مجموعه «عصر یخبندان»؛ پرفروش‌ترین انیمیشن تاریخ

یکی از پیامدهای دوران سرویس‌های استریمینگ که حالا به یک روتین تبدیل شده این است: فیلمی که در گذشته برای خودش بروبیایی در سینماها داشت، اکنون روی پلتفرم‌های استریمینگ منتشر می‌شود. این اتفاق حدود سه هفته پیش برای انیمیشن هتل ترانسلوانیا ۴ که سونی آن را به مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار به آمازون فروخت تا روی سرویس استریمینگش پخش شود اُفتاد و حالا این موضوع درباره‌ی عصر یخبندان: ماجراهای باک وایلد، محصول فاکس قرن بیستم که روی دیزنی‌پلاس منتشر شد نیز صدق می‌کند. نحوه‌ی انتشار نسبتا بی‌سروصدای این فیلم در دیزنی‌پلاس مدرک دیگری است که نشان می‌دهد چگونه جایگاهِ باشکوهِ مجموعه‌های سینماییِ سودآورِ قدیمی در دوران جنگ سرویس‌های استریمینگ سقوط کرده است. بالاخره صحبت از مجموعه‌ای است که در گذشته‌ای نه چندان دور صاحب برخی از پُرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخِ باکس آفیس بود و همچنان یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های انیمیشنی تمام ادوار حساب می‌شود.
قسمت اول عصر یخبندان که در اوایل سال ۲۰۰۲ عرضه شد، به‌لطفِ نقدهای مثبت و استقبالِ قابل‌توجه‌ی مخاطبان باعث شد استودیوی انیمیشن‌سازی بلواسکای سری‌ در سرها در بیاورد و خودش را به‌عنوان یک مدعیِ تازه ثابت کند. این فیلم اورجینال که به‌وسیله‌ی فاکس قرن بیستم منتشر شد، در زمانی از راه رسید که ایده‌ی دیدنِ یک انیمیشنِ پُرخرج و با مقیاسی بزرگ از استودیویی غیر از والت دیزنی، پیکسار یا حتی دریم‌ورکس به‌طور اتوماتیک حکم یک رویدادِ فرهنگی را داشت. در زمانی‌که عصر یخبندان اکران شد هنوز فقط پنج سال از آناستازیا، محصول فاکس، سه و نیم سال از مورچه‌های دریم‌ورکس و کمتر از دو سال از تایتان ای. ئی (Titan A.E)، محصول فاکس گذشته بود (این آخری که تولیدش از مشکلاتی مثل کاهش بودجه و تعدیل نیرو رنج می‌بُرد حدود ۱۰۰ میلیون دلار به فاکس ضرر وارد کرد). عصر یخبندان که به خاطر پرداختِ بی‌پرده‌اش به مرگ و انقراض به‌طرز غیرمنتظره‌ای غم‌انگیز و تیره‌و‌تاریک بود، روایتگر داستان ماموتی است که در حین عزاداری برای همسر و بچه‌ی به‌قتل‌رسیده‌اش با اکراه به یک خرس تنبلِ تبعیده‌شده‌ی وراج و یک ببر دندان خنجریِ دوبه‌شک می‌پیوندد تا یک بچه‌ی انسانِ گم‌شده را به خانواده‌اش بازگردانند.

مجموعه «عصر یخبندان»؛ پرفروش‌ترین انیمیشن تاریخ


این فیلم که با ۶۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۴۶ میلیون دلار به‌عنوان افتتاحیه فروخت که در آن زمان پایین‌تر از شرکت هیولاها (۶۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) و داستان اسباب‌بازی ۲ (۵۷ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار)، سومین افتتاحیه‌ی برتر تاریخ فیلم‌های انیمیشن حساب می‌شد. این فیلم در ادامه به ۱۷۶ میلیون دلار فروش در آمریکای شمالی و ۳۸۶ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند و در همان سالی که شهر اشباحِ هایائو میازاکی برنده‌ی جایزه‌ی بهترین انیمیشن اُسکار شد، یکی از نامزدهای این شاخه بود. عصر بخبندان: ذوب (Ice Age: The Meltdown) که در آوریل ۲۰۰۶ اکران شد، ۶۸ میلیون دلار به‌عنوان افتتاحیه کسب کرد که در آن زمان پشت سر مصائب مسیح (۸۳ میلیون و ۸۴۸ هزار دلار)، دومین افتتاحیه‌ی برتر باکس آفیس در بینِ فیلم‌های غیرتابستانی و غیرکریسمسی حساب می‌شد. این دنباله‌ی شادتر و کارتونی‌تر (یک چیزی در مایه‌های سری مقصد نهایی که با تامل عمیق در وحشت مرگ شروع شد و با دنباله‌هایش به سمت لوده‌گری متمایل شد) به ۱۹۵ میلیون دلار فروش خانگی، ۴۵۷ میلیون دلار فروش خارجی و ۶۵۲ میلیون دلار مجموعِ فروش جهانی دست پیدا کرد.
