پایگاه خبری انصارحزب الله: سال ۲۰۱۱ (سال جاري ميلادي) براي رسانههاي ضد نظام جمهوري اسلامي ايران سال پرکاري بود. نخست به اين دليل که شعلههاي ناشي از بيداري اسلامي در جهان منتشر شده و دشمن سعي داشته و دارد تا با هر دستاويز ممکن، اولاً غافلگيري خود را در اين قضيه جبران و ثانياً نقش انقلاب اسلامي ايران به عنوان الهامدهنده اصلي اين انقلابها را کتمان کند.
پر کاری رسانههای وابسته به استکبار جهانی از این سو نیز مد نظر قرار میگیرد که انتخاباتی مهم و سرنوشت ساز در اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی در جمهوری اسلامی ایران برگزار خواهد شد.
انتخاباتی که در واقع، نخستین همه پرسی پس از فتنه سیاه سال ۸۸ است و هر عقل سلیمی میتواند این نکته را تشخیص دهد که دشمن به زعم خود، حفرههایی را که با به صحنه کشاندن فتنه گران در دو سال قبل به دست آورد؛ حتماً سعی خواهد کرد تا در قبال این انتخابات نیز از آنها استفاده کند و به هیچ وجه دستاویزهای احتمالی خود را رها نخواهد کرد.
استفاده اضطراری از رسانهها
پر واضح است که دشمنان ما، لااقل برای چند سال، ابزارهای مشخص و تابلوداری را که در فتنه سال ۸۸ و قبل از آن در اختیار داشتند از دست دادهاند. و البته این بیچارگی، آنها را مجبور میسازد تا برای شبههافکنی و ایجاد فضای مورد نظر خود، از بیرون از مرزهای ما اقدام و رسانههای خود را وارد عمل کنند.
از همین رو رسانههای وابسته به استکبار جهانی آنطور که از عملکرد آنها مشاهده میشود طی سال جاری میلادی، ساخت و مدیریت برنامههای مختلفی برای انجام عملیات روانی و مسموم سازی اطلاعات ورودی به داخل مرزهای ما را در دستور کار خود قرار دادهاند.
آنها در لابه لای برنامهها و به اصلاح مستندهای خبری خود که با رویکرد مهندسی افکار در کشورهای هدف ساخته میشود، سعی میکنند تا ضمن زنده نگهداشتن فضای شبهه، زمینهها را برای حرکت برخی خواص ساده لوح و افراد بی بصیرت به سمت خواستههای خود فراهم کنند.
بیبیسی اولین تیر را به سمت ستون اصلی خیمه انقلاب هدف گرفت
شبکه خبری بیبیسی که وابستگی عوامل آن به سازمانهای جاسوسی انگلیس و آمریکا محرز شده است چندی قبل فیلمی که به نحو فریبکارانهای مستند خبری معرفی شد را با مضمون زندگی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران ساخت.
فیلمی که اگرچه در ظاهر سعی کرده بود با بیان تنها برخی از ویژگیها و موفقیتهای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای اینطور وانمود کند که منصفانه ساخته شده است اما در حقیقت با بیان القائاتی سخیف مثل اینکه کمیته امداد از منابع مالی و اقتصادی بیت مقام معظم رهبری است! و یا اینکه رهبری نظام آنطور که همه معترف هستند از مدیریت بدون اشکال و حضوری قوی در عرصه اجرایی برخوردار نیست؛ سعی کرده بود تا زمینههای شبههافکنی را به صورتی نرم برای خود فراهم کند.
فیلمی که بی بی سی ساخت البته از نظر کیفی در حدّ بسیار نازلی قرار داشت و کسانی هم که بی بی سی در این فیلم برای مصاحبه به سراغ آنها رفته بود همگی از عناصر خارج نشین و مرتبط با اپوزیسیون بودند.
اما باید بدانیم که این فیلم مسموم و محصولات مشابه برای کسانی که زمینه باورپذیری نسبت به شبهات مختلف در وجود آنها به دلایل زیادی از جمله کمکاری برخی نهادهای ذیربط فرهنگی و سیاسی وجود دارد، میتواند بستر بروز باورهای غلطی باشد که رفع کردن آنها، انرژی و برنامه ریزی طولانی مدتی را طلب خواهد کرد.
دشمن در جایی عملیات کرد که ما حضور نداشتیم
فیلمی که بی بی سی ساخت در فضای مجازی منتشر شد و برخی رسانههای کشور نیز با انعکاس مطالب و نقدهایی، نسبت به آن واکنش نشان دادند اما در عین حال حقیقتی بزرگ نیز در این میان وجود داشت.
بی بی سی توانسته بود درست در نقطهای عملیات ضعیف خود را اجرا کند که جای ما در آن خالی بود…!
