به گزارش افکار نیوز به نقل از مهر، روز ۱۵ تیرماه روز قلم است. به این بهانه با محمدعلی سجادی کارگردان فیلمهایی چون "شوریده"، "تردست"، "شیفته" ونویسنده رمان "با نوشته کشتن" در ارتباط با روز قلم، استقبال مخاطبان از نویسندگان آثار سینمایی و وضعیت نشر و سینمای ایران صحبت کردیم.

شما به‌عنوان یک نویسنده و سینماگر، فکر می‌کنید مخاطبان ادبیات چقدر بیشتر از کتاب‌هایی که اهالی سینما می‌نویسند، استقبال می‌کنند؟

در حال حاضر همانطور که می‌دانید شرایط انتشار کتاب و ساخت فیلم تقریبا یک شکل است. در حال حاضر سه کتاب من حدود یک سال و نیم است در ارشاد منتظر مجوز است. وقتی فیلمی در این شرایط ساخته نمی‌شود و یا کتابی مجوز نمی‌گیرد من باید درباره چه چیزی صحبت کنم.

اما با توجه به شرایطی که هم اکنون به لحاظ تولید در سینمای ایران وجود دارد خیلی از هنرمندان به سمت حرفه‌های دیگر هنری می‌روند. به طور نمونه در این چند مدت اخیر تعدادی از بازیگران ما به سمت خوانندگی رفته‌اند و آلبوم‌های موسیقی منتشر کردند. البته در کنار این موضوع قطعا بخشی از حضور شما در حوزه ادبیات به علاقه و دغدغه شما به نوشتن بر می‌گردد، چون از دسته کارگردانان مولف هستند.

یک زمانی است که شما به دلیل شرایط از مدیومی به مدیوم دیگر می‌پردازید. اما خود قلم فی‌نفسه بسیار با ارزش است. کلمه، کلام و قلم ارزش‌های خود را دارد. در دوران‌های مختلف شما نگاه می‌کنید همه چیز در حال تغییر است. در کشور ما گویا چیزی که ارزش ندارد، کتاب است. البته چندین سال است که وضعیت به همین شکل است.

تیراژ کتاب نسبت به جمعیت حرف تکراری است. در همان آغاز زمان " با نوشته کشتن " نوشته‌ام من برای تو می‌نویسم، تو برای من، چه کسی ما را خواهند خواند. این همان موضوعی است که وجود دارد. در شرایطی که ما می‌بینیم همان دو هزار کتابی که چاپ می‌شود، خوانده نخواهد شد، چرا باید ارشاد جلوی چاپ کتاب‌ها را بگیرد؟ من متوجه این موضوع نمی‌شوم.

ممیزی‌های موجود در مجوزهای کتاب باعثشده ناشران دچار مشکل شوند. جالب است با این حال قشر کتابخوان ما در جامعه بسیار کم هستند. قلم و نوشتن اساسا در کشور ما مظلوم واقع می‌شود. سینما به دلیل هنر صنعت بودن و مخاطب عامی که دارد سینماگر را تبدیل به یک ویترین می‌کند. در صورتی که ممکن است این ویترین مدت‌ها و سال‌ها طول بکشد برای یک نویسنده به وجود بیاید. به همین دلیل یک سینماگر پتانسیل اولی را دارد به همین دلیل بیشتر آثار وی در حوزه ادبیات مخاطب دارد. در سینما افرادی همچون نادر ابراهیمی و… که چند وجهی هستند کم است.

اما چون سینما نیمه تعطیل است و ما فکر می‌کنیم در آینده نزدیک دیگر چیزی به اسم سینما نداریم، هنرمندان سینما به سمت ادبیات و یا هنرهای دیگر می‌روند. اما در برخی موارد این حضوربه دغدغه افراد هم برمی‌گردد. من از زمانی که در کانون پرورش فکری کودکان فیلم می‌ساختم تربیت چند زیستی داشتم. من در حال حاضر نقاشی می‌کنم.

