هرمز شجاعی‌‌مهر: مجری یک شخصیت جدابافته و منفرد است

موقعیتی که برای کمتر مجری تلویزیونی رخ داده تا کارش در یک برنامه این‌قدرتداوم داشته باشد. شجاعی‌مهر گویندگی را با رادیو آغاز کرده است. او در سال‌های 61 و 62 اجرای برنامه «سلام صبح بخیر» رادیو را به عهده داشته که به‌نوعی اولین برنامه زنده رادیو پس از انقلاب محسوب می‌شود. به‌دنبال موفقیت این برنامه رادیویی، شجاعی‌مهر تصمیم گرفت مدیوم تلویزیون را نیز بیازماید و ارتباط رودررویی با بینندگان تلویزیونی داشته باشد. «تهران ساعت‌20» و «ساعت خوش» برنامه‌های‌تلویزیونی‌ای بودند که شجاعی مهر به کمک آنها به یک چهره شناخته شده برای مخاطبان تلویزیونی تبدیل شد. او از سال 1376 تاکنون به صورت مستمر اجرای برنامه «سیمای خانواده» را به‌عهده داشته است.

برای اجرای استاندارد تعاریف خاصی وجود دارد؟

سوال خوبی طرح کردید. در وهله اول اجرا امر سلیقه‌ای است و اجرای هر مجری ارتباط دارد با دانش، اطلاعات، شیوه زندگی و توانش.البته اجرا مثل هر کار دیگری استانداردهایی هم دارد. به‌طور مثال شما موقعی که بخواهید نقاش بشوید. باید نوع درست قلم به دست گرفتن را بیاموزید. باید رنگ‌ها را بشناسید و ضمن شناخت به سبک‌های مختلف کاری با سلیقه شخصی نقاشی کنید. حاصل کار نتیجه نگاه شخص به زندگی، هویت و کاراکتر وآموزه‌هایش است. معتقدم برای اجرا آموزش‌های استانداردی برای یک مجری نیاز است. بقیه کار بسته به توان و درک مجری از کارش است.

پس اجرای مطلوب و درست با افزایش تجربه مجری شکل و هویت پیدا می‌کند...

«زمینه» مهم آموزش است و باید شخص در یک محیط دانشگاهی یا آکادمیک این دوره‌ها را فرا بگیرد. استفاده درست از صدا، تنفس و تولید صدا به‌طور حتم یکی از نیازهای مهم آموختنی مجری است. مجری باید متوجه باشد با چه مکانیزمی صدا تولید می‌شود و چگونه می‌تواند به صدایش سرو شکل بدهد.

 

به نظر شما جای خالی رشته تخصصی در باره مجریگری در دانشگاه‌ها احساس نمی‌شود؟

جسته و گریخته کلاس‌هایی دایر شد و مجموعه سروش کلاس‌هایی را در این حوزه دایر کرد و من به‌عنوان مدرس در سه دوره این کلاس‌ها تدریس کردم.

شما در ابتدای راه اجرا، چگونه با تکنیک‌های گویندگی آشنا شدید؟

در سال 60 خانم فیروزه امیرمعز و آقای نوری کلاس‌هایی در رادیو راه‌اندازی کرده بودند که من حضور داشتم و البته خیلی برایم تاثیرگذار بود.

 

در دورانی که در مجموعه سروش به تعلیم گویندگی و اجرا می‌پرداختید، آیا از میان شاگردانتان کسی وارد فعالیت حرفه‌ای شد؟

 

تمام گویندگانی که در مراکز استان‌ها و شهرهای مختلف فعالیت داشتند. برای گذرانیدن دوره تکمیلی در این کلاس‌ها شرکت کردند و همه آنها بعد از مراجعه به شهر و استان خود، کارشان را به صورت جدی‌تر در شبکه‌های استانی پیگیری کردند.

در این کلاس‌ها طبق متد خاصی به آموزش می‌پرداختید؟

نه، طبق دانسته هایم برای برنامه‌های آموزشی این کلاس‌ها برنامه ریزی انجام دادم. البته این دوستان شرکت‌کننده گوینده بودند و فقط به قصد گذراندن دوره تخصصی در کلاس‌ها حاضر شدند. مساله مهمی که مد نظرم است این است که بتوانیم به طرز درست و شایسته‌ای پیام برنامه و مطلب را منتقل کنیم. حرفی که مجری به بیننده منتقل می‌کند باید کاربردی و موثر باشد و در عین حال درکش برای بیننده سهل و آسان باشد. در این راه فن بیان گوینده نقطه کلیدی ماجراست. یک مجری باید کلمات و حروف را درست بشناسد و شخصیت کلمات را در اجرایش ادا کند.

طول مدت آن دوره چقدر بود؟

یک دوره شش ماهه که هفته‌ای دو جلسه کلاس برگزار می‌شد.

به نظر شما اجرا بیشتر به بازیگری نزدیک است یا دوبله و گویندگی ؟

شاید اجرا قرابت‌هایی با دوبله داشته باشد و با بازیگری کاملا متفاوت است. من مجری را یک شخصیت جدابافته و منفرد می‌دانم. مجری جلوی دوربین در قالب شخصیت خودش با مخاطب مواجه و برخورد دارد. یک مجری درقالب اجرایش بسته به حال برنامه‌اش می‌تواند مباحث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مطرح کند.

در ابتدای راه مجریگری الگویی هم داشتید؟

به صورت ناخودآگاه تحت تاثیر چند نام در این عرصه بودم. آدم‌های زیادی بودند که در کار اجرا تحت تاثیر نامشان بودم.

جذابیت های اجرای برنامه زنده از نظر شما چه چیزهایی است؟

گوینده در برنامه زنده گویندگی نمی‌کند، بلکه زندگی می‌کند. من در اجرای برنامه زنده دوربین را در حکم مردم می‌بینم و سعی می‌کنم با مردم صمیمی و راحت حرف بزنم و اجرای برنامه زنده برایم هیجان‌انگیزتر است.