فیلم‌هایی که اکران نمی‌شوند

به گزارش افکارنیوزبه نقل از فارس، روز گذشته سازندگان فیلم های موسوم به تحریمی که حوزه هنری اعلام کرده بود به جهت ضدیت آنها با اخلاق و خانواده از اکران آنها جلوگیری می کند طی نامه ای به رییس حوزه هنری با انتقاد از این عمل، تلویحا عنوان کرده اند که این فیلمها بدون این سینما ها هم قابلیت فروش مناسبی دارند.

سازندگان این فیلمها عنوان کرده اند که عباراتی که برای این فیلم ها از سوی حوزه استفاده شده «تهمت» است و «صحت» ندارد چراکه آنها آثار خود را ارزشی و اخلاقی می‌دانند و قبلا هم اعلام کرده اند که مجوز وزارت ارشاد تاییدی بر ادعای آنها است.

در این نامه عنوان شده که سه فیلم «من همسرش هستم»، «من مادر هستم» و «بی‌خود و بی‌جهت» اکران شده و سه فیلم دیگر یعنی «پذیرایی ساده»، «پل چوبی» و «برف روی کاج‌ها» در نوبت اکران هستند.

اما نکته ای که در این مورد وجود دارد این است که سه فیلم عنوان شده در بالا که در نوبت اکران است بدلیل محتوای نامناسب آن از سوی وزارت ارشاد اکران نخواهد شد و این موضوعی است که در این نامه به آن توجه نشده است.

در این نامه اگرچه حوزه هنری به جهت عدم اکران این فیلم ها مخاطب قرار گرفته اما اکران سه فیلم باقی مانده از این لیست به جهت مشکلات عدیده محتوایی آنها برای مخاطب از سوی وزارت ارشاد اکران نخواهد شد و این نشان می دهد که در مورد محتوای این سه فیلم بین حوزه هنری و وزارت ارشاد اجماع وجود دارد. بنا به اعلام جمال شورجه، با تغییر مقررات، صدور پروانه نمایش فقط با امضای وزیر ممکن است. وزیر ارشاد نیز اعلام کرده که به سه فیلم باقی مانده اجازه اکران نمی دهد.



در مورد فیلم های اکران شده نیز اداره کل ارشاد در برخی استان ها نیز این فیلم ها را در استان های خود اکران نکردند.

اعتراض این سینماگران درحالی است که روانشناسان و کارشناسان بسیاری در اظهار نظرهای خود این فیلم ها را برای جامعه و خانواده ها مضر می دانند و عنوان می کنند که ساخت این فیلم ها نه تنها کمکی به حل معضلات نمی کند بلکه آنها را تشدید می کند ولی در مقابل این سینماگران عنوان می‌کنند که حاضر نیستند فیلم های خود را اصلاح کنند.



اما این نامه نکته دیگری هم دارد و آن اینکه سازندگان این فیلمها نوشته اند: از نظر ما، فروش چشمگیر فیلمهای ما در دو ماه گذشته پاسخ قاطعی به تهمتهای بیاساس شما مبنی بر غیراخلاقی و ضدارزشی بودن این فیلمها بوده است. با این حساب نوشتن نامه و تقاضای مذاکره برای در اختیار گرفتن سالن های حوزه چه ضرورتی داشت؟