مجموعِ فروش خارجی عصر یخبندان ۲ در آن زمان دوازدهمینِ فروش خارجی برتر تاریخ باکس آفیس حساب می‌شد و این جایگاه در صورت نادیده گرفتنِ سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ها و چهار فیلم نخستِ هری پاتر تا رده‌ی پنجم هم ارتقا پیدا می‌کرد. این فیلم در بین انیمیشن‌های سال ۲۰۰۶ گرچه در گیشه‌ی خانگی از ماشین‌های پیکسار (۲۴۴ میلیون دلار) شکست خورد، اما در گیشه‌ی جهانی بر آن غلبه کرد. به این ترتیب، عصر یخبندان ۲ این مجموعه را منهای شرک‌‌های دریم‌ورکس و داستان اسباب‌بازی‌های پیکسار به نخستین مجموعه‌ی انیمیشنی بزرگِ هالیوود بدل کرد. عصر یخبندان: ظهور دایناسور (Ice Age: Dawn Of The Dinosaurs) درحالی در تابستان ۲۰۰۹ اکران شد که به خاطر فرمت سه‌بعدی‌ و سکانس‌های اکشن ترن هوایی‌گونه‌اش تداعی‌گر یک شهربازیِ سینمایی بود. فاکس که از محبوبیت این فیلم در خارج از آمریکای شمالی خوب آگاه بود، سوپراستارهای محلیِ هرکدام از بازارهای خارجی را برای صداپیشگیِ پروتاگونیست‌های فیلم استخدام کرد.
عصر یخبندان ۳ در زمان اکرانش پایین‌تر از ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه و تایتانیک، سومین فیلم پُرفروشِ تاریخ گیشه‌ی خارجی حساب می‌شد
نتیجه کسب ۱۹۶ میلیون دلار فروش خانگی و ۶۹۰ میلیون دلار فروشِ خارجی بود؛ فروش خارجی این فیلم نه‌تنها آن را بالاتر از امثال هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه (۶۲۷ میلیون دلار)، ۲۰۱۲ (۵۹۱ میلیون دلار) و بالای پیکسار (۴۳۸ میلیون دلار) به بزرگ‌ترین فروش خارجیِ سال ۲۰۰۹ بدل می‌کرد، بلکه در آن زمان پایین‌تر از ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه (۷۴۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳) و تایتانیک (یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹)، سومین فیلم پُرفروشِ تاریخ گیشه‌ی خارجی حساب می‌شد (چند ماه قبل از اکران آواتار). این فیلم با کسب ۸۸۶ میلیون و ۶۸۶ هزار دلار در دنیا پایین‌تر از آواتار (۲ میلیارد و ۷۴۳ میلیون دلار) و هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه (۹۳۳ میلیون دلار) به سومین فیلم پُرفروشِ سال ۲۰۰۹ بدل شد. در توصیفِ قدرتِ تمام‌عیار این مجموعه در بازارهای خارجی همین و بس که عصر یخبندان: رانش قاره‌ای (Ice Age: Continental Drift) در تابستان ۲۰۱۲ با وجودِ اکران درکنار فیلم‌های ابرقهرمانیِ موردانتظاری مثل انتقام‌جویان، شوالیه‌ی تاریکی و مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز کماکان موفق به کسب ۷۱۸ میلیون دلار از کشورهای خارجی شد؛ رانش قاره‌ای با این رقم به پُرفروش‌ترین انیمیشن تاریخِ گیشه‌ی خارجی بدل شد و این رکورد را تا زمان فروزنِ والت دیزنی (۸۸۰ میلیون دلار فروش خارجی) حفظ کرد.
