صدور پیام فتنه‌گران به جای صدور پیام انقلاب

به گزارش افکارنیوز، گروه سینما دومین ساخته بلند سینمایی رضا درمیشیان مانند ساخته اول کارگردان با موضوعیت اجتماع ساخته شد. این فیلمساز تلاش کرده است با استفاده از زبان تصویر به موضوع فتنه ۸۸ به صورت رسمی و علنی بپردازد و به صراحت پای فضای سیاسی جریان سبز را به رسانه تاثیرگذار کشور باز کرد.

کاری که بسیاری از همفکران این جریان به این وقاحت فضای سیاسی و عقاید خود را در فیلم دنبال نکردند او این کار را انجام داد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم تاکنون که این متن منتشر شده است درباره پروانه نمایش فیلم هیچ اقدامی نکرده است و صاحب اثر نیز(کارگردان و تهیه‌کننده) بدون هیچ دغدغه‌ای به سفرهای دور دنیایش ادامه می‌دهد و از فرانسه و آلمان به استرالیا می‌رود و تلاش می‌کند پیام فتنه انگیزان را با مدیریت محمد اطبایی در پخش بین‌الملل به جهان صادر کند.

وقتی احمد شهید بدون ابتناء بر روش‌های حقوقی علیه جمهوری اسلامی پرونده سازی می‌کند و از افراد اعدامی و حصر سخن می گوید نباید ناراحت باشیم او که یک مالدیوی است در مقابل پرونده سازان ایرانی عذرش موجه به نظر می رسد. احمد شهید قصد و نیتش از ابتدا برای ما مشخص است اما اینکه یک ایرانی(به گواه شناسنامه) اینگونه علیه نظام جمهوری اسلامی در یک فیلم سخن بگوید و ایران را کشوری خفقان و سیاه معرفی کند دردناک است.

فیلم عصبانی نیستم دانشجوی موفق را به گونه ای به نمایش می گذارد که حق آزادی بیان و اندیشه را ندارد و وقتی اندیشه خود را بیان می‌کند یا از دانشگاه اخراج می‌شود و یا در زندان‌ها جا خوش می‌کند. فیلم ایران را اینگونه به مخاطب معرفی می کند: ایران کشوری است که مردمش در امرار معاش خود به شدت مشکل دارند و افراد برای خرج و مخارج زندگی کلیه خود را به فروش می گذارند. هرکسی سر دیگری را کلاه می گذارد، خشونت در این کشور بیداد می‌کند. جوانان علاقمند به حوزه موسیقی باید در کنج خانه بنشینند و فعالیتی نمی‌توانند داشته باشند و عمر خود را صرف دریافت مجوز می‌کنند.

عصبیت جاری در فیلم، حالِ بد آدم‌های فیلم با حساب و کتاب به نمایش گذاشته شده است. سازنده فیلم با نمایش زمان و نمایش فاکت‌های مکرر جوان را در جامعه امروز ما عاصی و تلخ به نمایش می گذارد. نوید را به گونه‌ای تصویر کرده که انفعال در میان جوانان به رخ بکشد و برای مخاطبان فیلم اینگونه تداعی می شود که جوان ایرانی آینده‌ای مانند نوید خواهد داشت.

نوید را در رسیدن به اهدافش به تمامی بی‌عرضه‌ نشان می دهد و نظام و سیاست جامعه را به گونه‌ای ترسیم می‌کند که به نوید و نویدها ظلم روا می‌دارد تا حدی که حتی نمی‌تواند عشق‌اش را از آن خود کند. «عصبانی نیستیم» بیشتر از آن‌که فیلم باشد بی عرضگی و انفعال جوانان را در جریان فتنه به رخ می‌کشد و در دیالوگی که درباره مهاجرت یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم می گوید: چرا ما بریم اینا برن(نقل به مضمون) به صراحت جوانان را تشویق به اعتراض و اغتشاش می کند.

