واقعاً به کجا می‌رویم؟!

اینکه رعایت حجاب براساس قانون و آنچه اسلام گفته در بیشتر شهرهای کشور محدود به عده‌ای از افراد شده است، حرفی بی‌پرده و بدون تعارف است.

چادر و رعایت پوشش و حجاب به ویژه برای بانوان، بدون تعارف در حال اقلیت قرار گرفتن است و پوشش‌های سانتی‌مانتالی در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ و نماد است.

 

بعد حدود دو سال که بانوان با پوشش شلوارهای ساپورتی تنگ و چسبان در کوچه و خیابان‌ها در حال تردد بودند، اکنون با پوشش مانتوهای شیشه‌ای بدون دکمه و شال‌های دو بندی و گوش‌های بیرون زده از روسری و شال و آرایش‌های نابهنجار به راحتی در حال جولان دادن در خیابان‌ها، ادارات، نهادها، بانک‌‌ها، فروشگاه‌ها و... هستند.

 

شهرهای مازندران در ایام نوروز و اغلب تعطیلات همچون این روزها، روزهای پرمهمانی را سپری می‌کند، اما آنچه که ویترین شهر علویان شده است، بی‌حجابی و پوشش‌های زننده زنانی است که با نادیده گرفتن هویت، شخصیت تاریخی و موقعیت جهانی خود به‌عنوان «زن مسلمان» با بدحجابی مفرط در حال تردد هستند.

 

پوشش، مصونیت پویش

 

حجاب یا پوشش، دارای ریشه و اعتبار منطقی و عقلانی است، آیا این ضرورت اجتماعی می‌تواند از طریق سلیقه افراد قابل تنظیم و تجویز باشد و یا باید برای آن از سوی منابع الهی قوانین و قواعد کلی وضع شود؟

 

به این پرسش، خانم بزرگی کارشناس مسائل اجتماعی، اینگونه پاسخ می‌دهد: در همه مکاتب الهی و حتی بشری، حجاب دارای فلسفه معقول و منطقی است. در قرآن کریم خدای سبحان خطاب به پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند «یا ایها النبی، قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّّ من جلابیبهنّ ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماً»

ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو روسری‌های بلند بر خود بیفکنند، این عمل مناسب‌تر است، تا(به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خداوند آمرزنده‌ی مهربان است». احزاب 59

 

خدای مهربان در این آیه شریفه، به پیامبر(ص) فرموده است که ابتدا، به زنان و دختران خود و بعد، به زنان مؤمن بگو که حجاب را رعایت کنند. یعنی، در امر به معروف، اول از خودی‌ها و نزدیکان شروع کنیم، سپس به سراغ دیگران برویم.

 

وی در ادامه افزود: "جلابیب" جمع جلباب، به معنای مقنعه‌ای است که سر و گردن را می‌پوشاند. و یا پارچه‌ی بلندی است که تمام بدن و سر و گردن را می‌پوشاند. مرحوم امین الاسلام طبرسی، در «مجمع البیان» در ذیل آیه می‌نویسد: «جلباب» عبارت از روسری بلند است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسیله‌ی آن، سر و صورت خود را می‌پوشانند، البته در قرآن کریم انواع حجاب را ذکر فرمودند مانند حجاب چشم و حجاب گفتار و...

 

وی در همین ارتباط یادآور شد: با توجه به تأکید دین مبین اسلام در قرآن کریم و احادیث زیاد وارده از ائمه اطهار(ع) و برخورداری حجاب از یک منطق قوی و انکارناپذیر، این پرسش مطرح است که چرا در جامعه ما کم‌حجابی و بی‌حجابی به عنوان یک ارزش به حساب می‌آید؟ چرا در مکان‌های عمومی مانند خیابان‌ها و پارک‌ها و... ظاهر بدحجابی، که دل هر انسان مومن را آزرده می‌کند، بسیار آشکار است؟ چرا در شرکت‌های خصوصی اکثر کارمندان آنها باید یا بی‌حجاب باشند یا بدحجاب؟ که به نظر بنده هیچ فرقی میان بدحجابی و بی‌حجابی نیست، زیرا کسی که حتی یک تار موی خود را عمدا ظاهر می‌کند، با کسی که کاملا بی‌حجاب است فرقی ندارد و فقها نمی‌توانند حکم دهند که کسی که یک تار موی آن عمدا به نامحرم ظاهر و نشان داده می‌شود اشکالی ندارد، زیرا در این صورت می‌توان گفت چه فرقی میان یک تار مو با دو تار مو و همچنین چه فرقی میان دو تار مو با سه تار مو الی... پس فرقی میان کسی که نصف موی آن پیداست با کسی که تمام موهای او پیداست، نیست، هر دو معصیت‌کار هستند.