مسئلهای که به نظر میرسد همه ما باید به نسبت تکلیف خود در مورد آن تأملات ویژهای داشته باشیم.
وقتی پای شورای روابط خارجی آمریکا هم به جنگ نرم مستقیم باز میشود
زمان گذشت و اینبار نوبت به شورای روابط خارجی آمریکا رسید تا با ساخت کلیپی به اصطلاح مستند با عنوان «ایران» و در چارچوب برنامههایی تحت عنوان «راهنمای بحران!» به صورتی مستقیم وارد عرصه هجمه فرهنگی علیه ایران اسلامی ما شود.
سایت شورای روابط خارجی آمریکا در این کلیپ ضمن پخش تصاویری از اغتشاشات اوباش در ایران و نیز صحنههایی از دوران خیزش مردم مسلمان ایران علیه رژیم ستمشاهی، پای صحبت تعدادی از کارشناسان شورای روابط خارجی که برخی از آنها ایرانی الاصل هستند و چند چهره معلوم الحال دیگر مینشیند که یکی از آنها نیز «ش. عبادی» است.
رویکرد فیلم بر این مبناست که نسلهای جدید ایران با خواستههای مردم در صدر انقلاب بیگانه شدهاند و مطالبات جدیدی دارند که البته این مطالبات جدیدهمگی معقول هستند و همچنین جز با به خیابان آمدن، اعتراض و بی قانونی نیز امکان تحقق ندارند…؟!
ذکر این نکته نیز ضروری است که شورای روابط خارجی آمریکا که شخصی به نام «ریچارد هاس» ریاست آن را بر عهده دارد، یکی از اصلی ترین ارگانهای کاخ سفید برای تعیین خط مشی و ارائه راهکار به رسانههای استکباری است.
به این نحو که تقریبا میتوان گفت تمامی کلید واژهها و رویکردهایی که توسط این ارگان منتشر میشود از مدتی بعد نیز به صورتی کاملاً نسخه برداری شده در رسانههای وابسته به استکبار جهانی دنبال می شود و تمامی برنامهها و خبرسازیها بر مبنای آن صورت میگیرد.
از رویکردهای سازمانی که «کریسیز گواید ایران» را ساخت
یادآور میشود که همین ارگان در رویکردی مزوّرانه که مداوما و به انحای مختلف آن را منتشر میکند، مدعیست که انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی در کشور ایران با استقبال کم مردم مواجه میشود.
کارشناسان شورای روابط خارجی آمریکا که عمدتا نسخههای دیکته شده توسط کاخ سفید را به عنوان تحقیقات علمی! و تحلیلهای سیاسی! منتشر میکنند ضمن اصلاح طلب خواندن فتنهگران مدعی هستند به این دلیل که در انتخابات آتی سران اصلاحات در زندان هستند، مردم استقبال چندانی از انتخابات نخواهند داشت.
نکتهای که حتی اذهان نه چندان آشنا به شیطنتهای رسانهای در جنگ نرم نیز میتوانند با نگاهی گذرا به همه حوادثدو سال گذشته در ایران از جمله ۹ دی و قدرت تشخیص مردم در میان دو مفهوم اصلاحطلبی و فتنهگری! به این نکته پی ببرند که این ادعای واهی فقط برای تلاش در جهت کمرنگ سازی مشارکت مردم در انتخابات صورت میگیرد و انتخابات پیش رو به عنوان نخستین عرصه همه پرسی پس از فرونشستن غبارهای فتنه در کشور به فضل الهی با حضور گسترده مردم روبهرو خواهد شد.
دشمن هیچگاه خسته نمیشود
این راهبرد(برنامه سازی در بخشی از جنگ رسانهای برای زنده نگه داشتن زمینههای فعالیت دشمن) در صورت دیگری توسط شبکه خبری الجزیره نیز در دستور کار قرار دارد؛ دستور کاری مزوّرانه که الجزیره نه تنها در مورد ایران که در مورد مصر، بحرین، لیبی و سایر کشورهای خیزشکرده نیز آن را درست دارد در راستای منافع کاخ سفید و سران رژیم صهیونیستی به اجرا در میآورد.
فتنه سبز از نظر دشمن تمام شده نیست!
این شبکه خبری نیز چند هفته قبل فیلمی به اصطلاح مستند خبری تحت عنوان «نامههایی از ایران» را بر روی خروجی خود قرار داد.
فیلم که با رویکرد زنده بودن فتنه سبز! و پیرامون آن ساخته شده است اینطور وانمود میکند که غیر از صحنههای آرشیوی مربوط به حضور اوباش و اراذل در خیابانهای تهران در سال ۸۸، مابقی پلانهای خود را در داخل ایران تصویربرداری کرده است.
