چرا مجلس از روحانی سؤالی ندارد؟

رسانه‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب کشور در سرمقاله‌های خود، خوانش‌های مختلفی را از اوضاع روز کشور ارائه می‌کنند.

آنچه که در ادامه می‌خوانید گشت و گذار روزانه فارس در لابه‌لای این تحلیل‌ها و نقل آنها برای شماست:

 

***

(روزنامه‌های اصلاح‌طلب)

 

اصرار اصلاح‌طلبان بر «ناامید بودن مردم ایران»

شرق: این روزنامه در سرمقاله امروز خود مدعی شده است که بخشی از مردم ایران ناامید هستند و سیاست تنها امید آنهاست.

سردبیر روزنامه شرق که این سرمقاله را نوشته در پایان با اشاره به همین ناامیدان تصریح می‌کند:‌

«هر جناح سیاسی‌ای تلاش می‌کند تا با سیاستی کنشگری این طبقه را مدیریت کند و از توان بالقوه سیاسی‌اش بهره ببرد. اگر چنین شود، آیا این طبقه قادر خواهد بود دو طبقه دیگر را با کنشگری‌هایش تحت‌تأثیر قرار داده و ابتکار عمل را به‌دست گیرد. پس پرده این نزاع سیاسی که به راه افتاده، چیزی نیست مگر اینکه تکه بیرون‌افتاده‌ای از ملت، درصدد است ملتی تازه خلق کند. همه جناح‌های سیاسیِ داخلی و خارجی تلاش می‌کنند تا بگویند صدای این مردم را شنیده‌اند و مهم‌تر از همه اینکه خود صدای این مردم راستین هستند. اما هنوز این طبقه تن به رمزگذاری هیچ گروه سیاسی‌ای نداده است. اگرچه بسیاری در تلاش‌اند آن را رمز-نام‌گذاری و از آن خود کنند. از این‌رو آینده سیاسی این طبقه با ابهام توأم است و هر دولتی که در رأس کار باشد با حضور این طبقه شرایط متفاوتی را تجربه خواهد کرد».[1]

گفتنیست، اصلاح‌طلبان چندیست در گزاره‌های مکرری تأکید دارند که مردم ایران ناامید شده‌اند و نظام اسلامی دچار ناکارآمدی است!

 

انتقاد ناامیدکنندگان از ناامید کردن مردم

آرمان امروز: حسین ارگی در سرمقاله آرمان امروز که با عنوان «مدارا راه مداوا» منتشر شد،‌ با اشاره به تهدیدات آمریکا علیه کشورمان نوشته است: حال که دشمنان قسم‌خورده این آب و خاک و در رأس آن آمریکا چنین رویکردی اتخاذ کرده و با لحاظ کردن بیش از پیش بودجه‌های گزاف برای مواجهه با ما آماده می‌شوند، آیا بهتر نیست با ایجاد دلگرمی بیشتر به مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب و ایران مدارا را به عنوان بهترین راه مداوای شرایط موجود در پیش بگیریم؟ همان‌گونه که رئیس‌جمهور محترم تاکید دارند: «باید سختگیری و دخالت‌ها در زندگی مردم سراسر کشور، کم شود و همگان اساس اسلام را که بر پایه فرهنگ، اصلاح و تبلیغ است، در مواجهه با مردم در پیش بگیرند و ضمن مدارا، بیش از گذشته با یکدیگر مشکلات و درد ناشی از آن را مداوا کنیم.»[2]

دقیق مشخص نیست مرجع ضمیر اظهارات آقای ارگی و ایضا رئیس‌جمهور روحانی کیست زیرا «دولت» بالاترین قدرت اجرایی کشور است و هم‌اوست که باید بحث مدارا و تحمل سلایق را با خود تکرار کند.

مگر اینکه مخاطب سرمقاله آرمان امروز، کس دیگری باشد و منظور آنها از مدارا هم اشاراتی به فتنه سال 88 داشته باشد!

