به گزارش افکار به نقل از مهر: بعد از ظهر روز پنجشنبه که روز فوقالعاده گرمی است، کتابفروشیهای خیابان انقلاب و بازارچه کتاب، خلوت هستند و رفت و آمد زیادی در آنها دیده نمیشود. فروش این هفته از طرف اکثر کتابفروشهای این راسته بد و نامناسب توصیف میشود.

با ورود به بازارچه کتاب، نکته‌ای که جلب توجه می‌کند، وجود میزهایی مقابل اکثر کتابفروشی‌های بازارچه است که رویشان پر از کتاب است و کاغذ بزرگی بالای کتاب‌ها نصب شده است که یا رویش نوشته است: «قیمت هر کتاب ۱۰۰۰ تومان» و یا نوشته شده است: «این کتاب‌ها با ۲۰ درصد تخفیف».

برای علاقه‌مندان کتاب، فرصت مغتنمی است که دستی به میان این کتاب‌ها ببرند. میز جلوی یکی از فروشگاه‌ها، بیشتر شامل کتاب‌هایی است که در دهه ۶۰ و اواخرش یعنی سال ۶۹ منتشر شده‌اند. کتاب‌های ژول ورن یا مجموعه‌هایی از اشعار عباس یمینی شریف در میان دیده می‌شوند که جلدشان را گرد و خاک گرفته است.

قطور یا کم‌حجم، همه این کتاب‌ها با یک قیمت عرضه می‌شوند. یکی از کتابفروش‌های بازارچه در پاسخ خبرنگار مهر می‌گوید: این وضعیت به خاطر تابستان و فروش کم است. او درباره ادامه این طرح می‌گوید: فعلا که همین طور است.

یکی دیگر از کتابفروش‌های بازارچه درباره این حراج می‌گوید: این کتاب‌ها را می‌فروشیم تا قفسه‌ها و انبارهایمان خلوت‌تر شود. در ثانی کتاب‌های خیلی خوبی هستند. به جلد سخت و خوب این یکی نگاهی بینداز! ببین این ۱۰۰۰ تومان پول جلدش است.

کتابفروشی‌ طهوری هم مانند کتابفروشی‌های بازارچه کتاب، خلوت است. کتابفروش این فروشگاه هم درباره وضعیت فعلی می‌گوید: این هفته و چند هفته قبل اوضاع خیلی بد شده است. همین است. تابستان هر سال همین‌طور است. همیشه این موقع سال دچار رخوتیم تا ماه مهر برسد.

بخارای ایرج افشار موفق بوده است

فروشگاه انتشارات امیرکبیر روبروی دانشگاه تهران هم وضعی مشابه داشته و فروشنده‌اش فرصت دارد تا با حوصله به گپ و گفت با یک خبرنگار بنشیند. فروشنده این کتابفروشی می‌گوید: وضع بازار که کساد و در رخوت است، اما اگر بخواهم از پرفروش‌ها نام ببرم، باید به «جانستان کابلستان» امیرخانی اشاره کنم. کتاب‌های امیرخانی همیشه اولش که می‌آید، خوب می‌فروشد. مانند «سووشون» سیمین دانشور است. کتاب جدید سیدمهدی شجاعی هم همین طور است. بخارای ایرج افشار هم فروش خوبی داشته است. ما این کتاب را کمتر فروخته‌ایم، ولی خبر دارم که فروشگاه‌های دیگر هر چه از این کتاب داشتند، فروخته‌اند.

این کتابفروش می‌گوید: فروش کتاب درسی در حال حاضر خیلی کم است. البته هستند دانشجویانی که در پی برخی کتاب‌ها می‌آیند. در حال حاضر، این هفته عقبگرد بیشتری داشتیم و سرعتمان در حرکت به سمت رکود، بیشتر شده است. اصلا در یک کلمه وضعیت فروش و بازار افتضاح است. فروش کتاب‌های موفقیت هم که قبلا صحبتش را کرده‌ایم، هنوز و در چنین شرایطی، بالاست؛ چرا که این کتاب‌ها جای خودشان را باز کرده و زمان می‌‌برد تا ماهیت‌ واقعی‌شان برای مخاطب‌ها مشخص شود.

او در حالی که میان قفسه‌های کتاب قدم می‌زند، ۳ کتاب را از میان کتاب‌های دیگر بیرون می‌کشد و اشاره می‌کند که این ۳ کتاب به تازگی از شهید آوینی چاپ شده‌اند که متاسفانه هنوز استقبال چندانی از آنها نشده است. این کتاب‌‌ها مانند کتابی چون «بابانظر» که به دلیل سیاست‌های نادرست، مورد غفلت واقع شد، مهجور مانده‌اند. یکی از کتاب‌هایی که بسیار پربار و آموزنده است، «اعترافات» جلد اول و دوم نوشته م. ع. عطایی اصفهانی است که تازه ۲ روز است به سبد فروشمان اضافه شده است.