شعر و داستان سال‌ها است که همراه من است. چون فکر می‌کنم سینما مدیومی است که جای خود را دارد. البته حالا که دیگر نمی‌گذارند فیلم ساخته و یا کتابی منتشر شود. همین رمان " با نوشته کشتن " چهار سال در ارشاد منتظر مجوز بود.

با توجه به اینکه مدتها است از سینما به لحاظ ساخت فیلم دور هستید، فکر می‌کنم این روزها بیشتر سرگرم نوشتن باشید.

من در حال حاضر سه رمان و چند مجموعه شعر برای چاپ آماده دارم که از اسفند سال گذشته بعد از تعطیلی اجباری در شب فیلمبرداری مجموعه " جستجوگران " برای اینکه دچار یاس نشوم، نقاشی می‌کنم و بیشتر درگیر این موضوع هستم اما امیدوارم این بوم و نقاشی را هم از ما نگیرند.

چه بازتاب‌هایی از " با نوشته کشتن " دارید؟

سجادی: با بازتاب‌های خیلی خوبی روبرو شدم و اتفاقا نقدهای خوبی هم در این ارتباط خواندم. البته خیلی‌ها شاید با ناباوری به سمت این کتاب رفتند. البته من رمان " حیرانی " را سال ۷۳ نوشتم. اما شاید دوستان کمتر این موضوع را می‌دانستند. راجع به پرکشش بودن داستان زیاد شنیدم و تجربه خوبی بود.

بعد از نقدهای خوبی که از این کتاب دریافت کردم. رمان‌های دیگرم را دوباره به نوعی دنبال کردم. سال ۸۹ تا اوایل ۹۰ انرژیم را صرف نوشتن این سه رمانی که در ارشاد است گذاشتم البته چند رمان نیمه کاره دیگر هم دارم.

ولی حالا شرایط به شکلی شده که حتی سراغ رمان‌ هم نمی‌روید.

من برای " حیرانی " حدود ۲۰ سال کار کردم که جلد اول آن در سال ۷۳ چاپ شد و آن را قرار بود با یک ویرایش مجدد و جلد دوم نشر توفیق آفرین منتشر کند که در ارشاد خوابیده دوباره با همکاری نشر ققنوس این کتاب را با وسواس زیاد، ویرایش مجدد کردیم و جلد اول و دوم آن قرار بود در یک کتاب منتشر شود. اما حدود یکسال و نیم است در ارشاد منتظر مجوز است و درباره آن حتی صحبت نمی‌کنند. احتمالا می‌روم چین و از طریق آنجا کتاب را چاپ و به ایران وارد کنم. حالا هم که همه چیز چینی است. این باعثتاسف است! نگارش جلد سوم " حیرانی " را حدود ۱۰ سال پیش شروع کردم.

بخشی از مباحثو یا طرح‌هایی که در ذهن یک نویسنده است را نمی‌توان در سینما به سراغ ساخت آن رفت. بخشی به دلیل مسائل تولید و بخش دیگر به دلیل ممیزی است. اما در کتاب می‌توان به سراغ آنها رفت اما حالا که دیگر دوستان جلوی هر دو را گرفته‌اند.

همیشه دغدغه نوشتن وجود دارد. مسئولان هم قرار نیست همیشه در ارشاد بمانند. اما مسئله این است که خیلی‌ها در این اتفاقات به نوعی حذف می‌شوند. افراد با استعدادی که می‌توانستند افراد بزرگی شوند.

چه پیشنهاد یا توصیه‌ای برای علاقمندان به حوزه ادبیات دارید؟

مجموعه شعر "شمس لنگرودی" که به تازگی به بازار آمده است و یا کتابهایی همچون "نام من گل سرخ" اورهان پاموک و یا "کافکا در ساحل" هاروکی موراکامی که در این سالهای اخیر خواندم و خیلی لذت بردم را اگر کسی نخوانده است توصیه میکنم حتما به سراغ آنها برود.