برترین سه گانه های تاریخ سینما کدام داستان را روایت کردند؟

به گزارش افکارنیوز، اما واقعیت این است که تلاشی که در ساخت این آثار شاهد هستیم بیشتر برای فروش بیشتر فیلم بر مبنای محبوبیت شخصیت اصلی داستان است. عدم خلاقیت در شخصیت پردازی در چند سال اخیر در سینما این تکنیک را افزایش داده که برای نخستین بار شاهد ساخته شدن مثلا دهمین فسمت از یک فیلم هستیم که به خوبی نشانگر عدم تلاش برای نوآوری در سینما بوده است.

اما کم نبوده اند آثار ارازشمندی که توانسته اند در نسخه های بعدی به مارتب جذاب تر از نسخه اصلی باشند. در این فهرست که در سایت «امپایر آنلاین» منتشر شده به معرفی برترین تریلوژی های معروف سینمایی پرداخته شده که مرور آن ها شاید برای بسیاری از مخاطبان سینمایی مجله جذاب باشد.

۱ - «ارباب حلقه ها» وقتی یک فیلم توانست رکورد بن هور و تایتانیک را در دریافت اسکار بشکند و سه سال متوالی فیلمبرداری آن در سه نسخه و در نقاط مختلف جهان طول کشیده باشد. طبیعی است که در صدر این فهرست باشد. سه قصه ای که البته هر کدام مکمل یکدیگر بودند و مخاطبان نیز برای تماشای هر قسمت از خود استقبال بیشتری نشان می دادند. اقتباس پیتر جکسون از رمان " جی. آر تالکین " توانسته تا نامش را در صدر برترین فیلم هایی سینمایی ژارن فانتزی قرار دهد.

۲ - اینکه جرج لوکاس خواسته باشد تا سه تا سه گانه بر اساس داستان موفق «جنگ های ستارگان» بسازد، کاملا به خودش مربوط است ولی هرگاه قرار باشد نمونه ای که توانسته در ژانر علمی و تخیلی به عنوان یکی از سه گانه های موفق شناخته شود، قسمت نخستین این فیلم است که توانست در دهه ۷۰ و ۸۰ مورد اقبال بسیاری از مخاطبان جوان در کشورهای مختلف قرار گیرد. لوکاس البته باز هم تلاش کرد در سه گانه بعدی حتی به مدد فن آوری به روز تر سه گانه تازه اش را برتر از قبلی نشان دهد، اما خوب موفق نشد.

۳ - باز هم یک سه گانه تخیلی دیگر در سینمای جهان. «بازگشت به آینده». فیلمی هایی که رابرت زمه کیس آن را در سال های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ ساخت و البته توانست در نگاه منتقدان هم بسیار موفق نشان دهد. زمه کیس در این فیلم از ستارگان بسیاری بهره برد. این سه گانه در سال هایی که آثار علمی و تخیلی اسپیلبرگ در بورس بود با تهیه کنندگی شخص اسپیلبرگ توانست از آثار مورد توجه نوجوانانی باشد که در پایان هر قسمت، نسخه تازه ای را طلب می کردند که در پایان به سریال های بی محتوای تلویزیونی کشیده شد.

۴ - برخی شخصیت های انیمیشنی در سینما آن قدر جذابیت دارند که مخاطب دوست دارد تا در هر سال یک داستان تازه از آن ها ببیند. روبات و کابوی دوست داشتنی، انیمیشن های " داستان اسباب بازی " از جمله این کارکترها هستند که در سه قسمت ساخت این مجموعه توانستند در هر قسمت بهتر از نقش قبلی برای مخاطب نوشته و کارگردانی شوند و البته با فروش بالای خود توانستند همچنان در بورس باشند. چنانچه ساخته شدن ادامه این انیمیشن تا قسمت ششم قطعی شده است. ۱۵ سال موفقیت ادامه دار موجب شد تا لستر و آنکریچ، کارگردانان این فیلم ها همچنان سرگرم داستان پردازی درباره اندی و اسباب بازی های وفادارش باشند.