فروشنده کتابفروشی مولی هم می‌گوید: این چند هفته، فروش کتاب خیلی نوسان داشته است. همین دلیل نمی‌‌توانم از تعبیر افت شدید استفاده کنم ولی نمی‌توان منکر افت شد. میزان افت محسوس بوده ولی نوسانات هم خیلی زیاد بود. مثلا موردی داشتیم که میزان فروش در یک یا دو روز افزایش محسوسی داشت. این هفته چند کتاب هم به قفسه‌هایمان اضافه شدند که فروش حیرت‌آوری داشتند. «درباره عشق»، «مه ۶۸ در فرانسه»، کتاب‌های «نیچه» و «سقراط» از نشر هرمس که به نظر در قالب یک مجموعه منتشر شده‌اند، «اقلیم خاطرات»، «تمایز»، «نیم قرن خاطره و تجربه» و «از هانگتینتون و خاتمی تا بن لادن» نمونه‌‌هایی از این دست هستند.

او می‌گوید: «عقل سرخ»، «پدیدارشناسی جان و وضع بشر»، «از چیزهای بی‌مصرف»، جلد دوم «چیریک‌های فدایی خلق» که خیلی‌ها سراغ جلد اولش را می‌گیرند، ولی موجود نیست، «زندگینامه کوروش» و «کوروش بزرگ» هم از کتاب‌های پرفروشی هستند که طی این چند هفته در صدر فروش بوده‌اند.

این کتابفروش ادامه می‌دهد: افت فروش فعلی را به دلیل تعطیلی دانشگاه‌ها و گرمی هوا می‌دانم. چون میزان حضور مخاطبان در ساعات مختلف روز فرق دارد. مثلا در حال حاضر که ظهر است، حضور مشتری‌ها به شدت کاهش می‌یابد، اما هرچه به سمت شب و خنکی هوا پیش می‌رویم، جمعیت حاضر در کتابفروشی بیشتر می‌شود. با تعطیلی دانشگاه‌ها هم که عده‌ای از دانشجویان شهرستانی به شهرشان رفته‌اند و تب و تاب خرید کتاب، میان این قشر کاهش یافته است، اما مردمی که خریدار کتاب هستند، همچنان کتاب می‌خرند.

فکر می‌کردم برای ژست‌گرفتن این کتاب‌ها را می‌خرند

فروشنده کتابفروشی مولی می‌گوید: یکی از نکات جالبی که مدتی نظرم را جلب کرده‌بود، خرید کتاب‌های پرمحتوا و اندیشمندانه توسط اشخاص و مشخصا بانوانی بود که از نظر ظاهری شاید هیچ سنخیتی با این موضوعات نداشته باشند. مدتی فکر می‌کردم این خرید کردن به دلیل ژست گرفتن یا قرار دادن کتاب‌های مهم در کتابخانه و فخرفروشی است، اما به دلیل شغلم در چندین مورد با این مخاطبان به صحبت نشستم، ولی از معلومات و اندیشه این افراد، متعجب شدم. جالب است که خانمی با ظاهری به قول معروف امروزی و مدرن، وارد فروشگاه می‌شود و همه فکر می‌کنند که می‌خواهد رمان خارجی بخرد، ولی کتابی درباره عرفان اسلامی می‌خرد و واقعا هم آن را می‌خواند. از گفتگو با مخاطبان متوجه شدم این خرید کردن، جنبه ظاهرسازی و تفاخر ندارد، بلکه این افراد واقعا دارای تحلیل و تفکر هستند.

وی در ادامه می‌گوید: نکته جالب اینکه در بین چنین مخاطبانی، آقایان در خرید این کتاب‌ها خیلی تقسیم‌بندی ذهنی دارند. برخی‌شان به شدت هایدگر را رد کرده و کتاب‌های ژیژک را می‌خرند. یعنی تعصب خاصی دارند. ولی بانوان کاملا تحلیلی برخورد کرده و کتاب می‌خرند. نویسنده‌ای که این روزها در ایران خیلی طرفدار پیدا کرده، اسلاوی ژیژک است که از کتاب‌هایش خیلی استقبال می‌شود. به نظر می‌رسد نظراتش برای تحصیل‌کرده‌‌ها و جوانان جذاب و طبیعتا قدری جنجالی است.

یکی از عواملی که در گزارش این هفته مشهود بود و مانع از حضور مردم و مخاطبان در کتابفروشیها میشود، گرمای بیش از حد هوای تهران است که عاملی اجتنابناپذیر است و واقعا تاثیر به سزایی در کاهش جمعیت حاضر در راسته انقلاب یا دیگر نقاط شهر دارد، اما تجربه ثابت کرده است که کتابخوانها در چنین هوایی هم به دنبال کتاب میآیند، هرچند که هوا بسیار گرم باشد، ولی با نگاه از دریچه واقعبینی، چنین شرایطی کاملا قابلانتظار است. کما اینکه پیش از این کتابفروشها و صاحبنظران، چنین شرایطی را پیشبینی کرده اند.