رئیس جمهوری که بوی باروت می‌دهد

 زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان، ضمن انتقاد صریح از عملکرد دونالد ترامپ در صحنه بین المللی، رفتار سیاسی وی در قبال مسائل جهانی را مورد نکوهش قرار داد و گفت ترامپ می‌خواهد «قانون جنگل» را جایگزین قوانین بین‌المللی کند. این گزنده‌ترین تهاجم سیاسی – تبلیغاتی علیه ترامپ و دستیارانش در طول ماه‌های پس از ورود وی به کاخ سفید است که به خوبی نشانگر خشم فزاینده متحدان آمریکا در قبال تکروی‌ها، ماجراجوئی‌ها و یکه تازی‌های ترامپ است.

این اظهارات مخالفان دیدگاه‌های ترامپ یا مخالفان همیشگی سیاست‌های واشنگتن نیست بلکه مواضع یکی از نزدیکترین متحدان همیشگی آمریکا محسوب می‌شود که از رفتار و مواضع غیرقابل پیش‌بینی ترامپ به ستوه آمده و خشم خود را پنهان نمی‌کند. احتمال می‌رود که سایر متحدان آمریکا هم دارای چنین دیدگاهی باشند ولی ترجیح می‌دهند که همچنان سکوت کنند یا از طریق دیپلماتیک، اعتراضات خود را منعکس نمایند.

اکنون سوال این است که چرا آلمان‌ها از عملکرد ترامپ به خشم آمده اند؟ واقعیت این است که ترامپ مطلقاً قابل پیش‌بینی و گمانه زنی نیست. وی در جریان تبلیغات انتخاباتی خواستار فروپاشی اتحادیه اروپا، فروپاشی ناتو، برهم زدن توافقات زیست محیطی به ویژه توافقات آب و هوائی موسوم به پیمان پاریس بود. ترامپ حتی پس از ورود به کاخ سفید هم شهروندان هلندی و فرانسوی را به خروج از اتحادیه اروپا و پیروی از مواضع لندن تشویق می‌کرد. ترامپ هنوز هم خواستار تضعیف یورو، پول واحد اروپائی و از هم پاشیدن اتحادیه اروپا است. با این همه، اظهارات اخیر وزیر خارجه آلمان، فراتر از اعتراض به دیدگاه ترامپ در قبال اتحادیه اروپاست و مواضع آمریکای ترامپ در قبال مسائل جهانی را اصرار برای جایگزینی قانون جنگل به جای قوانین رایج بین‌المللی می‌داند که مناسبات جهانی را تحت الشعاع سیاست‌های نسنجیده و ناپخته ترامپ و دستیارانش قرار می‌دهد.

رجزخوانی‌های ترامپ در قبال کره شمالی و تصریح به دردسترس بودن گزینه‌های نظامی و حتی اینکه شرایط امروز جهان، آرامش قبل از طوفان است، به زبان دیپلماتیک به منزله اعلان جنگ و توسل قطعی به رویکرد نظامی است. چنین اظهاراتی از کسی که در جریان مناظره‌های انتخاباتی، روسای جمهور گذشته آمریکا را نادان و احمق معرفی می‌کرد که جنگ عراق را بیهوده آغاز کردند و با آن هزینه‌های هنگفت نظامی به خوبی می‌شد آمریکا را دو بار بازسازی کرد، کاملاً غیرمنتظره و تعجب آور است.

ترامپ با سیاست‌های تهاجمی و بحران ساز خود، فضای مناسبات را به شدت امنیتی، بحرانی و ملتهب ساخته است. از برخی اظهارات رسمی ترامپ، بوی باروت به مشام می‌رسد و نشان می‌دهد آمریکا با جنگ فقط یک قدم فاصله دارد.ماه گذشته ولادیمیر پوتین در یک اظهارنظر رسمی اعلام کرد گاهی جنگنده‌های آمریکائی به قدری به قلمرو روسیه نزدیک می‌شوند که با اعلان جنگ فقط یک گام فاصله دارند.

اما آیا متحدان واشنگتن هم درست مطابق دیدگاه‌های ترامپ می‌اندیشند؟ سخنان صریح وزیر خارجه آلمان، به وضوح نشان می‌دهد که آلمانها نه تنها مثل ترامپ نمی‌اندیشند بلکه به مواضع و عملکرد آمریکای ترامپ نیز معترضند و خشم خود را پنهان نمی‌کنند.

ترامپ می‌خواهد هزینه‌های نظامی آمریکا را به حساب «ناتو» بگذارد و آنرا از سایر اعضای ناتو به ویژه کشورهای اروپائی مطالبه کند. قصد دارد پیمان آب و هوائی پاریس را دوباره مطابق انتظارات و دیدگاه‌های آمریکا بازنگری و بازنویسی کند.

سایر توافقات قبلی واشنگتن از جمله تفاهمات موسوم به ترانس پاسیفیک نیز مشمول همین دیدگاه می‌شود. بعلاوه در جنگ تعرفه‌ها میان اروپا و آمریکا نیز باید سیاست‌های دیکته شده ترامپ عملیاتی شود.

به نظر می‌رسد اصلی‌ترین هدف ترامپ از این جنجال‌های سیاسی – تبلیغاتی داخلی و خارجی، انحراف افکار عمومی از مسئله دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری و ارتباط تیم انتخاباتی ترامپ با روس‌ها باشد.

حتی جوسازی‌های ترامپ در قبال برجام نیز به پیامدهای مورد انتظار آمریکا از برجام باز می‌گردد که دستیاران ترامپ با تلخکامی احساس می‌کنند به چنان نتایجی دست نیافته‌اند. در واقع به نظر می‌رسد واشنگتن انتظار داشته پس از توافق برجام، به فرصتی طلائی برای حضور در بازار پرسود ایران دست یابد ولی پس از برجام، تمامی کشورها و شرکت‌های خارجی با استفاده از زمینه‌های قبلی برای حضور فعالتر در بازار پرجاذبه ایران تلاش کردند ولی آمریکا نتوانست از این فرصت‌ها استفاده چندانی ببرد. تلاش برای تخریب زمینه همکاری‌های بانکی – اعتباری سایر کشورها با ایران هم از همین دیدگاه قابل ارزیابی است.

اکنون ترامپ می‌گوید مایل است همه چیز از ابتدا دوباره بازنگری شود لکن او باید بداند اولاً پرونده برجام بسته شده و قابل مذاکره نیست و ثانیاً مذاکره درباره هر چیز دیگری با کسانی که به تعهدات سابق و حق پایبندی ندارند، فاقد هرگونه موضوعیت و وجاهت است.

ترامپ و دستیارانش آمریکا را به شدت در مقیاس جهانی بی‌اعتبار کرده‌اند بطوری که حتی متحدان همیشگی واشنگتن هم به تیم ترامپ اعتماد نمی‌کنند و با صراحت مراتب خشم و اعتراض خود نسبت به عملکرد کسانی که آمریکا را به انزوای کامل و بی‌اعتباری روزافزون دچار کرده اند، پنهان نمی‌کنند، کما اینکه در داخل خود آمریکا نیز زبان به اعتراض گشوده‌اند و رئیس کمیسیون خارجی سنای آمریکا که هم حزبی ترامپ است می‌گوید او آمریکا را به سوی جنگ جهانی می‌برد و کاخ سفید را به مهد کودکی که بزرگسالان در آن هستند تبدیل کرده است.