تداوم تعطیلی 700 کارخانه جنوب شرق و غارت های میلیاردی آمریکا

در حالی یکی از وعده های انتخاباتی دولت امید رفع بیکاری و ایجاد فضای اشتغال برای جوانان بود که بر اساس آمار ارائه شده نرخ بیکاری جوانان زیر ۳۰ سال هم اکنون ۴۸.۷ درصد شده و این نرخ در مورد زنان تا ۸۵.۹ درصد رسیده است.

دولت تدبیر به سومین سال خود رسیده است و مسئولان دولتی و برخی وزرا به جای رفع مشکلات جوانان تنها آیه یاس می خوانند و دولت قبل را مقصر بی تدبیری دولت بنفش می دانند؛ با این وجود در حالی هنوز وعده های پسابرجامی دولت در گوش جوانان ایرانی زمزمه می شود که غارتگران قرن در حرکت های پسابرجامی میلیارد ها دلار از حق مردم ایران را در سکوت دولتمردان یازدهم به یغما می برند و تنها حرکت دولتمردان مقصر جلوه دادن دولت قبل می باشد.

علی ای حال از مقصر جلوه دادن دولت قبل هم که بگذریم رکود و تورم در 2 سال اخیر نه تنها درب های کارخانه جات تولیدی را بست و  بیکاری را 3 قفله کرد تا پسابرجام نتواند باری از مشکلات بیکاری جوانان حل نماید بلکه پسابرجام دست غارتگران قرن را به روی اموال ایران باز کرد تا غارت های میلیارد دلاری آمریکایی ها در صفحه تاریخ به عنوان غارتی بدون خون و خونریزی و مهیا ثبت شود.

با این حال این روزها کمر جوانان ایرانی زیر وعده های پسابرجامی دولتی ها خم شده و تنها در آمد بسیاری از مردم یارانه شده است تا این روز ها  راه آن را هم ببندند و باز هم معیشت مردم را اسیر وعده های پسابرجامی نمایند.

با این وجود وابسته کردن اقتصاد کشور به توافق هسته ای در شرایطی اتفاق افتاد که رفع تحریم‌ها اثر قابل ملاحظه‌ای بر وضعیت اقتصادی کشور نداشت و  این موضوع در پسابرجام به وضوح در کلام مسئولین دولتی (در دوره پس از تنظیم برجام) با تعابیری از جمله اینکه: مردم منتظر معجزه نباشند و ... منعکس شد.

ترسیم شرایط مناسب در پساتحریم در لسان مسئولین طی قریب به دو سال، تا پیش از تنظیم برجام باعث شد که اقتصاد ایران در هفته های پسابرجام شاهد رکودی باشد که بخشی از آن ناشی از انتظار آثار فوق العاده توهمی پساتحریم بود.

نوسانات نرخ آزاد ارز که این روز ها به اوج خود رسیده است نمونه‌ای از آثار توهمی و شاید نشان از بی برنامگی دولت برای جبران کسریهای خود از طرق دیگر باشد. حال این نوسانات اثر مستقیم در چرخه تولید گذاشته و هنوز درب های کارخانه جات را بسته نگه داشته است  تا روح اقتصاد مقاومتی خفه و رکود و دلالی و رانت در کشور تقویت شود.

علی ای حال این روزها آمریکایی ها در گردنه برجام مستقر شده اند و هر بار به بهانه ای به پول های بلوکه شده ایرانی ها بدون اینکه آب از آب تکان بخورد دستبرد می زنند و دولتمردان هم ککشان نمی گزد!

این دست درازی ها به اموال ایرانی ها در حال تبدیل شدن به پروسه ای ثابت در عصر پسابرجام است به اعتقاد کارشناسان آمریکایی ها قبل از توافق هسته ای حتی به خود اجازه سخن گفتن در خصوص دارایی ها بلوکه شده ایرانیان را هم نمی دانند اما گویا لبخندها و کرنش های تدبیری ها آنها را گستاخ تر از همیشه کرده است.

صاحبنظران بر این باورند که آمریکایی‌ها با ادعاهایی که از پایه بی‌اساس است سعی دارند دارایی‌های مردم ایران را به نفع خود مصادره کنند و این درحالی است که دولتمردان ما در داخل به فرافکنی روی آورده‌اند و حتی حاضر نیستند به این سرقت ها واکنش نشان دهند.

نرمش دولت مردان در برابر اقدامات خصمانه آمریکا در حالی رو به فزونی است که کشور با مشکلات اقتصادی عدیده ای دست و پنجه نرم می کند و سرقت های گاه و بیگاه آمریکا از اموال ملت ایران که می توانست مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان را حل کند نه تنها گره گشا نبود بلکه مشکل ساز هم بوده است.

 مصادره اموال ایران نشان‌ از ضعف دستگاه دیپلماسی است

محمدعلی مددی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با یکی از رسانه ها، مصادره دارایی‌های ایران توسط دولت آمریکا را نشان‌دهنده ضعف دستگاه دیپلماسی کشور ما دانست و گفت: وزارت امورخارجه و مجموعه دستگاه دیپلماسی کشور می‌بایست موضع فعال‌‌تری در قبال سیاست‌های خباثت‌آمیز آمریکایی‌ها در اجرای برجام اتخاذ کند.

وی با تأکید بر اینکه ما همواره نسبت به دولتمردان آمریکایی‌ و سیاست‌های این کشور در قبال اجرای برجام اعتماد نداریم، افزود: منتقدان برجام همواره نقص‌های آن را به دولتمردان گوشزد می‌کردند، اما همواره با القابی نظیر بی‌شناسنامه و بی‌هویت مورد خطاب قرار می‌گرفتند، اما امروز سخن ما با دولتی‌ها این است که کمی به انتقادات منتقدان و دلسوزان برجام توجه کنید و آنها را به کار بگیرید. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اثرات برجام را در زندگی روزمره مردم و وضعیت معیشت‌ آنها بی‌تأثیر دانست و تصریح کرد: از زمان اجرای برجام تاکنون شاهد هیچ نوع گشایش محسوسی در زندگی مردم نبودیم، حتی شرایط به گونه‌ای است که تولیدکنندگان هم با مشکلاتی در تأمین مواد اولیه روبرو هستند.

با این حال اگر زیربنای کار اقتصادی دولت در شرایط فعلی از اقتصاد مقاومتی فاصله گرفت دیگر شرایط برای ایجاد یک اقتصاد مستقل و پویا فراهم نمی شود و اگر ماحصلی هم داشته باشد گذراست و در بلندمدت دچار آسیب می شود.