در بحث دلگرمی نیز نیازی به تکرار نیست که چه کسانی از ستاد مشترک اعتدال و اصلاحات در مقام اول دلسردسازی و ناامید کردن مردم هستند...

 

انتقال عقلانی آرزوهای مردم به حکومت توسط احزاب

اعتماد: این روزنامه طی یادداشتی که به قلم غلامرضا ظریفیان در صفحه نخست خود منتشر کرد به مسئله احزاب پرداخت.

ظریفیان در این یادداشت با بیان اینکه احزاب نقش «دولت در سایه» را دارند، می‌نویسد: در احزاب تمرین‌های جدی در زمینه استراتژی، برنامه های راهبردی و آموزش نیروهای خود برای تصدی پست های مختلف صورت می پذیرد به همین دلیل بخش مهمی از مسیری که دولت باید طی کند را احزاب طی کرده و زمانی که دولتی به اتکای یک حزب، موقعیت اداره امور را پیدا می کند نیازی به آموزش نیرو های خود ندارد و مسیر اعمال حاکمیت با سعی و خطا طی نمی شود. زمانی که احزاب در چنین شرایطی بروز و ظهور می کنند و در عین حال در معرض نقد و ارزیابی مردم قرار می گیرند سبب می شود نسبت به افکار عمومی پاسخگو باشند. چنین جوامعی از تعادل و تعامل بیشتری میان مردم و حاکمیت برخوردار هستند و نتیجه این تعامل اعتماد بیشتر افکار عمومی به حاکمیت است.

او همچنین می‌افزاید:‌ زمانی که احزاب شکل گرفته و نقش دولت در سایه را ایفا کرده و اعتماد مردم را جلب می کنند اگر مردم قصد انتقاد یا اعتراض داشته باشند با اتکا به سازه های اعتمادخیز مانند آنها وارد عرصه می شوند و مطالبات خود را از طریق این سازه هایی که زیر ساخت جوامع مدرن هستند مطرح می کنند. احزاب نقش بسیار مهمی در انتقال عقلانی نیازها، مشکلات و آرزوها از مردم به حاکمیت دارند. به همین دلیل حلقه واصل مردم با حاکمیت و بالعکس هستند و با کمک آنها جریان امور معتدل تر و بدون تنش های بنیان برکن پیگیری خواهد شد.[3]

اظهارات ظریفیان در صورتی صحیح است که احزاب کارنامه و مدلی موفق در اجرا و کارآمدی بهتر داشته باشند نه اینکه لزوما به ارائه تعریفی جدید و من‌عندی از «قانون اساسی» بپردازند.

 

یک دلیل جالب برای افزایش نرخ ارز

ستاره صبح: مهدی نقوی در سرمقاله امروز این نشریه درباره دلیل افزایش نرخ ارز در هفته‌های اخیر نوشته است:‌ اکنون که 5/2 میلیون بشکه نفت صادر می‌کنیم باید قیمت دلار پایین می‌آمد، افزایش قیمت دلار تعجب‌آور است. وقتی نفت گران‌تر شده تولید و صادرات آن هم افزایش می‌یابد. همه این‌ها به معنای دلار بیشتر است لذا باید نرخ دلار پایین‌تر بیاید. برخی می‌گویند دولت می‌خواهد کسری بودجه خود را با گرانی دلار تأمین کند. گرانی دلار ممکن است تورم را بالا ببرد. شاید بالارفتن دلار فقط برای این است که دولت می‌خواهد از این طریق درآمد ایجاد کند. اما گفته شده  این روزها برخی افراد خاص و مخالف دولت به بازیگران بازار ارز تبدیل شده‌اند و می‌کوشند در بازار بحران و التهاب ایجاد کنند. با این حال اقدام بانک مرکزی برای دریافت مالیات از سودجویان اقدام مناسبی است که صورت گرفته و امید می‌رود ادامه داشته باشد.