 

وی در خاتمه اظهار کرد: از همه مهم‌تر چرا در اکثر اداره‌های دولتی خصوصا بانک‌ها باید کارمندان آن بدحجاب باشند؟ موضوع مهم این است که متأسفانه مشاهده می‌شود کارمندان و مدیران دولتی احترام خاصی برای ارباب رجوع از زنان بی‌حجاب قائلند و با زنان مججبه رفتار خوبی ندارند؟ برای هر بیننده‌ای که به مکان‌های مذکور مراجعه می‌کند خصوصا در فروشگاه‌های بزرگ و مغازه‌ها بازار و غیره مشهود است که رفتار بسیار خوبی با زنان شیک و سانتی‌مانتال دارند. همان خانم‌هایی که در رفتارشان بی‌حیایی موج می‌زند، وقتی با مرد نامحرم برخورد می‌کنند، مانند اینکه با برادر یا همسر و دوست دیرینه خود برخورد می‌کنند و بی‌حجاب بودن آنها یک افتخار و مزیت محسوب می‌شود.

 

پوشش، مصونیت پویش

 

خانم میلانی‌زاده، که در حوزه مسائل اجتماعی فعالیت می‌کند، عدم آگاهی و توجیه نبودن بخش اعظم بدحجابان نسبت به پیامدهای فاجعه‌بار بدحجابی را عامل اصلی گسترش این پدیده می‌داند و می‌گوید: غفلت والدین نسبت به آشناسازی دختران خود از سنین پایین با فلسفه حجاب و زوال‌پذیری سریع لذت گناه بدحجابی و عادی‎شدن تدریجی آن میان دختران و زنان، سیمای ظاهری و باطنی جامعه اسلامی را مورد تهدید جدی قرار داده که بخش اعظم جرایمی که موضوع آن زن و خانواده است را همین بدحجابی و لذت‌جویی‌های نامشروع و لجام‌گسیخته تشکیل می‌دهد.

 

وی پوشش را عاملی امنیت‌بخش برای توسعه فعالیت‌های اجتماعی بانوان دانست و گفت: حجاب واقعاً مصونیت می‌آورد و سپری در مقابل نگاه‌های بلهوسانه و شیطانی است. اگر دختران و بانوان‌مان بخواهند در محیطی عاری از وسوسه‌های شیطانی به فعالیت‌های علمی و اجتماعی بپردازند، این حجاب است که می‌تواند چنین امنیت روانی را برای آنها فراهم کند.

 

این مدرس دانشگاه ادامه داد: در نقطه مقابل، بدحجابان همواره در معرض صید صیادان شیاد قرار دارند و با عرضه جاذبه‌های جنسی خود، ارزش‌های انسانی و کرامت اجتماعی و اعتقادی خود را به نازل‌ترین شکل زیر پای بلهوسی طماعان جنسی نابود می‌کنند.

 

تفاضل وضعیت کنونی با وضعیت مطلوب

 

حال، پرسش در این است، مانتوهای بلند بدون دکمه و ساپورت‌های چسبان، آیا واقعاً می‌تواند پوشش یک زن مسلمان باشد که به راحتی در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ است، و این افراد آن‌چنان در خیابان‎‌ها و کوچه‌ها در حال ازدیاد هستند که باید بدون تعارف گفت فرهنگ اسلامی ما در حال به‌ فراموشی سپرده‌ شدن است؟

 

اینکه عده‌ای در فضای مجازی با طرح این مسئله که آیا واقعاً مشکل جامعه ما چند تار موی بیرون‌زده زنان است که آن‌چنان آن را در بوق و کرنا می‌کنند، شاید یک علت تخریب آرام چهره حجاب در جامعه باشد که کاش متولیان این بخش اندکی روی این مسئله تمرکز کنند و دقت بیشتری به خرج دهند.

