علیرضا خمسه: در کودکی منزوی بودم

بی‌شک یکی از محبوب‌ترین بازیگران سینمای ایران است، هنرمندی خوش اخلاق و خوشرو که در بسیاری از آثار معتبر سینمای ایران نقش آفرینی کرده و در ایفای نقش‌های کمدی استاد محسوب می‌شود و حضور در نقش‌های جدی او هم درخشان بوده است. تولد این هنرمند عزیز باعث شد گفت‌وگویی با هم داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید: «علیرضا خمسه».

 

سین: برای ابتدای مصاحبه از یک خاطره خوش شروع کنیم بفرمایید؟

 

جیم: شیرین‌ترین خاطره کودکی من لحظه تولدم است؛ چون خیلی دوست داشتم و سال‌ها منتظر تولدم بودم تا اینکه نهم بهمن 1331 این اتفاق رخ داد.

 

سین: رابطه شما با خواهر و برادرتان؟

 

جیم: 4 خواهر و 4 برادر دارم. هر ماه یک دوره فامیلی برگزار می‌کنیم و در منزل یکی از اقوام دور هم جمع می‌شویم. به مدت نیم قرن است که این دورهمی‌ها را داریم. 

 

سین: زمان کودکی چه شخصیتی داشتید؟ چه زمانی خنده بر لبان شما ماندگار شد؟

 

جیم: سال‌های اولیه کودکی منزوی بودم؛ ولی بعدها در دوره دبیرستان که فعالیت‌های فوق برنامه، روزنامه نگاری، تئاتر داشتم حرکت‌های اجتماعی را شروع کردم. چهره امروز من از دوره دبیرستان شکل گرفت. شاد بودن و گشاده‌رویی از آن دوره شروع شد.

 

سین: حضور در وادی هنر چگونه شکل گرفت؟

 

جیم: معمولا زمانی که به دنیا می‌آیید، این استعداد را همراه خودتان دارید و برای خانواده‌هایی که پدر و مادرها آگاه‌تر و زمینه‌های کشف استعداد بیشتر وجود دارد، این اتفاق زودتر رخ می‌دهد. اما در جامعه و دوره‌ای که ما کودک بودیم این اتفاق نیفتاد. مگر اینکه خود بچه‌ها به سنی رسیدند که ورزش، هنر، صنعت، بازار و... را انتخاب کردند.

 

سین: سفر به فرانسه؟

 

جیم: در دوره دبیرستان معلمان و مدیر مدرسه خوبی داشتم. مدیر مدرسه ما پدر سیروس و خشایار الوند بود و معلم خوبم هم کیومرث صابری معروف به گل آقا بود که تشویق‌های این دو بزرگ باعث شد زمینه‌های بازیگری را برای دوره‌های هنر انتخاب کنم. بعد از اینکه دیپلم گرفتم در دانشگاه شهید بهشتی روانشناسی خواندم. فکر می‌کردم این رشته به بازیگری کمک می‌کند و بعد از اتمام دانشگاه برای ادامه تحصیل در زمینه بازیگری به فرانسه رفتم. 

 

سین: اولین نفری در ایران بودید که پانتومیم کار کردید؟

 

جیم: همه جای دنیا برای یادگیری و آموزش بازیگری واحدهای مختلفی را طراحی و اجرا می‌کنند. یکی از مهمترین واحدهای دانشگاه‌ها برای آموزش بازیگری واحد پانتومیم است. در دانشگاه ایران هم این رشته وجود دارد که به نام رشته ایمایی جزو واحدهای درسی است که دشوارترین واحدها به شمار می‌آید. به دلیل اینکه کلام حذف می‌شود و بازیگر از طریق نمایش ایمایی قصه، عاطفه، حس خود را بیان می‌کند. 

 

سین: در ایران هم آموزش دیدید؟

 

جیم: من قبلش در ایران آموزش‌های ابتدایی را در فرهنگسرای نیاوران که اولین جشنواره پانتومیم سال 56 با حضور استادانی از انگلستان، آمریکا، شوروی سابق، برگزار شد به همراه هم دوره‌ها در این آموزش شرکت کردیم و بعدها ادامه دادیم.

 

سین: با توجه به سختی‌هایی که شما در حرفه بازیگری تحمل کردید در دهه 60 و 70 سوپراستار سینمای ایران شدید در این خصوص برایمان بگویید؟

 

جیم: فعالیتم را از سال 59 با صداوسیما آغاز کردم و در نمایش‌های مناسبتی برای ایام نوروز شرکت می‌کردم و بعدها وارد نمایش‌های تلویزیونی شدم و به گروه کودک و نوجوان پیوستم مهمترین برنامه هوشیار و بیدار بود که همراه مرحوم محسن یوسفی کار کردیم و طرفداران زیادی داشت. چون چهره محبوب تلویزیون شده بودم فیلمسازان تقاضای شرکت در فیلم‌های خود را می‌کردند و اولین پیشنهادی که مورد پذیرش معاونت سینمایی قرار گرفت فیلم روز باشکوه آقای کیانوش کیاری بود که فروش بالایی داشت از طرفی من قبل از این در فیلم «مرگ یزد گرد» بهرام بیضایی بازی کرده بودم که نمایش داده نشد.

 

سین: شما کارهای کمدی بیشتری دارید و کمتر در ژانر جدی حضور پیدا کردید؟

 

جیم: همون سال‌ها در یک فیلم جدی به نام "چشم شیطان" حسن هدایت بازی کردم و نامزد دریافت سیمرغ هم شدم. اما مردم از فیلم استقبال نکردند و دوست داشتن من در ژانر کمدی کار کنم تا اینکه حدود 5 سال پیش عبدالرضا کاهانی فیلم بیست را به من پیشنهاد داد و توانستم جایزه بهترین بازیگر فیلم فجر را دریافت کنم.