او اما در ادامه تصریح می‌کند:

«تجربه نشان داده که در گرانی دلار دولت‌ها دخالت دارند. از طرفی برخی از کارشناسان معتقدند که دلار باید به قیمت واقعی برسد و این تفکر به نگاه‌ تیم اقتصادی دولت سرایت کرده که نرخ رسمی ارز این نیست، دولت علاقه‌ای ندارد که تاوان تثبیت نرخ دلار را بدهد به این معنا که در تمامی دولت‌ها از جمله دولت کنونی برای تثبیت نرخ دلار باید یارانه‌ای پرداخت شود، اما اکنون دولت حاضر نیست این تاوان را بدهد و معتقد است که باید اجازه داد تا دلار به قیمت اصلی خود برسد زیرا این موضوعی که می‌تواند صدمه اقتصادی به جامعه وارد کند.»[4]

 

***

 

 

(روزنامه‌های اصولگرا)

 

واقعیت‌های مهم جنگ اقتصادی به روایت کیهان

کیهان: محمد صرفی در سرمقاله امروز کیهان با اشاره به مسئله کم‌کاری دولت در بحث اقتصاد مقاومتی نوشته است: واقعیت آن است که کشور از حدود یک‌دهه پیش درگیر یک جنگ اقتصادی تمام‌عیار است. جنگی که متاسفانه هنوز از سوی مسئولان کشور باور نشده است و درک صحیحی از ابعاد و گستره آن وجود ندارد.

او همچنین تصریح می‌کند: مردم با همه دردها و گلایه‌های بحق خود، هفته پیش در راهپیمایی تماشایی 22 بهمن بار دیگر ثابت کردند که پای ارزش‌ها و آرمان‌هایی که 40 سال پیش برای برپایی آنها انقلاب کردند، استوار ایستاده‌اند. آنان قهرمانان این جنگ ناجوانمردانه اقتصادی هستند که علی‌رغم شدت آتش بی‌امان دشمن، حاضر به خالی کردن سنگر و سپردن میدان به دشمن نشدند. عملکرد مدیران و فرماندهان میدانی جبهه خودی در این جنگ چگونه است؟ قرائن و شواهدی که ناظران را به سوی پاسخ راهنمایی می‌کند، تا حدی نگران‌کننده است. مدیری که در اوج جنگ ارزی، صرافی ثبت می‌کند مانند آن فرماندهی است که در میدان نبرد وقتی راه تدارکات زیر آتش دشمن است، به جای تدبیر برای چگونگی توزیع و مصرف آذوقه، خود اولین کسی است که به انبار حمله می‌برد!

نویسنده سرمقاله کیهان در ادامه می‌نویسد: دشمن به خوبی می‌داند که پادزهر این تهاجم، اقتصاد مقاومتی است. پس باید علیه آن سمپاشی و ایجاد ناامیدی کرد. به آن برچسب اقتصاد ریاضتی زد و اقتصاد مقاومتی را مترادف با انزوا و عدم تعامل اقتصادی با دنیا جا زد. میان فرماندهان میدانی اختلاف‌افکنی کرد و به شکلی موذیانه و مزورانه گروهی را تندرو و گروهی دیگر را میانه‌رو خواند و ادعای حمایت و همراهی با میانه‌روها کرد!

در پایان سرمقاله امروز کیهان می‌خوانیم: یکی از راهپیمایان خوش‌ذوق 22 بهمن پلاکارد قابل تاملی بردست داشت؛ چهل سال است که مسئولین غربگرا می‌خواهند نظام را ساقط کنند اما مردم با‌بصیرت نمی‌گذارند! به‌طور منطقی بعید است مسئولان محترمی که از انواع و اقسام مواهب مسئولیت برخوردارند عامدانه در صدد چنین کاری باشند، اما وقتی کشور در شرایط جنگی است و 4 سال است که نقشه عملیات در جیب فرماندهان میدانی خاک می‌خورد، نتیجه عملشان یا بهتر است بگوییم بی‌عملی‌شان همان است.[5]

 

چرا مجلس از روحانی سؤالی ندارد؟!

