حکم شلاق نتیجه سالها سکوت در برابر اقدامات مخرب دانشجونماها

آیا واقعا قزوین شهر دانشگاهی است؟ 

 

«قزوین شهری دانشگاهی»، عنوانی که سالهاست در کنار اسم این شهر مشاهده میشود و براساس آن مدتها پیش زمانی که قزوین به تازگی تبدیل به بهشت دانشگاههای ریز و درشت ایران شده بود، بسیاری معتقد بودند که این مزیت دانشگاهی بودن میتواند در بلندمدت نقش بسیار سازنده ای در وضعیت علمی، اقتصادی و اجتماعی شهر قزوین ایفا کند.

کم کم قزوین تبدیل به بهشت دانشگاههای غیرانتفاعی و علمی و کاربردی کشور شد و در مقام میزبانی از دهها هزار دانشجویی قرار گرفت که غالبا از استانهای تهران و البرز، رهسپار این بهشت دانشگاهی ایران میشدند. 

آمار دانشجویانی که قزوین را برای محل تحصیل خود انتخاب کرده بودند به حدی زیاد شده بود که تا دو سال پیش در اوج جمعیت دانشجویی قزوین، از هر ده نفر در کل استان یک نفر دانشجویی بود که این خطه را برای تحصیل انتخاب میکرد و این یعنی حدود 120 هزار دانشجو در این شهر مشغول تحصیل بودند. 

با این حال حضور بیش از 120 هزار دانشجو در قزوین هر چند دانشگاهی بودن این شهر را در لفظ توجیه میکند اما جای تامل است که آیا تمام این 120 هزار نفر را واقعا باید دانشجو نامید؟ اگر واقعا ما 120 هزار دانشجو در استان و 80 هزار دانشجو در شهر قزوین داریم پس خصوصیات زیست دانشجویی هم باید در این شهر نمود داشته باشد.

به عنوان مثال شهر اشتوتگارت یکی از شهرهای دانشگاهی آلمان است که برهمین اساس غالب ابنیه این شهر به کتابفروشیها، کتابخانهها، آزمایشگاهها، مراکز تحقیقاتی علوم انسانی و.... اختصاص یافته است و یا در نمونه حداقلی این مسئله، راسته خیابان و میدان انقلاب که محل قرار گرفتن بزرگترین دانشگاه کشور است به همان نسبت نیز محل قرار گرفتن بزرگ ترین و بهترین کتابخانهها، کتابفروشیها و مراکز تحقیقاتی و علمی کشور نیز هست. 

 

خیابان نوروزیان با 7 دانشگاه، بدون کتابفروشی و 80 باب فست فود 

 

اما مجددا جای سئوال است اگر شهر قزوین 80 هزار دانشجو دارد پس نشانههای زیست دانشجویی در این شهر دقیقا در کجا قرار دارد؟ مثلا خیابان نوروزیان که اصلی ترین مرکز دانشجویی استان است و بیش از 7 دانشگاه بزرگ دولتی، آزاد و غیرانتفاعی به نحوی به این خیابان مرتبط هستند را در نظر بگیرید. 

روزانه هزاران دانشجو از این خیابان تردد میکنند اما در سراسر این خیابان که از قضا طویل ترین و دانشگاهی ترین خیابان استان نیز هست دریغ از یک کتابفروشی. دریغ از یک مرکز تحقیقاتی. در تمام طول این مسیر تنها یک کتابخانه وجود دارد که تاسیس آن هم مربوط به به دو دهه پیش است و اصولا ارتباطی به دانشگاههای استان ندارد کمااینکه مراجعین این کتابخانه هم غالبا دانش آموزان پشت کنکوری هستند نه دانشجو. 

اما در همین راسته بیش از 80 باب فست فود، رستوران، بستنی فروشی، ساندویجی، قهوه خانه، کافه و سایر مغازههایی از این دست وجود دارد، پارکها و میادین این منطقه مملو از دختران و پسرانی است که هر روز در حال گشت زنی در این مناطق اند و روزی نیست که ساکنان محلات مجاور این دانشگاه های ریز و درشت شاهد ماجراهای این دختران و پسران نباشند. 

