«فرزند کمتر، زندگی بهتر»؛ فرزند کمتر شد اما زندگی‌ بهتر نشد

«فرزند کمتر، زندگی بهتر» شعاری که از ابتدای دهه 40 برای کنترل رشد جمعیت در ایران تبلیغ شد اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، طولانی شدن جنگ بین ایران و عراق و نیازی که به نیروی جوان و کارآمد وجود داشت این شعار کنار گذاشته شد و خانواده‌ها به داشتن فرزند بیشتر ترغیب شدند تا جایی که رشد جمعیت ایران طی یک دوره کوتاه به 4 درصد رسید.

با پایان گرفتن جنگ ایران و عراق و نیز سرشماری که در نیمه دهه شصت انجام شد مشخص شد که این روند افزایش جمعیت کشور در کوتاه مدت به انفجار جمعیت می‌انجامد و به دنبال هشدارهایی که کارشناسان درباره معضلات اقتصادی و اجتماعی رشد جمعیت دادند در دو دهه گذشته بار دیگر شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» مورد توجه قرار گرفت.

اجرای سیاست تنظیم خانواده و ترویج شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» سبب کاهش رشد جمعیت در ایران شد و این روند کاهش جمعیت به جایی رسید که در سرشماری سال 90 مشخص شد که کاهش جمعیت ایران حتی از پیش‌بینی‌ها هم بیشتر بوده به گونه‌ای که رشد جمعیت ایران طی یک دوره 5 ساله به 1.3 درصد کاهش یافته بود.

هرچند در ابتدا هدف از طرح شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» ایجاد یک سیاست برای کنترل جمعیت بود اما به تدریج این شعار در بین خانواده‌های ایرانی نهادینه شد و تک فرزندی در بین زوج‌های جوان رواج پیدا کرد تا جایی که امروز دیدن خانواده جوان با داشتن دو یا چند فرزند موجب تعجب اطرافیان می‌شود. پای صحبت مردم که می‌نشینی فشارهای اقتصادی، کمبود امکانات و نبود رفاه اجتماعی را از دلایل مهم گرایش خود به تک فرزندی عنوان می‌کنند.

وقتی درباره داشتن فرزند بیشتر با خانم جعفری که دارای یک فرزند است صحبت می‌کنم با تعجب می‌گوید: «فرزند بیشتر!؟در این شرایط اقتصادی!؟ به نظر من اصلا منطقی نیست». خود من در خانواده نسبتا پر جمعیت دنیا آمده‌ام پدرم برای بزرگ کردن ما سختی بسیار زیادی کشید.

وی معتقد است زوج‌ها امروز بیکاری، سختی ازدواج، مخارج گران زندگی، تحصیل و غیره را به عینه تجربه کرده‌اند به همین دلیل برای ساختن آینده بهتر به سمت تک فرزندی یا نداشتن فرزند رو آورده‌اند.

آقای معصومی با خنده می‌گوید: متاسفانه جوان‌های ما در خم ازدواج مانده‌اند چه برسد به داشتن فرزند‌. اساس فرزندآوری ازدواج است اول باید بررسی شود که چرا کسی ازوداج نمی‌کند؟ جواب این سوال را خود مردم می‌دانند آنهم مشکلات اقتصادی است که مردم را تحت فشار قرار داده است.

آقای فرهادی که دارای یک فرزند و کارمند دولت است می‌گوید: توی مخارج کودکستان فرزندم مانده‌ام و اصلا یک لحظه به داشتن فرزند بیشتر فکر نمی‌کنم ولی اگر وضعیت مالی‌ام بهتر بود دوست داشتم 3 فرزند داشته باشم.

خانم مسنی که به همراه دختر جوانش است می‌گوید: زمان ما می‌گفتند «فرزند کمتر، زندگی بهتر» فرزندمان کمتر شد اما زندگی‌مان بهتر نشد. مخارج گران است. تورم بالاست. مخارج ازدواج بالاست. بلاخره آدم عقل دارد منطق دارد. نمی‌توان بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی به داشتن فرزند بیشتر فکر کرد.

زن و شوهر جوانی که 8 سال از ازدواج آنها می‌گذرد و هنوز فرزندی ندارند به تک فرزندی معتقد هستند می‌گویند: درآمدمان کفاف امور خودمان هم نمی‌دهد. در خانه اجاره‌ای هستیم به همین دلیل تصمیم گرفتیم که فعلا نفر سومی را وارد زندگی خودمان نکنیم.

آقای حمیدی می‌گوید: ما خودمان 8 تا خواهر برادر هستیم و همه اقوام درجه یکمان نیز همین حدود فرزند دارند شاید باورتان نشود بیشتر جوانان فامیل یا بیکارند یا شغل مناسب ندارند. کسانی که ازدواج کردند یا هنوز فرزندی ندارند و یا فقط یک فرزند به دنیا آورده‌اند. خوب وقتی آدم بیکاری، فشار اقتصادی، مخارج گران و غیره را می‌بیند واقعا برای داشتن فرزند بیشتر رغبت نمی‌کند.

آقای احمدی می‌گوید: وقتی به پدر و مادرمان می‌گوییم بیشتر از یک فرزند نمی‌خواهیم می‌گویند رزق و روزی هر کسی با خودش می‌آید. من منکر این موضوع نیستم اما هزینه بچه امروز با بچه دیروز زمین تا آسمان فرق کرده است. واقعا با این هزینه‌ها امکان بچه‌دار شدن آن هم بیشتر از یکی وجود ندارد.

وی معتقد است: اگر دولت راهکار حمایتی برای نوزادان تازه متولد شده بیندیشد و مثلا تا 18 سالگی حمایت‌های مالی از خانواده‌ها بشود مطمئنا بیشتر خانواده‌ها به داشتن فرزند بیشتر رو می‌آورند.

خانم جوانی که برای خریدن اسباب بازی به همراه کودکش به فروشگاه آمده است می‌گوید: من خودم با پدیده تک فرزندی اصلا موافق نیستم و معتقدم که بچه‌ها باید خواهر یا برادری داشته باشند اما متاسفانه شرایط فعلی اقتصاد کشور تک فرزندی را به ما تحمیل کرده است. مسئولان باید به این فکر کنند که اگر به دنبال رشد جمعیت هستند شرایط و امکانات داشتن فرزند بیشتر را برای خانواده‌ها فراهم کنند.

آقای حسینی که مدرک کارشناسی دارد دارای یک فرزند و کارمند دولت است می‌گوید: وقتی به بازار می‌روم و هزینه کفش و لباس فرزندم نزدیک 500 هزار تومن می‌شود در حالی که حقوق من یک میلیون تومان است. واقعا با این درآمد نمی‌شود به فرزند بیشتر فکر کرد.

«درآمد بیشتر، فرزند بیشتر» شعاری است که آقای امینی 35 ساله با خنده آن را بیان می‌کند و می‌گوید: دولت مشکلات اشتغال، مسکن، ازدواج جوانان را حل کند مسئله جمعیت خود به خود حل می‌شود. اگر سطح رفاه اجتماعی جامعه بالا رود اکثر خانواده‌ها به تعدد فرزند رو می‌آورند.