رسالت: محمدکاظم انبارلویی، در سرمقاله امروز رسالت نوشته است: هر وقت مطالبات مردم از رئیس‌ جمهور برحسب وظایفی که در قانون اساسی دارد در افکار عمومی به اوج خود می‌رسد، آقای روحانی به جای پاسخگویی، پرسش‌های بی‌پاسخ مردم را به نام رقبای خود فاکتور می‌کند و با تردستی سیاسی، دوقطبی کاذبی را دامن می‌زند در حالی که رقبای او حرفی نمی‌زنند و هر یک به کار خود مشغولند.
مطالب بی‌ربط رئیس‌جمهور در مراسم 22 بهمن واکنش مردم، نخبگان و حتی مراجع را برانگیخت.

او سپس با اشاره به اظهارات روحانی که گفته است:  "مردم را راحت بگذاریم و در حریم خصوصی مردم دخالت نکنیم و حریم خصوصی مردم از آن مردم است"، تصریح می‌کند: آیا به وظیفه خود به سوگند ریاست جمهوری در این وادی عمل کرده است؟

رئیس‌جمهور از کدام مردم سخن می‌گوید، از آزادی کدام مردم در فضای مجازی دفاع می‌کند؟ آیا کسانی که در آشوب‌های دی‌ماه گذشته به خیابان آمدند و براساس رهنمودهای آمریکا در همین فضای مجازی شعار مرگ بر روحانی سر دادند، مردم هستند و حریم خصوصی‌آنها باید محترم شمرده شود؟ آیا این احترام تا مرز براندازی و محاربه با نظام باید رعایت شود؟ آیا رها کردن فضای مجازی و به عنوان وکیل مدافع تلگرام ظاهر شدن از وظایف رئیس‌جمهور است؟ آیا این رویکرد رئیس‌جمهور ترویج دین و اخلاق است که رئیس‌جمهور در سوگند ریاست‌جمهوری نسبت به آن خود را متلزم می‌داند؟

انبارلویی می‌گوید: اینکه در سوگند ریاست جمهوری،‌ آقای روحانی دو بار در  دو انتخابات گفته است؛ "از هر گونه خودکامگی بپرهیزد" با فحاشی و هتک حرمت منتقدین از نسبت دادن بی‌دینی تا جیب‌بری، عصر حجری، هوچی‌ باز تا بروند به جهنم، از آنها استقبال کرده است، سازگار است؟

این تحلیلگر اصولگرا در بخش پایانی یادداشت خود تصریح می‌کند: رئیس‌جمهور در عمل به وظایف کلیدی وحساسی که مستقیما قانون اساسی بر عهده او گذاشته است، قصور و تقصیر داشته است. آیا مجلس نمی‌خواهد از اختیارات خود مندرج در اصل 88 قانون اساسی در رمزگشایی از این قصور و تقصیر پرده بردارد و بالاخره رئیس‌جمهور از باب مجری قانون اساسی درباره تعطیلی اصول قانون اساسی در حوزه مسئولیت‌های وی در حوزه مسئولیت‌های مجلس شورای اسلامی چه پاسخی دارد؟[6]

گفتنیست، اصل 88 قانون اساسی ناظر به سؤالات نمایندگان ملت از وزرا و رئیس‌جمهور پیرامون وظایف آنهاست.

 

کافیست دولتمردان و اصلاح‌طلبان در میان مردم باشند...