این فیلم که با ۹۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۱۶۱ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی و ۸۷۹ میلیون و ۷۶۵ هزار دلار در دنیا فروخت. جالب است بدانید که فیلم سوم (۱۹۵ میلیون خانگی و ۸۸۶ میلیون جهانی) و چهارم (۱۶۱ میلیون خانگی و ۸۷۹ میلیون جهانی) با اختلاف رده‌ی اولِ پُرفروش‌ترین فیلم‌های هالیوودی دنیا را که موفق به عبور از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروش خانگی نشده‌اند در اختیار دارند. درواقع، حتی اگر فیلم‌های چینی را هم حساب کنیم، تنها فیلمی که در این زمینه بالاتر از ظهور دایناسورها و رانش قاره‌ای قرار می‌گیرد، نبرد در دریاچه‌ی چانگ‌جین (۹۱۵ میلیون دلار) است. سری عصر یخبندان اما پس از فتحِ آسما‌ن‌های باکس آفیس با فیلم سوم و چهارم بالاخره با عصر بخبندان: مسیر برخورد (Ice Age: Collision Course) با کله سقوط کرد و این مجموعه را در تابستان ۲۰۱۶ به پایان عمرش رساند؛ همان تابستان پُرمرگ‌و‌میری که میزبان سقوط و نابودی مجموعه‌های متعددی مثل استار ترک: فراتر، روز استقلال: بازخیز، لاک‌پشت‌های نینجا ۲، افراد ایکس: آپوکالیپس، شکارچیان ارواح و غیره بود که گرچه همه در گذشته استثنایی بودند، اما با بی‌اعتنایی دسته‌جمعی عموم سینماروها مواجه شدند.
گرچه عصر یخبندان؛ مسیر برخورد به درآمدِ اسفناکِ ۶۴ میلیون دلار فروش خانگی دست یافت، اما کماکان به‌لطفِ فروش ۳۳۸ میلیون دلاری‌اش در گیشه‌ی خارجی، به مجموعِ جهانی ۴۰۲ میلیون دلار دست یافت. گرچه این رقم اُفت فروشِ وحشتناکی نسبت به قسمت قبل حساب می‌شد، اما همزمان ۳/۸ برابرِ بودجه‌ی ۱۰۵ میلیون دلاری‌اش بود. پنج فیلمِ عصر یخبندان که با مجموع ۴۳۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده‌اند، مجموعا ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخته‌اند. این رقم عصر یخبندان را پایین‌تر از سری منِ نفرت‌انگیز (۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار با احتساب درآمد یک میلیارد و ۱۰۰ میلیونیِ مینیون‌ها) و شرک (۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار با احتساب درآمد ۵۵۰ میلیونی گربه‌ی چکمه‌پوش) در رده‌ی سوم پُرفروش‌ترین مجموعه‌های انیمیشنِ تاریخ باکس آفیس جای می‌دهد. درواقع، اگر اسپین‌آف‌های منِ نفرت‌انگیز و شرک را برای رقابتِ عادلانه‌تر نادیده بگیریم، آن وقت عصر یخبندان به رده‌ی نخستِ پُرفروش‌ترین سری انیمیشنی تاریخ صعود می‌کند.
یک دلیل صدرنشینی عصر یخبندان این است که دیزنی دنباله‌های کمی برای انیمیشن‌هایش ساخته است (فروزن ۲، رالف اینترنت را خراب می‌کند، فانتازیا ۲۰۰۰ و امدادگران: مأموریت زیرزمینی) و دلیل دیگرش این است که مجموعه‌های پیکسار معمولا به ندرت از یک دنباله فراتر می‌روند؛ تازه هر دوی دیزنی و پیکسار در زمانی شکوفا شدند که فروش ۳۰۰ میلیونی فیلم‌ها برای موفقیت تجاری‌شان کفایت می‌کرد. خلاصه اینکه عصر یخبندان در بینِ مجموعه‌های انیمیشنی که فاقدِ اسپین‌آف هستند همچنان بزرگ‌ترین مجموعه‌ی تاریخِ گیشه حساب می‌شود و این جایگاه را حداقل تا زمانِ اکران احتمالی شرک ۵، داستان اسباب‌بازی ۵ یا فروزن ۳ حفظ خواهد کرد. هوشمندی فاکس این بود که با نگاهی به شکافِ عظیم بینِ رانش قاره‌ای و مسیر برخورد تصمیم گرفت تا به این مجموعه پایان بدهد. احتمالا دارودسته‌ی مَنی، سید، دیگو و اسکرات دیگر آن شخصیت‌های صاحب‌نامی که مردم را به سینماها بکشانند نیستند، اما اگر معلوم شود که آمار بینندگانِ عصر یخبندان ۶ روی دیزنی‌پلاس نسبتا خوب بوده است غافلگیر نخواهم شد.