 

به اعتقاد حتی خانم‌های بدحجاب، حجاب بدون تعارف برای یک زن امنیت‌آور است و عدم رعایت آن نیز مخاطراتی را به همراه دارد که بیان آن مثنوی هزارمن کاغذ می‌شود. رعایت مسئله حجاب هم برای مرد و هم برای زن در تمام ادیان و از جمله اسلام واجب است و عدم رعایت آن نیز مخاطره‌آمیز.

 

امروزه با تاسف فراوان باید گفت زنان و دخترانی را در خیابان‌های شهرهای ساری و دیگر شهرها مشاهده می‌کنیم که از پوشش برای خالی نبودن عریضه یک لچک نازک روبانی، مانتوهای بلند بدون دکمه و آستین‌ کوتاه و شلوارهای ساپورتی تنگ و چسبان خود را به نمایش می‌گذارند.

 

حسن شیرمردانی دانشجوی رشته مکانیک، می‌گوید: کاش دختران و خانم‌های بدحجاب، که خود را در خیابان‌ها با سبکی گناه‌آلود عرضه می‌کنند و موجبات گناهان جوانانی همچون مرا فراهم می‌آورند، قدری به کارهای خود بیاندیشند. نتایج رفتار آنها حتی اگر از روی عمد هم نباشد، فریب‌دهنده است. ای کاش کمی به خودشان فکر کنند.

 

وی افزود: روز زن با نماد فاطمه‌زهرا(س)، بانوی آب و آیینه هم گذشت و جالب این بود که همان بانویی که وقتی نابینایی به منزل آنها آمد حجابش را از کف نداد و با بیان اینکه ایشان من را نمی‌‎بینند ولی من ایشان را می‌بینم، عفاف و حجاب خود را رعایت کردند، نام ایشان مزین به هفته زن و مادر شده است و زنانی که دوست داشتند در این روز با نام همسر شایسته، دختر خانواده و مادر برتر تجلیل شوند، کمی در این مسئله دقت بیشتری به خرج می‌دادند و شأن زنانه خود را در خیابان‌ها به تاراج نمی‌گذاشتند.

 

خلاصه، که چی؟!

 

خانم سلطان‌پور، خانه‌دار و دانش‌آموخته جامعه‌شناسی توسعه، شکل‌گیری شخصیت فاخر و متفکر را با وجود دخترانی عفیف و فکور دست‌یافتنی می‌داند و می‌گوید: اینکه خانواده، مسئولان مدارس و نظام آموزشی به حجاب و تربیت دینی نوجوانان و جوانان بی‌تفاوتند، نتیجه، می‌شود وضعیت کنونی که باید برای آن احساس خطر جدی کرد.

 

وی با اشاره به رو به رشد بودن بی‌اعتنایی به حجاب و ترویج شدید خودنمایی و خودعرضه‌ کردن و تبرج‌طلبی در جامعه و شهرهای مازندران، راه‌حل نهایی را اینگونه ارائه داد: واقعیت این است تا زمانی که خودمان نخواهیم هیچ چیزی نمی‌تواند عوض‌مان کند. باید همه مسئولیت تاریخی خود در قبال این معروف بزرگ(حجاب به عنوان واجب الهی) را بپذیریم. از پدر و مادر گرفته تا معلمان، اساتید، روحانیت، و... باید به صورت ایجابی و با زبان مهربانانه و ناصحانه اقدام کنند و به‌موازات آنها، نیروی انتظامی نیز به وظایف بازدارنده خود عمل کند.

 

وی روزهای پیش‌رو و فرارسیدن تدریجی تعطیلات و فصل گرما را برای مازندران، روزهای غم‌بار به لحاظ حجاب و گناه‌آلودگی در سطح خیابان‌ها و بازارها دانست و خواستار توجه جدی خانواده‌ها و مسئولان استان به این موضوع شد.