به گزارش افکارنیوز به نقل از خبرآنلاین، او افزود: من هم در کار نثر این کتاب مدعی چیزی نبودم، چرا که فکر میکنم اگر خواننده میخواست نثر کلاسیک بخواند، میرفت حسنک وزیر میخواند؛ لزومی نداشت که کاری از مرادی کرمانی بخواند.

او خاطرنشان ساخت: «این کتاب اثری بود که از نظر نثر همه چیزی در آن ریخته‌ام، کرمانی‌ها آبگوشتی دارند که هر چه که دست‌شان برسد در آن می‌ریزند، این همان کاری است که من در این اثر کردم؛ یعنی از شعر هایکو گرفته تا شعر محلی کردی و سعدی در آن آورده‌ام.»

مرادی کرمانی درباره انتخاب نام این کتاب هم گفت: «من از روی قصد این کار را کرده‌ام، شاید عده‌ای بگویند که می‌شد نام دیگری روی این اثر گذاشت، ولی واقعیت این است که من آب‌انبار را انتخاب کردم؛ زیرا در بسیاری از شهرها آب‌انبارها از بین رفته‌اند. از سوی دیگر بحران آب یک بحران جهانی است و من از این طریق می‌خواستم که بقیه را متوجه این موضوع کنم.»

فریدون اکبری شلدره نویسنده و محقق نیز درباره نام اثر متذکر شد: «وقتی نویسنده‌ای اثری را خلق می‌کند، آن اثر مانند فرزندش است و او باید تمام تلاش‌اش را بکند که نامی نیکو بر آن بگذارد، اما به گمانم آقای مرادی کرمانی قدری در این کار کوتاهی کرده‌اند و نام اثر می‌توانست چیز دیگری باشد.»

او همچنین این کتاب را داستانی مربوط به تعلیم و تربیت دانست و گفت: «گمان من این است که برای پی بردن به پیام اصلی داستان آب انبار باید از پلکان آن به زیر رفت تا لایه ی زیرین و خنکای نسیم چهره نواز آن را پس از بر آمدن و چشم به دنیای بیرون گشودن، به دیده ی دل درک کرد. از این رو به نظر می رسد مرادی کرمانی از خاطره پردازی و روایتگری آمیخته به شوخی و طنز در قصه های پیشین، عبور کرده است. به فراخور سن و سالش، ژرفای نگاه وپختگی محتوایی نوشته اش فزونی گرفت و اکنون او همان شیخی است که پس از آموختن ادبِ درس، به تادیب و تیمار داشتِ نفسِ چَموش درون خود و دیگران به رسم جوانمردان و فتیان، رو می آورد.»

محمد یعقوبی نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر هم در این نشست درباره نثر این اثر گفت:خیلی خوب است که ما با تبار خودمان به سراغ گذشته برویم و این کاری است که هوشنگ مرادی کرمانی در اثرش کرده است.