 

 

سین: باتوجه به نزدیکی جشنواره فیلم فجر نظر شما را درباره وضعیت ژانر سینمای کمدی ما چگونه است؟ چرا کمتر شاهد فیلم‌های کمدی هستیم؟

 

جیم: کار کمدی نیازمند آزادی بیشتری دارد و کمدی بدون مطرح مضامین انتقادی شکل نمی‌‌گیرد اگر جامعه‌ای پزشک، مهندس، نیروی انتظامی، کاسب، سازمان، نهاد و مردم آن اجازه انتقاد از آنها را ندهند ژانر کمدی ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود و در این سال‌ها تنها مشکل سینمای کمدی ما همین است.
همانطور که شما در کارهای کودک و نوجوان فعالیت داشتید دلیل خلاف در ژانر کودک و نوجوان چیست؟
علت این است مدیریت صحیح در سینمای کودک و نوجوان اعمال نمی‌شود و سالانه با حدود 19 میلیون دانش آموز داریم اما خوراک فرهنگی مناسب ندارند و سینمای کودک و نوجوان نسبت به دهه‌های 60 و 70 رو به افول رفت.

 

 

سین: سینما، تلویزیون، تئاتر حضور در کدام را بیشتر می‌پسندید؟

 

جیم: در حال حاضر پیشنهاد سینمایی و تئاتر را دارم. واقعیت این است که درآمد تئاتر کفاف هزینه زندگی را نمی‌دهد و کسانی که کار می‌کنند جوان و دانشجو هستید و زندگی آن‌ها هزینه‌های زیادی ندارند. هنرپیشه‌های حرفه‌ای ما ترجیح می‌دهند در سینما و تلویزیون فعالیت کنند. همچنان عرض می‌کنم که درآمد تئاتر پایین‌ترین درآمدهای فرهنگی هنری است. درحالی که همه جای دنیا تئاتری‌ها بهترین درآمد را دارند. متأسفانه در تئاتر کشور بازیگران در فقر به سر می‌برند.

 

 

سین: فیلم‌های اخیر شما در سینما؟

 

جیم: دو فیلم در ژانر کودک و نوجوان داشتم. فیلم «وروجک‌ها» که اکران شده است و فیلم «جنجال در عروسی» علیرضا خطیبی که به صورت سه بعدی با مشارکت فرانسوی‌ها ساخته شده است و فیلم در شهر یزد فیلمبرداری شده است. این فیلم برای کودکان ساخته شده است و سومین فیلم اژدی در ژانر کودک است که در فیلم‌های قبلی «عملیات مهدکودک» و «سلام بر فرشتگان» نیز با وی همکاری داشتم. این فیلم‌ها در بدترین شرایط اکران می‌شوند؛ چرا که باید در تابستان نمایش داده شوند تا کودکان به همراه خانواده به سینماها بروند.

 

 

سین: تا به امروز جشنواره فیلم فجر امسال را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 

 

جیم: به نظرم همچنان از آفت بی‌تجربگی آزمون و خطا آسیب می‌بیند. مهمترین آسیبی که در اداره جشنواره داخلی کشورمان وجود دارد، این است که مدیریت متمرکزی نداریم.
 
هر ساله یک مدیر می‌آید و سلیقه خود را به کار می‌گیرد. امسال هم این مشکل وجود دارد و بی‌تجربگی در جشنواره فجر امسال دیده می‌شود و از پتانسیل باتجربه‌ها استفاده نشده است و یک نوع شتاب‌زدگی در انتخابات وجود دارد. 

 

سین: حس شما در شاد کردن مردم چگونه است؟

 

جیم: کار کمدین‌ها شاد کردن مردم است و با حضور در سریال‌ها و برنامه‌های طنز احساس رضایت داریم. 

 

سین: پیشاپیش تولدتون را تبریک می‌گویم. حس و حال خود را در روز تولدتان را توصیف کنید.

 

جیم: خیلی خیلی ممنون که یاد من بودید و تولدم را تبریک گفتید.

 

خیلی خوشحالم که به دنیا آمدم و توانستم یک اثر کوچکی در جامعه خود داشته باشم و مردم را شاد کنم و به مردم یادآوری کنم آنها برای شادی به دنیا آمدند نه برای غم و غصه. معمولا تولدهایم را بین خانواده می‌گیرم. همین امروز خانمم گفت اینقدر از تولد تو شاد می‌شوم که تولد خودم برایم شادی آور نیست. به هر حال نظر لطف همسرم است که همیشه تولدم را برایم یادآوری می‌کند.

 

سین: آرزوی شما در روز تولد؟

 

جیم: آرزویم حضور در کارهای کمدی خیلی خوب است که مردم را به معنی واقعی شاد کند.

 

سین: بهترین تولد شما؟

 

جیم: تولدهایی که تن سالم و دل امیدوار دارم. حضور در جمع شاد خانواده، همراه با امید به آینده بهترین تولد است. 

 

سین: با توجه به اینکه شما مطالعه را دوست دارید، چه کتاب‌هایی را می‌خوانید؟

 

جیم: به دلیل شغل خودم باید مطالعه کنم و کتاب‌‌های مختلفی، رمان، مصاحبه، خاطرات همکارانم را می‌خوانم.

 

سین: موسیقی چطور؟

 

جیم: در خانواده دو دخترم اهل موسیقی هستند. پیانو می‌زنند و ما گوش می‌کنیم. 

 

سین: کلام پایانی؟

 

جیم: آرزوی سلامتی و شادی برای ملت ایران و روزهای خوب؛ بعد از تحریم‌ها که منتظر درک اثرات این اتفاق اجتماعی و سیاسی هستند.