جشنواره واقعا بین‌المللی و فیلمسازان واقعا بین‌المللی!
افکار گروه فرهنگ و هنر:

واقعیت این است که به قدری فیلم خارجی در کشورهای مختلف ساخته می شود که اگر یک جشنواره کوچک در یکی از شهرستان های ایران هم برگزار شود، می تواند رضایت چند فیلم خارجی را برای حضور در بخش بین الملل خود بگیرد، تازه اگر هم نتواند با توجه به نبود قانون کپی رایت می شود هر فیلمی را در سینماها نشان داد.

واقعیت دیگر این است که بعضی فیلمسازان وطنی با استفاده از بوجه های کلان فرهنگی بعضی نهادها، اقدام به ساختن آثاری کرده اند که نه تنها از سطح یک فیلم خوب معمولی پایینتر است، بلکه دیالوگ های آن هم به زبان فارسی نیست تا مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار کند.

در حداقل ده فیلم نمایش داده شده در جشنواره سی و یکم، سنت زیر نویس نویسی! برای فیلم های ایرانی اجرا شده تا زبان‌های مختلف انگلیسی، روسی، آلمانی، عربی، کردی، افغانی و آذری برای مخاطب وطنی شیرفهم شود! اما متاسفانه این فیلم‌ها توسط کارگردانانی ساخته شده که یک اثر فارسی ریان
قابل دفاع ندارند و ترجیح داده اند فوتبال باشگاهی خود را از بارسلونا و سینما را از فتح گیشه سینمای آمریکا و اروپا آغاز کنند!

سابقه خارجی سازی
بعضی فیلمسازان خوب ایرانی سابقه ساختن فیلم های غیر فارسی را دارند. ابراهیم حاتمی کیا فیلم خاکستر سبز را در مورد بوسنی ساخته است، مجید مجیدی هم فیلم باران را در مورد حضور افغان ها کارگردانی کرده است.

اما تفاوت این دو نفر با فیلمسازان بین المللی امسال این است که این دو نفر بعد از ساختن چند فیلم خوب فارسی و مطرح شدن به عنوان یک فیلمساز درجه یک، سراغ موضوعات بین المللی رفته اند و جالب اینکه خیلی زود پی به اشتباهشان برده اند و برگشته اند تا برای مردم خودشان فیلم بسازند! اصغر فرهادی هم که این روزها در فرانسه مشغول ساخت آخرین ساخته خود است، راهی شبیه مجیدی و حاتمی کیا پیموده است.(با این تفاوت که فیلم جدید او ایرانی محسوب نخواهد شد) و ظاهرا همین اقدام اصغر فرهادی بوده که بعضی آقایان را برای ساختن فیلم خارجی وسوسه کرده است.

فیلم های غیر فارسی، حتی اگر اثری فاخر هم باشند، موفق به جذب تماشاگر نخواهند شد و احتمالا از همان دسته فیلمهایی هستند که قبل از نمایش در سینما، تهیه کننده به سود رسیده است اما به اثری که برای به نمایش در نیامدن ساخته میشود، آیا می توان واژه فیلم اطلاق کرد؟