«نامههایی از ایران» همچنین مصاحبهای را در گفتوگو با یکی از معاندان نظام که در خارج از کشور حضور دارد پخش میکند و او طی این مصاحبه مدعایی مضحک را مطرح میکند.
او با بیان اینکه مدتی در ایران زندانی بود، بدون ارائه هیچ سند و مدرکی میگوید که در زندان مورد اذیت، آزار و شکنجه قرار گرفته است.
در این فیلم همچنین با چند زن در یک آرایشگاه زنانه نیز مصاحبه میشود و آنها از این میگویند که برای بچههای خود نگرانند! و همچنین سالها نیز اعتراضاتی را در گلوی خود داشتهاند که فقط در فتنه ۸۸ توانستند آنها را بیان کنند.
الجزیره در سناریوی خود با چند دختر جوان که صورتهای آنان نیز تاریک شده است گفت وگو میکند و آنها از این میگویند که همچنان بر سر آرمان خود در فتنه سبز پابرجا هستند! و منتظر روزی هستند که دوباره به خیابانها بیایند و اعتراضات خود را بیان کنند!.
این شبکه خبری قطری همچنین در خلال فیلم اقدام به پخش صحنههایی از اعتراضات قانونشکنان در انتخابات ۸۸ و یک موسیقی رپ با صدای یک زن و به زبان فارسی میکند و جملاتی با این مضمون که «ما باز هم خواهیم آمد» مداوماً در فیلم و از زبان تمامی عناصر تکرار میشود.
البته زمینههای مهم دیگری نیز در فیلم وجود دارد که روشنگری و خنثی سازی آنها وظیفه رسانههای کشور و نهادهای ذیربط است. در واقع تعمقی کوتاه در این هجمههای رسانهای بیانگر آن است که درست بر خلاف تصور عده زیادی از ما که فتنه تمام شده است و یا باور نداشتن عده دیگری به مفهومی به نام «جنگ نرم»؛ دشمن همچنان بیدار است و گاهی با استتار کامل، تیرهای زهرآگینی را علیه ما پرتاب میکند.
اگر غفلت کنیم
اگر برای قرار دادن سپرهای مناسب در مقابل نسلهای جوان و نوجوان کشورمان برای جلوگیری از اصابت این تیرهای زهرآگین برنامهسریزی نکنیم و در ادامه برای ضد حمله موثر در مقابل حرکت دشمن نیز از فعال سازی اتاقهای فکر خود و ساماندهی افسران جنگ نرم غفلت بورزیم؛ مولفههای خطر در آینده پیش روی ما و نظام اسلامی ما که امانت خون شهیدان و امام راحل(ره) است افزایش خواهند یافت.
و صد البته باید به این نکته نیز توجه داشت که آنچه که به آن اشاره شد تنها بخش کوچکی از یکی از صدها شعبه جنگ نرم بزرگی است که میان ما و دشمن در جریان است.
«او» مشغول شیطنتهای بسیاری در عرصههای مختلف علیه ما و باورهای ماست و مقابله با این هجمه «او»؛ بصیرت، ولایت مداری و تجهیز را میطلبد.
همانطور که اشاره شد دشمن تمام این حملات رسانهای را درست در نقاطی به سمت ما شلیک کرده است که ما، یا در آن نقاط فعالیتی نداشتهایم و یا فعالیت ما کمرنگ بوده است.
همه مایی که نسبت به این قضیه احساس مسئولیت میکنیم و یا فعالیتهایی را در آن انجام دادهایم باید بدانیم که آنچه که در جنگ نرم عامل فرود آمدن گلولههای دو طرف میشود مفهومی به اسم «هم افزایی» است.
به این تعبیر که یک حمله نرم! و فضاسازی فکری در عرصههای بزرگ باید همراه باشد با تأیید مردم، موضعگیری مثبت چهرههای سیاسی، اقتدار دیپلماتیک و آمادگی عمومی در کشور.
تأثیر تمام این رخدادها بر روی هم سبب میشوند تا برخی فعالیتهای کمرنگ ما در عرصه جنگ نرم به ناگاه پر رنگ و تأثیرگذار شوند و با قدرت بر جان دشمن فرود بیایند.
ما پیروزیم
اما با تمام اين زد و خوردها، باز هم دشمن خوب تر از هرکسي ميداند که جوانان ما مرد شهامت و شهادتند. و البته ما هم از ياد نبريم که به فضل الهي،پيروز جنگ نرم ما هستيم و مسئله بروز کردهاي به نام بيداري اسلامي نشان ميدهد که لشکر اعتقادي امام روح الله(ره) هم اکنون به سرتاسر جهان گسيل شدهاند.
شناسه خبر:
۶۶۳۰۷
دشمن قصد دارد حمله به «اچ۳» را تلافی کند
۰