشی که برای ایران (مصدق) پخته شد

کودتای ۲۸ مرداد از بحث برانگیزترین وقایع تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌رود و صف‌بندی‌های سیاسی جدی میان طیف‌های مختلف درباره آن وجود دارد. طرفداران محمدرضا پهلوی، محمد مصدق نخست‌وزیر وقت را به نقض قانون اساسی مشروطه متهم و از برکناری او توسط شاه دفاع می‌کنند و آن وقایع را «قیام و رستاخیز ملی» می‌نامند.

در سال ۱۳۲۷، جبهه ملی ایران با ائتلاف طیف گسترده‌ای از نیروهای سیاسی که شاید تنها در نگاه ملی‌گرایانه خویش مشترک بودند، تأسیس شد، یکی از پایه‌های اصلی این جبهه دکتر محمد مصدق بود. رویارویی دکتر مصدق با بریتانیا (انگلیس) در آغاز دهه ۳۰ خورشیدی موضوع تازه‌ای نبود. سال ۱۳۰۲، در دوره تصدی وزارت امورخارجه در کابینه مشیرالدوله نیز، مصدق با آنچه بریتانیا (انگلیس) «منافع» خود در ایران می‌دانست، به مخالفت پرداخته بود. بلافاصله پس از مشیرالدوله، رضاخان سردار سپه  به نخست وزیری رسید و مصدق از قدرت فاصله گرفت. 

ظهور مجدد و مؤثر مصدق در عرصه سیاست ایران تنها پس از اشغال کشور و برکناری رضا شاه از سلطنت ممکن شد. در اولین انتخابات پس از رضا شاه (دوره چهاردهم مجلس شورای ملی)، مصدق بیشترین رأی را در تهران کسب کرد و با تلاش او طرحی در مجلس تصویب شد که به دولت اجازه نمی‌داد در حین اشغال در مورد نفت با خارجی‌ها مذاکره کند.

فضای سیاسی و اختلافات گسترده میان رهبران نهضت باعث شد که سرلشگر فضل‌الله زاهدی- که سابقه طولانی در خونریزی و بی‌رحمی نسبت به مردم و شورش‌های داخلی داشت و در دولت دکتر مصدق نیز مدتی عهده‌دار سمت وزارت کشور بود، پس از برکناری، به یک نظامی مدعی نخست وزیری و محور مخالفان دکتر مصدق تبدیل شد و در ششم اسفند سال 1331 به دستور وی بازداشت گردید، اما پس از مدتی به دلیل اهمال مسئولان دولت آزاد شد. از طرف دیگر آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها با هماهنگی اعضای خانواده سلطنت از جمله اشرف پهلوی به جلب همکاری عوامل خود پرداختند.

در تحولات تاریخی دهه‌های ۲۰ و ۳۰ خورشیدی ایران، دولت‌های بریتانیا (انگلیس) و آمریکا نقش بسیار مهم و در عین حال متفاوتی بازی کردند. بزرگ‌ترین دغدغه بریتانیایی‌ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. پیشینه حضور بریتانیایی‌ها در ایران موجب نفوذ آنها در لایه‌های مختلف اجتماع و سیاست ایران شده بود و به خطر افتادن منافع آنان در حقیقت منافع گره خورده برخی ایرانی‌ها را نیز به خطر می‌انداخت. در مقابل، حضور آمریکایی‌ها در ایران، تازه بود و نفت ایران در اندازه‌ای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. 

شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و آشی که برای ایران (مصدق) پخته شد

تفرقه بینداز و حکومت کن

در ایران دوران کودتای ۲۸ مرداد، قبل و بعد از جنگ دوم جهانی، سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا(انگلیس) به ریاست شاپور ریپورتر (فرزند اردشیر ریپورتر) که به عنوان رئیس (بعد از جنگ دوم جهانی) شبکه اطلاعاتی بریتانیا در ایران اقامت داشت بر حوادث مهمی تأثیر نهاده و نقش اصلی و تعیین کننده داشت. در رأس عملیات انتشاراتی و دروغ‌پراکنی بریتانیایی‌ها در ایران دکتر رابرت چارلز زنر از شبکه بدامن از نزدیکان آن لمبتون قرارداشت که به‌ویژه برای همکاری با شرکت نفت ایران و انگلیس از سوی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا به ایران اعزام شده بود.

شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و آشی که برای ایران (مصدق) پخته شد

اتفاقی که نباید می‌افتاد؛ افتاد

رهبری عملیات کودتا به عهده افسری با تجربه به نام کرمیت روزولت گذاشته شد. روزولت در آن زمان ۳۷ ساله و رئیس بخش آسیا-خاور نزدیک سازمان سیا بود. او با یک پرواز به بیروت رفت و از آنجا با اتومبیل از طریق بیابان‌های سوریه و عراق با نام مستعار «جیمز لاکریج» وارد ایران شد. در آن زمان همه چیز برای اجرای کوتا آماده بود. حزب توده که ارتباطاتی با نزدیکان محمد مصدق برقرار کرده بود، از چند هفته پیش خبر وقوع یک کودتای نظامی را به دست آورده و گزارش کرده بود.

عصر روز 27 مرداد، تهران روزها شاهد راهپیمایی‌های مکرر در حمایت از دولت مردمی دکتر مصدق بود. کودتای نافرجام چند روز پیش زمینه آگاهی فزاینده مردم را فراهم کرده بود، این در حالی است که شکاف میان حامیان دولت به ویژه نیروهای مذهبی به رهبری آیت‌الله کاشانی با ملی‌گراها به رهبری دکتر مصدق بیش از هر زمانی شده بود.

مذهبیون مصدق را به تک‌روی و اقدامات نابه‌‍جا متهم کردند. فضا به قدری تیره و تار بود که بیم وقوع اتفاقی ناگوار در هر لحظه احساس می‌شد. با این حال تهران آن شب آرام به نظر می‌آمد، زیرا شب پیش از آن، لوی هندرسون سفیر آمریکا که از خارج به تهران بازگشته بود به دیدار دکتر مصدق که در منزل بود شتافته بود و به او متذکر شده بود که تظاهرکنندگان اتباع آمریکا را آشکارا تهدید می‌کنند و اگر تظاهرات ضد شاه و ضد استعمار و سلطه ادامه یابد دولت آمریکا ایران را منطقه ناامن اعلام کرده و اتباع خود را از کشور خارج خواهد ساخت.

شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و آشی که برای ایران (مصدق) پخته شد

مراحل طراحی عملیات اجرائی کودتای بیست و هشتم مرداد به این شرح بود که از نقاط مختلف شهر جمعیت‌هائی تشکیل شود و تعداد تقریبی هر جمعیت و رهبر هر گروه معلوم گردد، هر یک از جمعیت‌ها در مسیرهای تعیین شده به مرکز شهر حرکت کنند و همزمان به مقصد محل خیابان شاه- نادری برسند، باشگاه‌های ورزشی مانند باشگاه تاج نیز به حرکت در آیند، شعار کلیه افراد سلطنت محمدرضا باشد، افراد گارد جاویدان به جمعیت بپیوندند، خانه دکتر مصدق را محاصره و وی را دستگیر کنند و دستگیری دکتر مصدق از رادیو اعلام و زاهدی با تانک به نخست وزیری برود و از شاه دعوت به بازگشت کند.

در روز بیست و هشتم مرداد دولت مصدق هیچ اقدام عملی علیه کودتاچیان نکرد و از مردم نیز برای مقابله با کودتا دعوت ننمود. رئیس شهربانی را که مشکوک به همکاری با کودتاچیان بود، برکنار و خواهرزاده خویش، سرتیپ دفتری، را که از همکاران جدی کودتاچیان بود، به ریاست شهربانی منصوب کرد. 

شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و آشی که برای ایران (مصدق) پخته شد

سرانجام روز 28 مرداد اوباش وفادار به محمدرضا شاه پهلوی به سرکردگی شعبان جعفری به خیابان‌ها آمده و با ضرب و شتم مردم و هواداران دولت مصدق زمینه ورود محمدرضا شاه پهلوی را به تهران فراهم آوردند. کار به جایی کشید که شعبان بی‌مخ و دارو دسته‌اش را در جلوی منزل دکتر مصدق جمع می‌کند. به واقع شاهان پهلوی به کمک لمپنیسم توانستند فرایند دموکراسی‌خواهی را در ایران سالیان درازی به تعویق بیندازند.

