ماجرای خواندنی سلطان الواعظین و محدثقمی

سرویس مذهبی افکار نیوز - سلطان الواعظین شیرازی توفیق حضور در سرداب سامرا را یافت. وی کتاب مفاتیح الجنان را که به تازگی منتشر شده بود، همراه داشت و از روی آن اعمالی را انجام می داد و زیارت نامه هایی را می خواند.

شیخی در کنار او نشسته بود و ذکر می گفت، با دیدن وی پرسید: «این کتاب از کیست؟» سلطان الواعظین پاسخ داد: «از محدثقمی» و با تعریف و تمجید بسیار، حاج شیخ عباس و کتابش را به او معرفی کرد. شیخ با شنیدن سخنان شیرازی گفت: «این گونه که تو از او تعریف می کنی نیست» سلطان الواعظین با عصبانیت گفت: «برخیز، بلند شو و از اینجا برو.»

فرد دیگری که در کنار وی نشسته بود دستی به پهلویش زد و گفت: «مؤدب باش، ایشان خود محدثقمی است!» سلطان الواعظین با شنیدن این سخن به سرعت و با شرمندگی برخاست و روی شیخ را بوسید و از ایشان عذر خواست. سپس خم شد تا دست وی را ببوسد، ولی محدثقمی دستش را کشید. آنگاه خم شد و دست وی را بوسید و گفت: «شما سید هستید.»

منبع: سیمای فرزانگان، ص۲۵۴.