سیاست روز: محمد صفری در سرمقاله این روزنامه با عنوان «دلایل برخی سوء هاضمه‌های انقلاب» به بحث رفراندوم‌خواهی رئیس‌جمهور روحانی اشاره کرده و نوشته است: اگر یک همه‌پرسی درباره نتایج توافق هسته‌ای برگزار شود، آیا مردم به آن رأی مثبت می‌دهند یا منفی؟ این تجربه را دولت و اصلاح‌طلبان می‌توانند داشته باشند و نتایج آن هم قطعاً نشان دهنده درصد موفقیت آنها در این عرصه خواهد بود. کافی است، دولتمردان و اصلاح‌طلبان در میان مردم باشند و در جریان دیدگاه‌های آنها نسبت به توافق هسته‌ای قرار بگیرند، آنگاه شاید بتوانند واقع‌بینانه‌تر نسبت به مسایل کشور تجزیه و تحلیل داشته باشند.

او تصریح می‌کند:

«اما اکنون که توافق هسته‌ای علیرغم همه تبلیغاتی که روی آن می‌شود، دستاورد اقتصادی که بتواند هم باعث چرخیدن چرخ اقتصاد کشور و هم چرخیدن سانتریفیوژها شود، نداشته است، همان‌هایی که مذاکره و توافق هسته‌ای را پیگیری می‌کردند و برای رسیدن به آن از هر ابزاری برای همراه کردن افکار عمومی بهره بردند، شکست در این مقوله، تجربه عبرت‌آمیزی برای آنها نشده و در صدد هستند که تا بازی تازه‌ای که مدت‌ها است روی آن مانور می‌دهند، با همان شیوه توافق هسته‌ای برای توان موشکی ایران پیاده کنند.

روش آنها به همان سبک هسته‌ای است، با این تفاوت که به جای هسته‌ای، موشکی نشسته است و قرار است با طرحی که اصلاح‌طلبان پیگیری می‌کنند، توان موشکی را نیز بدهیم و به جای آن تهدید جنگ را از سر ایران برداریم!»

صفری با اشاره به ماجرای «مذاکره موشکی» تأکید می‌کند: اگر ایران توان موشکی خود را محدود کند، از تأثیر خود در منطقه بکاهد، از نیروی مقاومت حمایت نکند، که همه آنها خواست آمریکا و غرب است، باز هم برای آنها راضی کننده نخواهد بود و نه تنها راضی کننده نیست، بلکه هیچ گشایشی هم در مسائل اقتصادی، روابط خارجی، مبادلات سیاسی و اقتصادی دیده نخواهد شد.

چنین وادادگی‌هایی با آرمان‌ها و قاموس انقلاب اسلامی ناسازگار است، به همین خاطر است که برخی از این عقب‌نشینی‌ها باعث سوء‌هاضمه در انقلاب شده است، اگر چنین خوراکی‌هایی به خورد انقلاب داده نمی‌شد، سوء ‌هاضمه هم پیش نمی‌آمد، دوای این درد تنها مقاومت، انقلابی‌گری و انقلابی ماندن است و بس.[7]

 

خدمت رشیدپور به سینمای آقازادگی

وطن امروز: این روزنامه سرمقاله خود که به قلم احسان سالمی نوشته شده را به «سینما» اختصاص داده و نوشته است: یکی از بحث‌های این روزهای سینما، پیرامون الفاظی چون سینمای مستقل، سینمای ارگانی و... می‌چرخد اما چه کسی تعریف مشخصی از سینمای مستقل دارد؟ از سینمای ارگانی چطور؟ ساختن فیلم نیاز به سرمایه دارد.