شماری از آگاهان به کودتا با ارائه اسناد و شواهدی اثبات کردند که جعفری در روز پیش از کودتا پول هنگفتی را از دولت‌های بریتانیا و ایالات متحده دریافت کرده است. در این میان البته شعبان جعفری ادعایی دیگر را مطرح کرده و با وجود عکس‌های متعدد، مدعی است که در روز 28 مرداد تا حوالی ظهر در زندان بوده و بنابراین مداخله‌ای در کودتا نداشته است!

شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و آشی که برای ایران (مصدق) پخته شد

بعد از اجرای کامل کودتا و تسلیم دکتر مصدق، کرمیت روزولت با شاه ملاقات کرد و شاه ضمن تشکر از او گفت: «من تاج و تختم را از برکت خداوند، ملتم، ارتشم و شما دارم... و هرگاه فاطمی را به خاطر سرنگونی مجسمه‌های من و پدرم پیدا کنم، بی‌درنگ اعدامش خواهم کرد.» و بدینسان عصر جدیدی در سرنوشت ملت ایران رقم خورد که هزینه آن بیست و پنج سال سلطه مستقیم آمریکا و ده‌ها هزار کشته و زخمی و زندانی بوده است که نهایتاً با انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به آن خاتمه داده شد.

هر جا سخن از کودتا است؛ پای آمریکا در میان است

 براساس اسناد منتشر شده از سوی ویکی لیکس خود آمریکایی‌ها اسنادی را، از دست داشتن مستقیم خود در کودتای 28 مرداد سال 32 افشا کرده اند. سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اسناد تازه‌ای را در ارتباط با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منتشر کرده که نشان می‌دهند دولت آمریکا قصد داشت در صورتی که کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق شکست بخورد، در ایران یک جنگ چریکی دامنه‌دار به راه بیندازد. این سند به کلی سری که در سال ۱۹۵۳ در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا تنظیم شده، حکایت از آن دارد که آمریکا تا چه اندازه نگران آن بود که کودتا برای سرنگونی دکتر مصدق با ناکامی مواجه شود. این سند همچنین اثبات می‌کند که طرحی در جریان بود تا با افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه و ایجاد یک نیروی چریکی ضد کمونیست در جنوب ایران، حرکتی برای بی‌ثبات کردن دولت مصدق آغاز شود.

 نکته جالب تاریخ معاصر جهان این است که در هر کشوری و هر نقطه‌ای از جهان که کودتا بر ضد دولت مرکزی رخ داده، پای آمریکا در میان بوده است، زیرا سردمداران این کشور جهان را ارث پدری خود می‌دانند. کوبا، گواتمالا، شیلی، اندونزی، روسیه، یونان، سوریه، آلبانی، تایلند، لائوس، کنگو، ترکیه، دومنیکن، عراق، ویتنام، برزیل، بولیوی، پاناما، غنا، کامبوج، آرژانتین، السالوادور، هائیتی، کلمبیا، پاکستان، گرجستان، اوکراین، ونزوئلا، نیکاراگوئه و مصر از جمله کشورهایی هستند که صابون کودتای آمریکایی جماعت به تنشان خورده است.

شعبان‌ بی‌مخ، آمریکا و آشی که برای ایران (مصدق) پخته شد

به هر حال 28 مرداد 1332 یادآور روزی تلخ در تاریخ معاصر ایران است، روزی که در آن دولت مردمی دکتر محمد مصدق به جهت شکاف ایجادشده میان ملیون و مذهبیون و کاستی‌هایش ظرف ساعاتی ساقط شده و زمینه تداوم حکومت شاهنشاهی محمد رضا پهلوی فراهم آمد. حکومت که تا پایان امر بر دو فاکتور تکیه داشت: کاسه‌لیسی آمریکا و تکیه بر لمپنیسم....