شهریار از پاسداران شعر و ادب ایران

سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ - درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبان‌های ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. پدرش «حاج میرآقا بهجت تبریزی» نام داشت که در تبریز وکیل بود. شهریار دوران کودکی را در روستا‌های قایش قورشاق و خشگناب بستان‌آباد سپری کرد.

پس از پایان سیکل در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در اداره ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. او در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد.

دانشگاه تبریز شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به او اعطا کرد. 

شهریار از پاسداران شعر و ادب ایران

شهریار در سرودن انواع گونه‌های شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی تبحر داشته‌است. اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «علی‌ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابی‌طالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشته‌است.

شعر حیدربابای شهریار

حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا/ سئللر سولار شاققیلدییوب آخاندا

‫قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا/ ‫سلام اولسون شوْکتوْزه ائلوْزه!

‫منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه

‫حیدربابا، کهلیک لروْن اوچاندا/ ‫کوْل دیبینن دوْشان قالخوب قاچاندا

‫باخچالارون چیچکلنوْب آچاندا/ ‫بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله

‫آچیلمیان اوْرکلری شاد ائله

«بهروز ثروتیان» این شعر را به فارسی برگردانده است:

‫حیدربابا چو ابر شَخَد، غُرّد آسمان/ ‫سیلاب‌های تند و خروشان شود روان

‫صف بسته دختران به تماشایش آن زمان/ ‫بر شوکت و تبار تو بادا سلام من

‫گاهی رَوَد مگر به زبان تو نام من

حیدربابا چو کبکِ تو پَرّد ز روی خاک/ خرگوشِ زیر بوته گریزد هراسناک

‫باغت به گُل نشسته و گُل کرده جامه چاک/ ‫ممکن اگر شود ز من خسته یاد کن

‫دل‌های غم گرفته، بدان یاد شاد کن

 

شعرهای شهریار در وصف امیرالمومنین 

علی آن شیر خدا شاه عرب/ الفتی داشته با این دل شب

شب ز اسرار علی آگاه است/ دل شب محرم سرّالله است

و در جای دیگر این شعر معروف از او را می‌بینیم که در باب سرودنش داستان‌هایی نیز وجود دارد:

علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را/ که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین/ به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند/ چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر‌ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ/ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو‌ای گدای مسکین در خانه علی زن/ که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من/ چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب/ که علم کند به عالم شهدای کربلا را

نیز در جایی دیگر و خطاب به حضرت اینچنین سروده که:

قربانی کوی توام‌ای کعبه عشّاق/ بگذار که من هم به منای تو بمیرم

در مروه صفا کن به طلب جان، که بهشت است/ آن مروه که در وی به صفای تو بمیرم

مقبره شهریار

روز ملی شعر و ادب پارسی

شهریار در ۲۷ شهریور سال ۱۳۶۷ چشم از جهان فروبست و بنا بر وصیتش در مقبره‌الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. بعد‌ها این روز به نام «روز ملی شعر و ادب پارسی» نام‌گذاری شد.

در سال ۱۳۸۴ مجموعه‌ای به نام «شهریار» و به کارگردانی کمال تبریزی پیرامون زندگی این شاعر بلندآوازه ساخته و از تلویزیون پخش شد. در این مجموعه «اردشیر رستمی» و مرحوم «سیروس گرجستانی» به ترتیب نقش شهریار را در جوانی و میان‌سالی بازی کرده‌اند.

شعر تقدیمی شهریار به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۶ با دستخط مرحوم شهریار

شعر تقدیمی شهریار به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۶ با دستخط مرحوم شهریار