بنابراین دانشگاهی بودن قزوین از اساس زیر سئوال قرار می گیرد چه اینکه تنها یدک کشیدن اسم دانشجو معیار دانشجویی نیست بلکه این رتبه نیازمند دانشگاه هایی استاندارد، دانشجویانی کوشا و سازوکارهای دانشگاهی و دانشجویی چون کتابخانه و کتابفروشی است. 

در حالی که عملا چنین فضایی در شهر و استان قزوین محقق نشده است و بخش قابل توجهی از آنچه که دانشجویان قزویین خوانده می شود مهمانان ناخوانده ای هستند که برای فرهنگ این شهر شرایط ضد فرهنگی خطرناکی را رقم می زنند. 

اوج این وضعیت برگزاری مراسم پارتی افرادی موسوم به دانشجو در اطراف قزوین بود که طی روزهای اخیر با دستگیری شرکت کنندگان در این پارتی و اجرای توسط حد دستگاه قضا، عده ای در داخل و خارج جریان تخریب نظام و قوه قضائیه را در فاز جدیدتری پایه گذاری کردند. 

هر چند در این بین تفریح و سرگرمی حق همه انسانهاست و اگر کسی، دیگری را بی گناه مورد بی حرمتی و آسیب قرار دهد، باید پاسخگوی رفتار ضد انسانی خود باشد با این حال برخورد با اقدمات ضد فرهنگی مهمانان ناخوانده این استان، موسوم به دانشجویانی از تهران و کرج، ضرورتی بود که طی سنوات اخیر مورد غفلت و تاخیر واقع شده بود. 

 

حکم شلاق نتیجه سالها سکوت در برابر تخلفات و ناهنجاریها 

 

در واقع حادثه شلاق زدن دانشجویان حاضر در پارتی طی هفته های گذشته در قزوین برخلاف نظر همه تخریبگرانی که اصرار داشتند 24 ساعت پس از دستگیری و عجولانه اجرا شده است به هیچ وجه عجولانه و از قضا بدون تحقیق نبود، چرا این حکم قضائی در پاسخ به سکوت چندین ساله در برابر دانشجونمایانی بود که سالهاست شهرک مهرگان را به محیطی ضدخانوادگی تبدیل کردند و سالهاست که کافه نشینی و شب نشینی های مختلط را در خیابان نوروزیان باب کرده اند و تهدیدات فرهنگی جدی را برای مردم این شهر خلق کرده اند. 

شاید اگر حکم مشابه حکم شلاق این افراد متخلف در رابطه با موارد مشابه زودتر اجرا میشد، دستکم امروز دیگر شاهد این مسئله نبودیم که به دلیل مشکل سازی دانشجونمایان کرجی و تهرانی شهرک عظیم مهرگان قزوین تبدیل به یکی از بی رونق ترین نقاط قزوین شود. 

البته حساب دانشجویان واقعی و دانشجونمایان از یکدیگر جداست و همانگونه که پیش تر نیز ذکر شد اگر در این مورد و یا سایر موارد مشابه، سرسوزنی بر افراد بی گناه و دانشجویان واقعی اجحاف شده باشد، مسببین باید پاسخگوی رفتار خود باشند. ضمن اینکه هرگز نمیتوان منکر نیاز دانشجویان به تفریح و سرگرمی بود با این حال با جدا کردن حساب دانشجونمایان و سوء استفاده گران و البته ظلمی که در این میان به مردم قزوین شده است، میتوان ضرورتهای اجرای این حکم را دریافت. 

حکمی که در درجه اول باید به نسبت نیازهای مردم قزوین برای رهایی از اقدامات مخرب افراد غیربومی و دانشجونما مورد داوری قرار گیرد نه تخریبهای جهت دار سیاسی که صرفا در پی تسویه حسابهای شخصی و قربانی کردن منافع مردم است.