در ادامه سرمقاله وطن امروز می‌خوانیم: معمولا خوش‌نقش و نگارها و استارها و سلبریتی‌ها بهره بیشتری از «پول بادآورده» می‌برند. دست گروهی دیگر اما خالی می‌ماند. نهادهای سنتی سرمایه‌گذار در فیلم مانند فارابی بودجه محدود خود را میان همه «دست‌های خالی» تقسیم می‌کنند. نتیجه  این مدل تقسیم پول توسط فارابی هم مشخص است. سینمای کم‌مخاطب و بی‌بهره از گیشه. سرمایه فارابی بازنمی‌گردد و سینمای دولتی متکی به پول نفت، لنگان لنگان مسیر شکست خورده پیشین را ادامه می‌دهد. در آن سو اما ورود آقازاده‌ها چرخه «سینما- مخاطب» را بهتر از نهادهایی مثل فارابی می‌چرخاند، چرا که سازوکارهای یک فیلم بفروش را با «پول‌های بادآورده» فراهم می‌کند؛ قصه‌های خوبی که سال‌ها توسط نهادهای سینمایی پس زده شده‌اند به علاوه ستاره‌های سینما و کارگردانانی که اسم درکرده‌اند. اسمش را گذاشته‌اند سینمای مستقل اما مستقل از چه؟ مستقل از پول نفتی که با واسطه در اختیار آقازاده‌ها قرار می‌گیرد؟

سالمی همچنین تصریح می‌کند:‌ مستقل از تهیه‌کنندگانی که سهامدار یا عضو هیات مدیره بانک‌ها هستند و احتمالا با سپرده‌های مردم پز هنری می‌دهند؟ یا مستقل از متهمان و بازداشتی‌های پرونده‌های کلان اختلاس؟ سابقه این سینما به سال‌های دور بازنمی‌گردد. یکی از فیلمسازان مدعی سینمای مستقل همکاری و کارگردانی برای فیلمی را در کارنامه دارد که بابک زنجانی سرمایه‌گذار آن بوده است؛ یعنی مستقیم از شیرنفت. «تابو»، «خوب، بد، جلف»، «سیزده»، «نقش نگار» و تعداد زیادی از فیلم‌های سینمای ایران و در جشنواره امسال «بمب؛ یک عاشقانه»، «مصادره» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» نمونه‌هایی از این سینما هستند.

نویسنده سرمقاله وطن امروز در خطوط پایانی یادداشت خود به ماجرای «رشیدپور و حاتمی‌کیا» نیز اظاره می‌کند و می‌نویسد: این نوشته البته «پرونده ناتمام» مدعیان سینمای مستقل است که تلاش می‌کنند با فرار به جلو و برچسب‌زنی به فیلمسازانی که با بودجه‌های مشخص، شفاف و برآمده از نهادهای ملی فیلم می‌سازند، خود را از میدان سوال و توضیح دور کنند تا کسی درباره سرمایه‌گذاران فیلم‌های‌شان صحبت نکند و در پوششی که رسانه ملی برای‌شان ایجاد می‌کند، مدعی پرطمطراق استقلال در سینما باشند. «هفت»، «رشیدپور» و «تلویزیون» در 10 روز جشنواره هیچ اشاره‌ای به «پول‌های بادآورده» در سینما نکردند، از کارگردانان مدعی استقلال سوال نکردند فیلم‌شان را با کدام پول ساخته‌اند، هیچ نظرسنجی‌ خاصی پیرامون «شفافیت در سینما» مطرح نکردند اما با نظرسنجی‌های جهت‌دار همه تلاش خود را پیرامون واژه‌سازی برای سینمای پرمخاطب ملی انجام دادند تا بلکه با تکرار «سینمای ارگانی»، پوششی برای فسادهای سینمایی با «پول‌های بادآورده» باشند. رشیدپور جزئی موثر از این بازی کلان و خدمت تلویزیون به سینمای آقازادگی و سفارتی بود، وقتی انگشت اشاره حاتمی‌کیا به سمتش رفت.[8]

 

***

 

1_ http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?Src=Main&News_Id=162540

2_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/213594

3_ http://magiran.com/npview.asp?ID=3708015

4_ http://www.setaresobh.ir/fa/news/main/23891

5_ http://kayhan.ir/fa/issue/1222/2

6_ http://www.resalat-news.com/newspaper/item/12652

7_ http://www.siasatrooz.ir/vdcepx8znjh87wi.b9bj.html

8_ http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2380/1/188926/0