درمیشیان در اجرا و محتوا اجزای به وجود آورنده‌ فیلم اعم از نقش‌آفرینی، تصویربرداری، تدوین با وقاحت فتنه گران را تطهیر کرده و اهداف جریان فتنه را دنبال می‌کند به حدی صراحت در نوع بیان افکار خود عجله و شتاب داشته است که فراموش کرده است در فیلم باید برای مکاشفه و درگیری ذهنی مخاطب چیزی بگذارد و سهمی را برای بیننده درجهت مکاشفه فیلم درنظر بگیرد و حرف‌های ناگفته و پنهانی را در فیلم باقی بگذارد او عریان و بدون هیچ چشم پوشی آنچه هدف از پیش تعیین شده‌اش بوده را مانند یک مقاله سیاسی در فیلم ریخته و با وقاحت هر چه تمامتر در دنیا به نمایش گذاشته است.

این‌ها همه برای معرفی یک کشور که بر اساس بنیان‌های فکری اسلامی اداره می‌شود برای غربی‌ها کافی است که فیلم را بدون توجه به ساختارش و تنها به دلیل محتوا در جشنواره‌های خود بپذیرند و یا آن را در سالن‌های سینما به نمایش بگذارند و ایران را آنگونه که می‌خواهند معرفی کنند.

اما درمیشیان در پی ناکامی فیلم اولش «بغض» تلاش کرد تا به گونه‌ای ایران رامعرفی کند که این بار هیچ عذر و بهانه‌ای برای تشویق و ترغیب جشنواره‌ها باقی نماند. در فیلم «عصبانی نیستیم» به صورت مستقیم به افراد مذهبی توهین می کند و آن‌ها را ریشوهای طالبانی خطاب می‌کند در بخش دیگری از فیلم دو جوان عاشق بر سر مزار ندا آقا سلطان رفته و فاتحه خوانی می‌کنند.

اگر بخواهیم از ارجاعات فیلم به کات زدن تصویر تراکت‌های فروش کلیه به عکس مقام معظم رهبری و شعار حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی سال ۹۲، کتک زدن بسیجی و رنگ سبز پاشیدن به ماشین استادی که آن را دکتر قلابی می نامند و… بگذریم در فیلم از کلمه «حصر» به وضوح استفاده می‌شود. در شرایطی که احمد شهید در گزارشاتش علیه ایران بارها و بارها به حصر اشاره دارد درمیشیان هم پرونده احمد شهید را کاملتر کرده و به صراحت به «حصر» اشاره می‌کند و از عکس مصدق به عنوان چهره‌ای ملی‌گرا با آویختن دستبند سبز استفاده می‌کند.

به نظر می رسد عملکرد وزارت ارشاد در ارایه مجوز نمایش به فیلم، تلاش بی دریغ برای اکران فیلم در ایران و مقابله با مجلس که عهده‌دار مسئولیت نظارت است، چرخه جدید سیاسی و تبلیغاتی برای فیلم آغاز شده است که ارشاد باید با هوشمندی و مراقبت اجازه ندهد فیلمی که نکاتی محدود و ناچیزی درباره آن در بالا ذکر شد در جهت منافع دشمنان نظام عمل کرده و در چرخه تبلیغاتی که تحت عنوان حقوق بشر فعالیت می‌کنند قرار گیرد.

همانگونه که میدانیم این چرخه باطل دور جدیدی را آغاز کرده است. غربی ها بر خلاف قوانین بین المللی در امور داخلی کشور ما دخالت می کنند حمایت از ناآرامیها در فتنه ۸۸ نمونه صریح این دخالتها است و فیلم عصبانی نیستم مطالبه صریح و روشن در حمایت از ناآرامیها در فتنه ۸۸ به شمار می آید. به نظر می رسد یگانه راه برون رفت از ماجرا تعامل درست ارشاد با مجلس شورای اسلامی است باید پایانی برای این ماجرا متصور شد. پایانی که میتواند با تعامل و تصمیمگیری درست در چارچوب مصالح و منافع ملی باشد.