احمد تميم داري معتقد است: واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسي رايج نميشود و مثلا مردم بهجاي واژهاي چون آباژور، فروتاب را به كار نميبرند و يا بهجاي پيتزا نميگويند كشلقمه.

این استاد دانشگاه و پژوهشگر در گفت‌وگو با ایسنا، درباره‌ی تأثیر تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و ورود واژگان بیگانه بر زبان فارسی، گفت: از یک جهت می‌توان ساده و سطحی با این موضوع برخورد کرد و گفت زبان برای برقراری ارتباط است و هر واژه‌ای که بهتر بتواند ارتباط ایجاد کند، کاربردش بیش‌تر است. اما عده‌ای نظرشان این است که زبان به حفاظت و نگه‌داری نیاز دارد و باید واژه‌های مناسب به کار برد. باید یک گمرک زبانی ایجاد شود و برای تکنولوژی‌های نوین، واژگان فارسی ایجاد کرد. اما من فکر می‌کنم قضیه‌ی زبان را باید عمیق بررسی کرد؛ زیرا زبان امری است که انضمامی است و صوری و لفظی نیست.

او افزود: الآن دو قضیه وجود دارد؛ یکی زبان و دیگری ادبیات. ادبیات جنبه‌ی هنری زبان است که تکلیفش مشخص است. درباره‌ی ادبیات، تئوری‌های ادبی و‌ تولید ادبیات و این‌ها مهم است. اما در مورد زبان، نظریه‌های مختلف وجود دارد.

او در ادامه متذکر شد: واژه‌های مربوط به تکنولوژی‌های جدید از کشورهایی که تکنولوژی‌های جدید را صادر می‌کنند، می‌آید. اگر ما به دنبال یک تحول عمیق صنعتی باشیم، باید خودمان سعی کنیم که محصولاتی را تولید کنیم و به طور طبیعی و با استفاده از مراکز علمی و فرهنگستان، برای محصولات جدید، واژه ایجاد کنیم که این اتفاق مشکل است. اگر ما برای همه‌ی تکنولوژی‌ها واژه‌ی فارسی به کا ببریم، آیا واقعا مشکل حل می‌شود؟

تمیم‌داری همچنین گفت: این قضیه دو سوی دارد؛ یکی محصولات و اجناسی که وارد می‌شود و ما باید سعی کنیم این محصولات را بسازیم و سردمدار باشیم و موضوع دیگر این است که اگر این کار دشوار است، پیش از تصمیم‌گیری مردم، باید اسامی فارسی برای محصولات قرار داد. البته محصولات دو نوع هستند؛ یکی محصولات عمومی و دیگری محصولات تخصصی پزشکی است. اسامی تخصصی در جامعه نفوذ نمی‌یابد و اگر واژگان فارسی باشد، بهتر است؛ اما اگر واژگان خارجی هم باشد، چیزی نمی‌شود. ولی در کشور ما این گمرک زبانی وجود ندارد؛ یعنی اجناس وارد می‌شوند، ‌به کار می‌روند، اسامی خارجی‌شان رایج می‌شود و آن وقت، از سوی فرهنگستان، اسامی پیشنهاد می‌شود که بیش‌تر این واژه‌ها اصلا به کار نمی‌روند. برای مثال، واژه‌ی «کش‌لقمه» به جای «پیتزا» واژه‌ی دقیقی نیست. هیچ مغازه‌ای و هیچ کسی این واژه را به کار نمی‌برد و واژه‌ای که جا بیفتد، تغییر دادنش سخت است.

او در ادامه متذکر شد: برخی از واژگان هم معادل‌سازی‌شان دشوار است. ما برای واژه‌ی «لاستیک» چه معادلی بگذاریم؟ ملک‌الشعرای بهار در کتاب «سبک‌شناسی‌» اش می‌گوید، واژگان خارجی‌ای در زبان به کار می‌رود که کوتاه باشد، خوش‌آهنگ باشد و در دستور زبان فارسی قابل اجرا باشد. واژه‌ی ماشین را مردم به راحتی به کار می‌برند؛ چون در زبان فارسی هم‌وزن زیاد دارد.

