یک شاعر آئینی از رسالت هنرمندان می گوید

احمد بابایی شاعر آیینی در خصوص ویژگی‌ها و مولفه‌های شاعران آیینی گفت: شاعران آیینی در حقیقت وجه آیینگی بیشتری دارند. این طایفه، نسبت به معاصران، هم شفافیت بیشتری داشته و هم احساس مسئولیت فراوان‌تری دارند. اصولا شعر آیینی، آیینه ای است که نه گرفتار تحدب است و نه غرق در تقعر، زیرا تحدب و تقعر معرفتی؛ آفت شعر و شاعرانی است که به صراط مستقیم ولایت نرسیده اند.

وی افزود: تفاوت شاعر آیینی و دیگران بیش از آن که در ظاهر، فرم و قالب باشد در باطن، اندیشه و مخاطب شناسی است. شعر آیینی در باطن، متصل به حقایق وحیانی است. در حالی که دیگر ژانرهای شعری خود را ملزم به رعایت آداب حقیقت نمی‌دانند. این شعر در فضای اندیشه؛ خیال و وهم را به استخدام عقل درآورده و دیگر گونه های ادبی، وابسته به خیال و تخیل هستند. شعر آیینی در مفهوم مخاطب‌شناسی، به شدت هدف گرا، تکلیف شناس و کارکردی است. در حالی که صنف‌های دیگر شعری، تنها هدفشان این است که تاریخ ادبیات را از اشیاء زینتی پر کنند! اشیائی که قیمتی هستند ولی به درد استفاده اجتماع نمی خورند! شعرهایی که مانند اشیاء موزه‌ای به درد تماشای تماشاچیان می خورد، شعرهایی که صفحات را سیاه کرده و در کتابخانه ها خاک می خورند.

این شاعر در ادامه اظهار داشت: شعر آیینی، برای مخاطب روزگارش سخن می گوید. فلذا دو اتفاق مبارک برایش می‌افتد؛ اول آن که برای درک بهتر مردم روزگارش، باید به فطرت آنها راه یابد. بنابراین شعری که فطری باشد ماندگارتر خواهد بود و دوم آنکه شاعری که مخاطب زمان برایش مهم است، بدون شک باید «زمان شناس» تر باشد.
 
بابایی در پایان  پیرامون رسالت شاعران آیینی خاطرنشان کرد: رسالت هر هنرمندی به زمان شناسی او برمی گردد. یعنی ما اصالتا نباید برای شاعری که روزگار و زمانه خود را نمی شناسد، رسالتی هم قائل باشیم. رسالت شاعر آیینی، فهم معنای اساسی ترین موضوع تاریخ انسان است؛ یعنی عدالت و ظلم. خلاصه آنکه شاعر آیینی، زمان شناس و مردم شناس خواهد بود. شاعر زمان شناس هم باید در مقابل حوادث و وقایع روزگارخود زبان بیدار باشد؛ چرا که شاعر بی تفاوت و بی طرف شاعر آیینی نخواهد بود.