رخنه پوشش‌های تگزاسی در روستاهای مازندران

به نقل از بلاغ، دیگر پوشش به اصطلاح شهرها و روستاییان از هم دیگر قابل تمییز نیست و بدون اغراق همان پوشش شمال تهران را در روستاهای مازندران، حتی در دورترین نقطه و محروم‌ترین مناطق روستایی به لحاظ اقتصادی می‌توان دید.  

 

همان پوشش‌های پتوی که مهران مدیری در برنامه دورهمی شبکه نسیم از پوشش هنرمندان بر روی فرش قرمز یاد کرد نیز در روستاهای مازندران دیده می‌شود. 

 

شبکه‌های ماهواره‌ای همه ارزش‌های اخلاقی را هدف قرار داده است

دخترکان پاک و معصوم روستا نیز تحت تأثیر بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای و یا پوشش مسافرانی که از جای جای ایران به مناطق گردشگری روستایی استان می‌آیند، دیگر چارقد و سیم پوش قدیمی که سنت روستاها و پوشش قالب بود را به صندوقچه‌های قدیمی سپردند و پوشش‌های نوظهوری را بروز می‌دهند که واقعاً در برابر این پوشش باید انگشت حیرت و تاسف گزید که چگونه این پوشش را دختران روستایی پذیرفتند و خانواده‌ها نیز پذیرش این نوع پوشش‌ها را برتافته‌اند؟.  

 

نه شرایط ارشاد و راهنمایی در روستاها فراهم است و نه امکان مقابله با تغییر تند و سریع پوشاکی، که نماد هویت یک سرزمین است.  

 

فساد، شهر و روستا نمی‌شناسد، روستاها در معرض تهدید جدی

تا چند دهه گذشته حتی هر روستا پوشش محلی و خاص خود را داشت، اما واقعاً رخنه فرهنگی و به دنبال آن فتنه فرهنگی در روستاها و تغییر فرهنگ و هویت فرهنگی در برابر هجوم فرهنگ غیر عجین شده به سرعت پیش رفت که ظاهراً از دست کسی کاری بر نمی‌آید.  

 

البته این تغییرات فقط در پوشش نیست در پیشبرد زندگی و سبک زندگی نیز روستاییان شهری شدند،  و متاسفانه شهری شدن را افتخار می‌دانند.

 

آسیب‌های اجتماعی بی‌سابقه در روستاهای مازندران

رواج طلاق و حتی عادی سازی این مسئله نیز پدیده‌ای است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت، که تغییر در پوشش دختران و زنان روستایی معادله چند وجهی است که یکی از آنها مهاجرت بدون زیرساخت و حتی توجیه فرهنگی جوانان و زوج‌های جوان به شهرها 

است، که وقتی یک زوج جوان روستایی برای شغل به شهر مهاجرت می‌کند با دروازه بی‌ضابطه روابط اجتماعی مواجه می‌شود و در هیاهوی بی‌فرهنگی شهرها چاره‌ای جز تسلیم ندارد، و این گونه روستاها ویترین بدحجابی و بی حجابی شهرها را نمایش می‌گذارند و با معصومیت از دست رفته جوانان و دختران روستایی مواجه می‌شویم، و این همان چیزی است که علی اصغر زارعی کارشناس مسائل سیاسی و اجتماعی و استاد دانشگاه در همایش حقوق بشر آمریکایی از آن با عنوان تغییر هویت فرهنگی و بالا بردن سطح توقع افراد به قصد ضربه زدن به بنیاد اجتماعی خانواده یاد می‌کند.

 

در هر صورت شمایل اجتماعی روستاها به سمت تغییرات فرهنگی ناخواسته‌ای پیش می‌رود، البته بدون آنکه نهادهای فرهنگی و مسول در این زمینه گام بردارند.

 

نهادهایی که وظایف‌شان یادشان رفت و فقط خودشان را مسئول شهرها می‌دانند هر چند تدبیری در کارزار فرهنگی شهرها نیز از دستشان بر نیامد

 

اما چند هشدار و یادآوری

45 درصد جمعیت مازندران در روستاها زندگی می‌کنند که بدون شک نیمی از آن را جوانان تشکیل می‌دهند و در عین فرصت، تهدید هم محسوب می‌شوند، اگر و اما، اگر با همین شیوه رها شده طی طریق کنند، باید منتظر سرنوشت نامطلوبی بود که هیچ تناسبی با جامعه با ریشه ایرانی و اسلامی ندارد.

 

نهادهایی چون اداره کل گردشگری که سعی دارند گردشگری روستایی را ترویج دهند، برای حفظ میراث فرهنگی روستاها که در آمد و شد شهری‌های افسارگسیخته به روستاها چه طرحی را مد نظر قرار دارند... 

 

اداره کل اجتماعی استانداری مازندران برای حل معضل بدحجابی و بی‌حجابی در روستاها که دور از چشم همه نهادهای نظارتی و قضایی دیده می‌شود، چه طرحی دارند اصلاً احساس وظیفه می‌کنند به ویژه در روستاهای هدف گردشگری. 

 

وضعیت نامناسب تا حدی پیش رفت که شاهد تردد شلوارک پوشان در روستاهای گردشگری هستیم، به عنوان نمونه در روستاهای کلاردشت به راحتی تردد می‌کنند. 

 

اداره کل بانوان و خانواده نیز نقشی در حوزه حجاب و جلوگیری از ترویج بدحجابی در روستاها باید داشته باشد، اما اینکه خودشان را محدود به ساختمان استانداری و مسول امور بانوان کارمند می‌داند، حسابی است از سر ناکارآمدی.

 

نیروی انتظامی به عنوان نهاد مجری برخورد با متخلفان از ضوابط و مظاهر بدحجابی چه مسولیتی در این بخش می‌تواند داشته باشد...

 

در هر صورت  غروب است و در روستاها در کنار گردشگران، دختران روستایی نیز در خیابان‌های روستایی رفت و آمد دارند، اما تشخیص اینکه کدام‌شان روستایی هستند و به اصطلاح کدام‌شان شهری سخت است و باید گفت راه سختی را برای حفظ آنچه که یک ضرورت و الزام است در حوزه پوشش پیش روی داریم.