نسخه ای مهم و شایسته انتشار از صحیفه سجادیه

به گزارش افکار به نقل از کاتبان: در سالهای اخير تحقيقات درباره صحيفه سجاديه رونق بيشتری گرفته است. تعدادی از نسخه های مهم صحيفه هم يا به صورت تحقيقی و يا به صورت چاپ عکسی منتشر شد. تحقيق درباره صحيفه و اسناد و طرق و تاريخ تداول آن در اوساط مختلف و سنتهای گوناگون تنها از طريق دقت در نسخه ها، ريشه های آنها و اسناد و تمايزات نسخه ها امکان پذير است و در اين مسير بايد تمامی نسخه ها را حتی اگر متأخر باشند از نظر گذراند؛ چرا که ممکن است ريشه در نسخه ای کهنه تر و با تباری متفاوت داشته باشند.

من خود از آن زمان که صحیفه چاپ آقای ابطحی منتشر شد، درباره سندهای آن گاه و بی گاه مطالبی را جمع کرده ام و به ویژه آنگاه که به یمن سفرهایی داشتم و به کتابخانه های عمومی و خصوصی شهرهای مختلف آن از صنعاء تا صعده و حضرموت رفت و آمد داشتم، می کوشیدم نسخه های صحیفه را آنچه در میان زیدیان متداول بوده است، گردآورم و تاکنون نیز تعدادی از آنها را فراهم کرده ام که در کتابخانه های مختلف ایران هم اکنون عکسهایی از آنها برای دیگران هم دستیاب است.

در کتابخانه های اروپایی هم از نسخه های صحیفه آنچه ریشه در نسخه های یمنی و زیدی دارد را بررسی کرده ام(مانند نسخه صحیفه در محموعه گلازر وین و در جاهای دیگر). البته نسخه های صحیفه زیدیان یمن عمدتا بسیار متأخر است، اما گاه در میان آنها نسخه هایی با ریشه های کهنه و یا با ویژگیهای ممتاز به دست می آید. از این پس می کوشم در مجموعه ای از یادداشتها و مقالات، حاصل مطالعه در بخشی از نسخه های صحیفه و به ویژه آنچه درباره اسناد صحیفه و سنتهای مختلف تداول آن سالها پیش فراهم کرده ام با اضافات و تازه هایی در این مجموعه مقالات منتشر کنم. محقق فاضل و گرامی جناب آقای سید محمد حسین حکیم مطالعات مفیدی درباره صحیفه منتشر کرده و یا آن طور که خود ایشان به بنده ابراز داشتند در دست انتشار دارند که به کار می آید و ارزشمند است؛ خاصه آنچه درباره حاشیه صحیفه به روایت ابن ادریس در " میراثحدیث" منتشر کرده اند.

یکی از نکات جالب توجه در روایت صحیفه، سهم ابو المفضل شیبانی، محدثبرجسته و با تمایلات ویژه اعتقادی و روایی در تداول نسخه ها و سنتهایی از روایت صحیفه است؛ به طوری که در روایت نسخه مشهور صحیفه هم سهم او را به ویژه می بینیم. از آنجا که بخشی از مطالعات نویسنده این سطور در سالهای اخیر درباره ابو المفضل شیبانی بوده(نیز نک: فصل مربوطه در رساله دکتری، در دست انتشار)، مطالعه درباره اسناد صحیفه هم با این موضوع و به همین دلیل پیوند خورد و به همین دلیل در نخستین شماره از این دست یادداشتها نسخه ای را معرفی می کنم که اخیرا در کتابخانه سلیمانیه، در مجموعه آیاصوفیا، ش ۱۹۴۶ از " الصحیفة الکاملة " دیده ام، نسخه ای با نسخ زیبا و خزائنی، با روایتی " مستقل " و " متمایز " از ابو المفضل بدون آنکه ربطی به نسخه مشهور صحیفه به روایت بهاء الشرف(با وسائطی از ابو المفضل) و یا دیگر نسخه های تاکنون شناخته شده روایت شده از طریق ابو المفضل شیبانی داشته باشد.

اینکه روایت این نسخه که سند نخستینش درست از ابو المفضل شیبانی آغاز می شود، از سوی چه کسی بوده دانسته نیست اما عین همین سند در آغاز نسخه صحیفه کتابخانه کاخ موزه گلستان نیز دیده می شود و اگر هر دوی این نسخه ها به صورت چاپ عکسی منتشر شود می توان تمایزها را میان این دو نسخه و نیز با نسخه های دیگر دقیقا مورد مطالعه قرار داد. روایت ابو المفضل از صحیفه از دو طریق مختلف و بر اساس دو نسخه و سنت متفاوت در روایت این متن است و البته معلوم نیست که ترکیب این دو روایت در یک متن کار خود او بوده باشد. به هر حال در نسخه ای که در اینجا معرفی می کنیم معلوم است که با وجود اینکه این نسخه مربوط به بهاء الشرف و یا اشخاصی پیش از او که نامشان در صحیفه مشهور می آید نیست، اما با این وصف این دو روایت با هم تلفیق شده و در یک متن جای گرفته است. نسخه هایی از صحیفه موجود است که این روایت ترکیبی در آنها دیده نمی شود و بلکه یکی از این دو روایت به شکل مستقل اساس روایت بوده است. در اینجا آنچه از این نسخه یاددداشت کرده ام، نقل می کنم:

" بسم الله الرحمن الرحیم وما توفیقی إلّا بالله. حدّثنا الشیخ ابو المفضّل محمّد بن عبدالله بن المطلّب الشیبانی وأملا علینا أوّله فی مسجد الشرقیة یوم الثلثاء لست لیال خلون من ذی الحجة سنة خمس وثلاثمائة(کذا؛ تاریخی که در برخی دیگر از نسخه ها هم دقیقا این چنین دیده می شود) وقرأنا علیه باقیه بمرتعة خاقان فی داره ونسخته من کتابه قال حدثنا الشریف أبو عبدالله جعفر بن محمد بن جعفر بن الحسن بن الحسن ابن أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیهم السلام قال حدثنا عبدالله بن عمر بن الخطاب الزیات سنة خمس وخمسین ومائتین قال حدثنی خالی علی بن النعمان الأعلم قال حدثنی عمیر بن متوکل الثقفی البلخی عن أبیه متوکل بن هارون قال لقیت یحیی بن زید …

… قال ابو المفضل حدثنا محمد بن الحسن بن روزبه ابو بکر المدائنی الکاتب نزیل الرحبة فی داره قال حدثنی محمد بن أحمد بن مسلم المطهری قال حدثنی أبی عن عمیر بن متوکل بن هارون البلخی عن أبیه المتوکل بن هارون … "

گواهی کاتب: "فرغ من تعليقه ... (نام کاتب پاک شده) في أول ربيع الأول سنة سبع وتسعين وستمائة بمدينة السلام بغداذ ..."