تمیم‌داری در ادامه خاطرنشان کرد: ‌ افراط و تفریط در هر دو زمینه بد است. اگر لغات خارجی آن‌قدر وارد زبان شود که کیفیت زبان را تهدید کند، باید برای آن‌ها فکری کرد. اما مته به خشخاش گذاشتن و این‌که برای هر واژه‌ای بخواهیم معادل بگذاریم، خوب نیست. اگر بخواهیم در مقابل واژه‌های خارجی بایستیم، عده‌ای در مقابل واژگان عربی جهت‌گیری می‌کنند. البته عربی‌زدگی هم خوب نیست. اگر خوب بود، علمای متقدم ما از واژگان عربی استفاده می‌کردند. در تفسیرهای قدیمی قرآن، لغات فارسی زیادی به کار برده شده است و اگر فارسی به کار بردن در مقابل واژگان عربی کار بدی بود، علمای متقدم این کار را نمی‌کردند.

او همچنین تأکید کرد: البته فارسی‌دانی نیاز به آموزش دارد. اگر کسی می‌خواهد به فارسی خوب بنویسد، باید یک دوره کتاب‌های متقدم را بخواند و گستره‌ی واژگانی‌اش را افزایش دهد. گوینده‌ی تلویزیون وقتی ابوحمزه‌ی ثمالی را ابوحمزه‌ی شمالی می‌خواند، دیگر چه انتظاری می‌توانیم از او داشته باشیم؟ اگر آموزش ندیده باشد، این واژه را هم به او یاد بدهیم، چیز دیگری را اشتباه می‌کند. یک عده تحصیل‌کرده‌ی زبان فارسی لازم است و دیگر این‌که همه‌ی رشته‌ها هم باید تا حدودی با زبان آشنایی بیابند.

این پژوهشگر در ادامه عنوان کرد: بحثدیگری هم مطرح است. ما در مورد واژگان فارسی هم نمی‌توانیم مطمئن باشیم که ریشه‌ی همه‌ی آن‌ها فارسی است، یا برعکس، مثلا حدود سه‌هزار واژه‌ی فارسی در عربی وجود دارد. در قرآن کریم، ۴۰۰ واژه‌ی غیرعربی وجود دارد.

او در ادامه درباره‌ی تأثیر فینگلیش‌نویسی بر زبان فارسی گفت: در کشورهایی چون تاجیکستان، خط فارسی را به غیر فارسی می‌نویسند. در مورد اس‌ام‌اس‌ها این اتفاق در ایران افتاده است که از انگلیسی برای نگارش استفاده می‌کنند و من فکر نمی‌کنم این موضوع بر زبان فارسی تأثیر داشته باشد.

احمد تمیم‌داری سپس درباره‌ی عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: من درباره‌ی همه‌ی واژه‌ها‌ی مصوب‌ آن‌ها نمی‌توانم اظهارنظر کنم. آن‌ها زحمت می‌کشند و نباید زحمت‌شان را نادیده گرفت؛ اما واژه‌های مصوب فرهنگستان رایج نمی‌شود. آن‌ها به جای «آباژور»، «فروتاب» را پیشنهاد داده‌اند. استفاده‌ی دو واج «ف» و «ب» با هم دشوار است و «ف» با «پ» راحت‌تر تلفظ می‌شود. مردم به جای «آباژور»، «فروتاب» را به کار نمی‌برند. آباژور خودش آواست و راحت به کار برده می‌شود. البته تلاش آن‌ها برای حفظ زبان فارسی است و من با آن مخالف نیستم؛ اما باید واژگانی که تصویب می‌کنند، پیش از رایج شدن واژه‌ها و با ویژگی‌هایی باشد که پیش‌تر گفتم؛ یعنی به آهنگ فارسی نزدیک باشد، خوش‌موسیقی باشد و در زبان بگردد.
او سپس دربارهي نوشتن به صورت گفتاري در فضاي مجازي و تأثير آن بر زبان فارسي گفت: در تمام كشورها كتابت عقبتر از تلفظ شفاهي است و اينكه به لهجهي گفتار بنويسند، در واقع، يك نوع هنر زباني است كه در ادبيات و سينما و تئاتر به كار ميرود. اما خيلي زود نميشود زبان محاوره را با زبان كتابت جايگزين كرد؛ زيرا نميتوانيم زبان متون قديمي را به زبان محاوره برگردانيم و براي اينكه ارتباط فرهنگيمان با گذشتهمان قطع نشود، مجبوريم زبان كتابت را رعايت كنيم. اما فرهنگ جامعه در اين زمينه مؤثر است. هرچه فرهنگ جامعه تقويت شود، زبان كتابت و زبان شفاهي به هم نزديك ميشود.هرچه مدرسه و دانشگاه و ارتباط مردم با مراكز علمي كم باشد، زبان شفاهي و كتبي از هم فاصله ميگيرند. اين قضيه در انگليسي به هم نزديك شده و فاصلهي زبان شفاهي و كتبي كم است.