۵ - خب شاید اگر ما بودیم این فیلم شماره یک این فهرست بود ولی به هر حال «پدرخوانده» و داستان خانواده کورلئونه از مهم ترین سه گانه های تاریخ سینما هستند. مگر می شود فیلم های کاپولا و بازی های به یاد ماندنی براندو، آل پاچینو و برابرت دنیرو را در این فهرست نادیده گرفت. واقعیت این است که این فیلم در معتبرترین نطر سنجی ها همیشه در میان سه فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفته و به راستی پیشنهادی است که نمی توان آن را رد کرد.

۶ - خب حالا که این فرهست به سمت و سوی آثار تخیلی رفته باید سراغی هم از داستان آقای جونز محبوب استیون اسپیلبرگ بگیریم که در سنین پیری هم دست بردار این شخصیت نیست و همچنان معنقد است که هریسون فورد می تواند به مانند سال های جوانیش به کشف معماهای اساطیری بپردازد. این سه گانه از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ طول کشید ولی اسپیبلرگ در سال های اخیر تلاش کرد تا نسخه تازه ای از این فیلم را به عنوان اثر چهارم ارائه کند که البته شکست سختی برای وی بود.

۷ - سرجیو لئونه در واپسین سال های نفس کشیدن سریال های وسترن ژانر تازه ای را در این گونه سینمایی بنا نمود که برند ایتالیایی را بر پیشانی خود داشت. «اسپاگتی». کلینت ایستوود در این سه گانه " دلار " بود که شمایل کاوبوی ضد قهرمان خود را تصویر کرد و توانست تا امروز هم با این سه گانه در ذهن مخاطبان ماندنی شود. به خاطر یک مشت دلار و بیشتر و خوب، بد، زشت همچنان در صدر برترین سه گانه های تاریخ سینما قرار دارند.

۸ - ماتریکس، این اثر طبیعی بود که با عمیق شدن اثر فن آوری و رایانه در زندگی بشر و شبکه ای شدنش و همچنین خلاقیت هایی که در بخش جلوه های ویژه اش به شکل خاص به کار برده برد، توانست با بازی کیانو ریوز مورد استقابل قرار گیرد. هر چند قسمت های دوم و سوم این فیلم اساسا موفقیتی کسب نکرد و تلاش برادران واچوفسکی برای بیشتر فلسفی کردن فیلم شان به مذاق مخاطبی که برای دیدن یک فیلم مهیج و اکشن دیگر آماده شده بود، خوش نیامد. به هر حال این فیلم را نمی توان در میان سه گانه های برتر سینما قرار نداد.

۹ - در لید مطلب اشاره ای گذار داشتیم بر سه گانه کارگردان لهستانی " کریشتف کیشلوفسکی " یعنی " آبی "، " سفید " و " قرمز " که سال ها در میان محبوب ترین فیلم های منتقدان سینما قرار داشته است. این در حالی است که داستان های این فیلم ها هر کدام در مسیری متفاوت و حتی کشوری مختلف روایت می شود، اما جالب این جاست که کارگردان در نهایت شخصیت های محبوبش را در پایان فیلم سوم در یک کشتی به مخاطب نشان می دهد تا امضای سه گانه بودنش خود را به خوبی نشان دهد.

۱۰ – هر چند فیلم های زیادی با محوریت شخصیت " بتمن " در سینما ساخته شده اما سه فیلمی که " کریستوفر نولان " کارگردان پیشروی سینما بر اساس این ابرقهرمان کتاب های کمیک ساخته، همواره به عنوان بهترین فیلم های این گونه سینمایی شناخته می شوند. بتمن آغاز می کند، شوالیه تاریکی " و " خیزش شوالیه تاریکی " را باید قطعا در زمره برترین سه گانه های سینمایی قرار داد که هر قسمت آن توانست سیل عظیمی از مخاطبا نرا به سینماها بکشاند و البته در مورد آخری متاسفانه در حادثه تیراندازی در یک سینما موجب مرگ تعدادی انسان بی گناه هم شد. به این ها مرگ هیثلجر بازیگر نقش جوکر را پس از فیلمبرداری این فیلم را نیز اضافه کنید.

گرچه فیلم های زیادی چون "مرد عنکبوتی"، "بیگانه ها" ، "مرگ شیطان" و ... نیز می توانستند در میان این فهرست قرار گیرند، اما به هر حال هر فهرستی سلیقه مخاطبان خود را دارد و شاید اگر ما هم بودیم این فهرست دچار سرنوشتی جز این می شد که شما مطالعه کردید.